Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
prognostic
وابسته به اثار اتی وپیش بینی مرض
Other Matches
archeologic
وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
rhinal
وابسته به بینی
nasolabial
وابسته به لب و بینی
nasal
وابسته به بینی
nassal
وابسته به بینی
rhiopharyngeal
وابسته به بینی وگلوگاه
nasofrontal
وابسته به بینی و پیشانی
gastroscopic
وابسته بمعده بینی
narial
وابسته به سوراخ بینی
nasopalatal
وابسته بکام و بینی
oculonasal
وابسته بچشم و بینی
previsionary
وابسته به پیش بینی
previsional
وابسته به پیش بینی
nasopalatine
وابسته بکام و بینی
animalcular
وابسته به جانوران ذره بینی
nasoethmoidal
وابسته به بینی و استخوان غربالی
astrologic
وابسته به نجوم بینی یا طالع شناسی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
reciprocating
پس وپیش رو
backward and f.
پس وپیش
to and fro
پس وپیش
teeters
پس وپیش رفتن
transposition
پس وپیش سازی
teetering
پس وپیش رفتن
rearrngement
پس وپیش سازی
slides
پس وپیش رونده
slide
پس وپیش رونده
teetered
پس وپیش رفتن
teeter
پس وپیش رفتن
Back and forth.
پس وپیش ( جلو وعقب )
To be between the devil and the deep blue sea.
راه پس وپیش نداشتن
transposal
پس وپیش سازی تقدیم وتاخیر جابجاشدگی
write off
<idiom>
پذیرش خسارت وپیش از آن نگران نبودن
snub-nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
remnants
اثار
tracks
اثار
tracked
اثار
remnant
اثار
remains
اثار
track
اثار
indications
اثار
poetical works
اثار شعری
relics
اثار مقدس
ancient relics
اثار باستانی
relic
اثار مقدس
consequence of a sale
اثار بیع
relativistic effects
اثار نسبیتی
growth effects
اثار رشد
natural phenomena
اثار طبیعی
reliquix
اثار باقیمانده
mammaliferous
دارای اثار پستانداران
summa
اثار دانش بشری
juvenilia
اثار دوره جوانی
reliquix
اثار برگ خشگیده برساقه
physiography
مبحث اثار وپدیدههای طبیعی
epigone
مقلد اثار ادبی و هنری
septum
حفرههای بینی پره بینی
vandalized
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
plagiarised
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
vandalised
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
plagiarizing
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
vandalizes
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
plagiarized
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
cognoscente
متخصص در اثار هنری عتیقه شناس
vandalizing
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
plagiarize
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarising
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
vandalising
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalises
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
plagiary
سارق اثار ادبی و هنری دیگران
vandalize
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
plagiarist
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
time capsule
محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
reliquary
فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
local colour
نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
prehistorian
مورخی که اثار ما قبل تاریخ را خوب میداند
reliquaries
فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
humanist
دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
top
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
guided propagation
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
permute
پس وپیش کردن قلب کردن
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
vomer
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
anaglyph
عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecasts
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses
تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
weather forecast
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
scholiast
مفسر مفسر اثار ادبی کهن
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
predicting interval
فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
clean weapon
جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating
وابسته وابسته کردن
associate
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
utopiannism
اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
pecker
بینی
snivel
اب بینی
sniveled
اب بینی
sniveling
اب بینی
snivels
اب بینی
snivelled
اب بینی
nasally
از بینی
snivelling
اب بینی
graphology
خط بینی
cross eye
کج بینی
night bilndness
شب بینی
snot
اب بینی
chiromancy
کف بینی
rheum
اب بینی
nose
بینی
the handle of the face
بینی
snoot
بینی
rhinologist
بینی
mucus of the nose
اب بینی
noses
بینی
neb
بینی
cross eye
دو بینی
double vision
دو بینی
hand reading
کف بینی
nozzles
بینی
palmistry
کف بینی
nozzle
بینی
nasiform
بینی شکل
strology
زایجه بینی
paranasal
نزدیک بینی
to read people's hands
کف بینی کردن
nasion
بیخ بینی
nasality
وابستگی به بینی
nares
مجراهای بینی
nasitis
اماس بینی
augury
پیش بینی
precautions
پیش بینی
nasal
مربوط به بینی
the two nostrils
دو سوراخ بینی
myopia
نزدیک بینی
subtility
باریک بینی
telegnosis
غیب بینی
flat nosed
پهن بینی
nasute
گنده بینی
auguries
پیش بینی
nasoscope
بینی بین
astrology
اختر بینی
megalomania
خودبزرگ بینی
astrology
طالع بینی
the tip of the nose
نوک بینی
nasology
مبحث بینی
to blow nose
گرفتن بینی
nearsightedness
نزدیک بینی
prevision
پیش بینی
scintillating scotoma
اخگر بینی
cautions
پیش بینی
cautioning
پیش بینی
cautioned
پیش بینی
caution
پیش بینی
perspicuity
تیز بینی
perspicuity
روشن بینی
expectation
پیش بینی
expectations
پیش بینی
perdict
پیش بینی
self imprtance
خود بینی
ozena
قرحه بینی
outsight
فاهر بینی
outsight
برون بینی
astronomy
طالع بینی
otoscopy
گوش بینی
noses
بینی اسب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com