English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (1 milliseconds)
English Persian
herod هبرودیس :نام پادشاه یهودیه
Other Matches
king dom کشوری که پادشاه داشته باشد قلمرو یک پادشاه
Judaic وابسته به کشور یهودیه
nazarene اهل ناصره جلیل در یهودیه نصرانی
judea یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
kings پادشاه
Shah پادشاه
Shahs پادشاه
kingless بی پادشاه
rex پادشاه
queenconsort زن پادشاه
our sovereingn پادشاه
o king ای پادشاه
king پادشاه
head of state پادشاه
constitutional monarch پادشاه
sovereign پادشاه
sovereigns پادشاه
monarchs پادشاه
queen زن پادشاه
monarch پادشاه
queens زن پادشاه
potentate پادشاه
potentates پادشاه
regicide قتل پادشاه
king of england پادشاه انگلستان
kings palace قصر پادشاه
rial پادشاه ملکه
fit for a king لایق پادشاه
lese majestyodhkj &odhkj fvqn پادشاه یا دولت
sign manual امضا پادشاه
kings palace کاخ پادشاه
oberon پادشاه پریان
regicides قتل پادشاه
kingling پادشاه کوچک
king's counsel قاضی دادگاه پادشاه
princess of the blood دختر یا نوه پادشاه
king of birds پادشاه مرغان :دال
lord lieutenant نماینده پادشاه در ایالات
raja or rajah راجه-امیریا پادشاه
regents نماینده پادشاه رئیس
regent نماینده پادشاه رئیس
royal prerogative حق امتیاز ویژه پادشاه
aeolus پادشاه تسالی یونان
croesus کراسوس : پادشاه یونان
his britannic majesty اعلیحضرت پادشاه انگلستان
privy seal مهر شخصی پادشاه
regius professor استاد منصوب ازطرف پادشاه
prince royal پسر ارشد پادشاه انگلیس
HMS مخفف در خدمت پادشاه انگلیس
they attended the king ایشان درخدمت پادشاه بودند
privy purse اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
princessroyal بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
the u kingdom کشوری که پادشاه داشته باشد
dauphiness عروس پادشاه فرانسه ازپسرارشدش
gordian وابسته به پادشاه فریجیه لاینحل
kinglet پادشاه کوچک و بی اهمیت امیر
sovereignty اقتدار و برتری قلمرو پادشاه
the u states کشوری که پادشاه داشته باشد
dauphin عنوان پسر ارشد پادشاه فرانسه
household troops هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
infanta دختر پادشاه و ملکه اسپانیا یاپرتقال
the code of justinian مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
royalty حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
priam پریام پادشاه تروا وپدر هکتور
royalties حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
dais سایبان یااسمانه بالای تخت پادشاه
monarchical وابسته به یا همانند پادشاه یا نظام پادشاهی
monarchs پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
yeoman of the guard گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
eminent domain مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
monarch پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
queen dowager زنی که شوهرش پادشاه بوده ومرده است
infante جوانترین پسر پادشاه و ملکه اسپانیا و پرتقال
kingmaker کسی که درانتخاب پادشاه یا رئیس موثر است
jacobite طرفدارسلطنت جیمز اول پادشاه مخلوع انگلیس
empire امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
empires امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
homage اعلام رسمی بیعت از طرف متحد یا متفقی نسبت به پادشاه
romulus رمولوس برادررموس نخستین پادشاه بنیادگذار داستانی شهر روم
order of council تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
Desornamentado [سبک معماری رنسانس در اسپانیا در دوره ی حکومت پادشاه فیلیس]
Georgian architecture معماری جرجی [در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
to kiss hands دست پادشاه بزرگی راهنگام رفتن به ماموریت بعنوان بدرود بوسیدن
letters missive نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
procedendo حکم پادشاه در مورد تسریع دادرسی به قاضی یی که صدور رای را به تاخیرانداخته است
agamemnon اگاممنون پادشاه مایسنا که منازعهء او با اشیل مقدمهء داستان حماسی ایلیاد است
koh i noor کوه نور:الماس نامی هندوستان که اکنون جزودارایی پادشاه انگلیس است
lord chancellor بزرگترین لرد انگلیس که بامورقضایی رسیدگی کرده ومهردارسلطنتی ومشاورمخصوص پادشاه ورئیس مجلس اعیان میباشد
magna charta فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna carta فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
escheat حق تصرف دارایی متوفی ازطرف دولت یا پادشاه درموردی که متوفی بی وارث یابی وصیت مرده باشد مصادره کردن
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com