Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
catechetic
وابسته به تعالیم مذهبی
Other Matches
catechesis
تعالیم مذهبی شفاهی
indoctrinate
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinating
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinates
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinated
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
sacramental
وابسته به مراسم مذهبی
neologian
وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
interdenominational
وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
neological
ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
ritualist
ویژه گر تشریفات مذهبی وابسته به تشریفات
doctrine
تعالیم
doctrines
تعالیم
concordat
پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
churchly
مذهبی
churchgoers
مذهبی
churchgoer
مذهبی
religious
مذهبی
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
religionism
غیرت مذهبی
missionary
مبلغ مذهبی
sect
فرقه مذهبی
missionaries
مبلغ مذهبی
holy day
تعطیل مذهبی
missioner
مبلغ مذهبی
convertor
مبلغ مذهبی
ritual
تشریفات مذهبی
dogmatism
تعصب مذهبی
semireligious
نیمه مذهبی
devout
مذهبی عابد
service book
کتب مذهبی
tenet
متعقدات مذهبی
neologize
مذهبی بودن
converter
مبلغ مذهبی
clergyman
عالم مذهبی
guru
معلم مذهبی
gurus
معلم مذهبی
holidays
تعطیل مذهبی
holiday
تعطیل مذهبی
religiosity
تعصب مذهبی
pastoral psychiatry
روانپزشکی مذهبی
religious rites
شعائر مذهبی
spirituality
روحیه مذهبی
clergymen
عالم مذهبی
religious matters
مسائل مذهبی
pontifex
شورای مذهبی
R.E
تحصیلات مذهبی
revivals
جنبش مذهبی
sects
فرقه مذهبی
religiose
مذهبی بودن
revival
جنبش مذهبی
religious tenets
عقاید مذهبی
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
ecclesiogenic neurosis
روان رنجوری مذهبی
Easter Sepulchre
تشریفات مذهبی تدفین
crusaded
جنگ مذهبی نهضت
wowser
مذهبی و خرده گیر
crusades
جنگ مذهبی نهضت
crusading
جنگ مذهبی نهضت
religious sentiments
احساسات وعقاید مذهبی
psalms
سرود مذهبی خواندن
psalm
سرود مذهبی خواندن
psalter
سرود مذهبی مزامیر
crusade
جنگ مذهبی نهضت
swami
رهبر مذهبی هندی
pauli
اصول مذهبی پولس
rite
مراسم تشریفات مذهبی
hymnbook
کتاب سرود مذهبی
Religious (political) fanaticism
تعصبات مذهبی ( سیاسی )
cantor
اواز خوان مذهبی
taboo
منع یانهی مذهبی
tabu
منع یانهی مذهبی
Mother Superior
رئیس بنیاد مذهبی
catechism
تعلیم ودستور مذهبی
taboos
منع یانهی مذهبی
Mother Superiors
رئیس بنیاد مذهبی
traditor
خائن در امر مذهبی
revivalist
طرفدار احیای مذهبی
priggism
تعصب سخت مذهبی
revivalists
طرفدار احیای مذهبی
dogmatics
مبحث شعائر مذهبی
catechisms
تعلیم ودستور مذهبی
soul music
موسیقی مذهبی سیاهپوستان
revivalism
اصول بیداری مذهبی
chaplain activities fund
اعتبار امور مذهبی
synods
مجلس منافره مذهبی
holyday
روز تعطیل مذهبی
synod
مجلس منافره مذهبی
catechism
پرسش نامه مذهبی
rectorate
ریاست بنگاه مذهبی
catechisms
پرسش نامه مذهبی
menology
سالنمای جشنها وسوگوارهای مذهبی
dogmatize
تعصب مذهبی نشان دادن
Scientology
ساینتولوژی
[یک نوع سیستم مذهبی]
revivalist movement
جنبش اصول بیداری مذهبی
indifferentism
لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
neologian
متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
archdiocese
قلمرو مذهبی اسقف اعظم
churches
کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
anagoge
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
anagogy
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
sisterhood
انجمن خیریه مذهبی نسوان
sacrilegious
مربوط به بیحرمتی به شعائر مذهبی
vigilantism
پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
church
کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
secular
دورهای غیر مذهبی دنیائی
inquisition
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
inquisitions
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
jacobin
عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
character guidance
راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
gregorian chant
سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
scholasticism
شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
simoniac
خرید وفروش کننده مناصب ومشاغل مذهبی
vicarages
محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
theocracies
حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
vicarage
محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
taperer
حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
druze
یکی از فرقههای سیاسی و مذهبی اسلام بلوردان
theocracy
حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
casuistry
حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
last rites
مراسم مذهبی که کمی پیش از مرگ انجام میشود
revealed religion
مذهبی که بوسیله پیغمبران بمردم ابلاغ شده باشد
exegeses
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegesis
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
the r.
مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
Carthusian
[مربوط به طبقه مذهبی راهبها که بوسیله برونو تاسیس شد.]
rigorist
کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
religioner
شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
superstitious uses
مخارجی که برای امور مذهبی غیرقانونی صرف شود
shout song
سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
month's mind
ایین مذهبی بیاد بود کسیکه درگذشته در روز سی ام مردنش
lay rezder
عامی که اجاز دارد نمازیاایین مذهبی دیگر را اداره کند
canoness
زنی که درمیان جامعه مذهبی یادانشکدهای با سایراهل ان زندگی کند
pious fraud
حیلهای که به دستاویزمذهبی برای مقاصد پیک مذهبی بکسی بزنند
religionize
دینداری زیاد نشان دادن مذهبی یا مذهب دار کردن
bar mitzvah
پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
bar mitzvahs
پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
Jesuits
عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
Jesuit
عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
deacons
خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
deacon
خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
voodooism
ایین مذهبی سیاه پوستان افریقایی که شامل طلسم و جادو میباشد جادوگری
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
puritans
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
puritan
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
associated
وابسته وابسته کردن
associating
وابسته وابسته کردن
associate
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
Historicism
[معماری متاثر از زمان گذشته بخصوص معماری احیای مذهبی]
sodalist
عضو دسته برادران مذهبی عضو متحد ویکرنگ
conventicle
انجمن مخفی وغیر قانونی انجمن مذهبی
hymnal
کتاب سرودنامه مذهبی سرودنامه
religiosity
مجلس عبادت مجلس مذهبی
hymnals
کتاب سرودنامه مذهبی سرودنامه
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
preached
وعظ کردن سخنرانی مذهبی کردن نصیحت کردن
preach
وعظ کردن سخنرانی مذهبی کردن نصیحت کردن
preaches
وعظ کردن سخنرانی مذهبی کردن نصیحت کردن
sect
دسته دسته مذهبی
sects
دسته دسته مذهبی
affiliated
وابسته
pyrexial
وابسته به تب
affiliate
وابسته
plantar
وابسته به کف پا
levitical
وابسته به
adjective
وابسته
aquatic
وابسته به اب
adjectives
وابسته
dependent
وابسته
cephalic
وابسته به سر
akin
وابسته
affiliates
وابسته
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com