Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
nematocyst
نیش جانور مرجانی
Other Matches
epizoic
زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
hydroid
مرجانی
coralloid
مرجانی
coral
رنگ مرجانی
coral reef
ساحل مرجانی
coral island
جزیره مرجانی
coralline
مرجانی رنگ
zoo ecology
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
atoll
جزیره مرجانی حلقوی
polypoid
مرجانی وابسته به بواسیرلحمی
atolls
جزیره مرجانی حلقوی
corallite
استخوان بندی مرجانی
cay
ساحل مرجانی یاشنی درجزیره
barrier reef
صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
polyzoarium
کلنی مرجانی یا استخوان بندی حافظ ان
atole
جزیره یا جزایر مرجانی که اطراف دریاچه را مثل کمربندی احاطه کرده باشد
beast
جانور
beasts
جانور
animal
جانور
structure of an animal
جانور
animals
جانور
malacostracan
جانور
apod
جانور بی پا
animalize
جانور
creatures
جانور
creature
جانور
it
ان جانور
he
جانور نر
johnny
جانور نر
it pron
ان جانور
nightwalker
جانور شب پر
ruffianly
جانور خو
zoophilic
علاقمند به جانور
animalist
نقاش جانور
brutes
جانور حیوان
animalculum
جانور ریزه
brutal
جانور خوی
brute
جانور حیوان
brutalization
جانور خویی
beastliness
جانور خویی
zoophagous
جانور خوار
zoophilous
علاقمند به جانور
zoomorphic
<adj.>
جانور گونه
zootomy
جانور شکافی
zootheism
جانور پرستی
saxicolous
جانور سنگ زی
polypod
جانور بسیارپا
pollard
جانور بی شاخ
poikilothermism
خونسردی جانور
poikilotherm
جانور خونسرد
plantigrade
جانور دوپا
perissodactyl
جانور فرد سم
mammiferous
جانور پستاندار
pelagian
جانور دریایی
milker
جانور شیرده
monocule
جانور یک چشم
polystomatous
جانور بسیار
polystome
جانور بسیار
craw
معده جانور
ungulate
جانور سم دار
tardigrade
جانور کندرو
edentate
جانور بی دندان
mammifer
جانور پستاندار
stinkard
جانور بدبو
shell fish
جانور صدف
saxicoline
جانور سنگ زی
saprozoon
جانور پوده زی
pudge
جانور چاق
scrag
جانور نحیف
zoologist
جانور شناس
zoology
جانور شناسی
strays
جانور بی صاحب
hybrid
جانور دورگه
game
جانور شکاری
nekton
جانور شناور
amoebas
جانور تک سلولی
scavenger
جانور لاشخور
scavengers
جانور لاشخور
straying
جانور بی صاحب
stray
جانور بی صاحب
strayed
جانور ولگرد
amebae
جانور تک سلولی
amebas
جانور تک سلولی
amoeba
جانور تک سلولی
amoebae
جانور تک سلولی
rodent
جانور جونده
rodents
جانور جونده
brutalities
جانور خویی
brutality
جانور خویی
fauna
جانور نامه
proud
<adj.>
جانور حشری
in heat
[American E]
<adj.>
حشری
[جانور زن]
on heat
[British E]
<adj.>
حشری
[جانور زن]
ratcatcher
موش گیر
[جانور]
pleophagous
چند جانور خوار
phyllopod
جانور برگ پای
paleozoology
دیرین جانور شناسی
phytozoon
جانور گیاه نما
orc
جانور بزرگ دریایی
orca
جانور بزرگ دریایی
zoography
جانور شناسی تطبیقی
zoomorphic
شبیه جانور جانورسان
tropicopolitan
گیاه یا جانور گرمسیری
viviparous
جانور زنده زا ولود
white face
جانور پیشانی سفید
quadruped
چهارپا
[جانور شناسی]
zoophyte
جانور گیاه سان
shedder
جانور پوست انداز
rutting
<adj.>
حشری
[جانور مرد]
in rut
<adj.>
حشری
[جانور شناسی]
ratter
موش گیر
[جانور]
rat catcher
موش گیر
[جانور]
endotherm
جانور خون گرم
nervure
رگه بندی جانور
beast of ravin
جانور درنده یاشکاری
tentacle
موی حساس جانور
molluscs
جانور نرم تن حلزون
mollusc
جانور نرم تن حلزون
slugs
چارپاره جانور کندرو
slugged
چارپاره جانور کندرو
jumbos
جانور غول اسا
slug
چارپاره جانور کندرو
migrants
سیار جانور مهاجر
migrant
سیار جانور مهاجر
scavengers
جانور کثافت خور
scavenger
جانور کثافت خور
tentacles
موی حساس جانور
dentition
وضع تعداددندانهای جانور
bestialize
جانور خوی نمودن
animalculum
جانور ذره بینی
animalcule
جانور ذره بینی
amphibiotic
وابسته به جانور دوزیستی
amoebic
وابسته به جانور تک سلولی
dolphin
دولفین
[جانور شناسی]
jumbo
جانور غول اسا
sacs
عضوکیسه مانند جانور
sac
عضوکیسه مانند جانور
aquatic
جانور یا گیاه ابزی
arthropod
جانور مفصل دار
anteaters
جانور پستاندارمورچه خوار
anteater
جانور پستاندارمورچه خوار
marsupial
جانور کیسه دار
malacoderm
جانور نرم پوست
pachyderms
جانور پوست کلفت
pachyderm
جانور پوست کلفت
mollusk
جانور نرم تن حلزون
heat
طلب شدن جانور
marsupials
جانور کیسه دار
footpad
پای جانور پهنه پا
heats
طلب شدن جانور
female
زنانه جانور ماده
holozoic
جانور خوراک گیر
hilding
جانور یا اسب بی ارزش
lair
محل استراحت جانور
lairs
محل استراحت جانور
Caspian White Fish
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Rutilus frisii
ماهی سفید
[جانور شناسی]
bestial
شبیه حیوان جانور خوی
zoological
وابسته به جانور شناسی حیوان
slug
جانور تنبل گردونه کندرو
Rutilus kutum
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Caspian kutum
ماهی سفید
[جانور شناسی]
slugged
جانور تنبل گردونه کندرو
slugs
جانور تنبل گردونه کندرو
unicorns
جانور افسانهای دارای یک شاخ
unicorn
جانور افسانهای دارای یک شاخ
kutum
[Rutilus frisii]
ماهی سفید
[جانور شناسی]
vermin
جانور افت حشرات موذی
beaver
سگ آبی
[حیوانات و جانور شناسی]
crest
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
Black Sea roach
[Rutilus frisii]
ماهی سفید
[جانور شناسی]
mane
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
cyclostomate
وابسته به جانور دهان گرد
purebred
جانور یا گیاه خوش نژاد
hatchling
جانور تازه متولد نوزاد
ruminant
جانور پستاندار نشخوار کننده
scalawag
جانور نحیف وکم ارزش
gast
وحشت جانور بدون اولاد
insectivore
جانور یا گیاه حشره خوار
vivisector
تشریح کننده جانور زنده
fisher
جانور ماهیخوار کرجی ماهیگیری
endozoic
دارای زندگی دردرون جانور
cyclostomatous
وابسته به جانور دهان گرد
omnivore
جانور همه چیز خوار
cyclostome
جانور از راسته دهان گردان
phylogeny
تاریخ نژادی جانور یا گیاه
lyncean
مانند جانور سیاه گوش
isopodan
جانور سخت پوست بر>=< پای
isopod
جانور سخت پوست بر>=< پای
geoduck
نوعی جانور نرم تن یاصدف خوراکی
swamper
جانور یا چیزی که در مرداب فرو رود
wombats
جانور کیسه داری شبیه خرس
pelage
پوشش جانور پستاندارخزوپشم و مانند انها
stenophagous
تغذیه کننده از جانور یانوع بخصوصی
pes
پای جانور هر عضو یا چیزی شبیه پا
logotype
وجه تسمیه نوع جانور یاگیاه
he ran the animal through
ان جانور را با شمشیریا نیزه سوراخ کرد
zoographic
وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
wombat
جانور کیسه داری شبیه خرس
zooplasty
فن پیوند زدن گوشت جانور به انسان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com