Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
zoological
وابسته به جانور شناسی حیوان
Other Matches
zoographic
وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
zoographical
وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
zoo ecology
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
brutes
جانور حیوان
brute
جانور حیوان
bestial
شبیه حیوان جانور خوی
entomology
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
zoology
حیوان شناسی
zoology
جانور شناسی
philological
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
bacteriologic
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
quadruped
چهارپا
[جانور شناسی]
paleozoology
دیرین جانور شناسی
dolphin
دولفین
[جانور شناسی]
zoography
جانور شناسی تطبیقی
in rut
<adj.>
حشری
[جانور شناسی]
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
Rutilus frisii
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Rutilus kutum
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Caspian kutum
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Black Sea roach
[Rutilus frisii]
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Caspian White Fish
ماهی سفید
[جانور شناسی]
mane
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
crest
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
kutum
[Rutilus frisii]
ماهی سفید
[جانور شناسی]
beaver
سگ آبی
[حیوانات و جانور شناسی]
amoebic
وابسته به جانور تک سلولی
amphibiotic
وابسته به جانور دوزیستی
mammalogy
یک شاخه از جانور شناسی که راجع به پستانداران است
cyclostomatous
وابسته به جانور دهان گرد
cyclostomate
وابسته به جانور دهان گرد
ctenophoran
وابسته بشانه داران جانور شانه دار
neurologic
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
zooid
شبه جانور شبه حیوان
minion
شخص یا جانور سوگلی نوکریا وابسته چاپلوس معشوق
minions
شخص یا جانور سوگلی نوکریا وابسته چاپلوس معشوق
ornithology
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
laryngological
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hydrologic
وابسته به اب شناسی
archaeological
وابسته به باستان شناسی
craniological
وابسته به جمجمه شناسی
botanical
وابسته به گیاه شناسی
linguistic
وابسته به زبان شناسی
linguistically
وابسته به زبان شناسی
sociological
وابسته به جامعه شناسی
geological
وابسته به زمین شناسی
petrologic
وابسته به سنگ شناسی
phenomenological
وابسته به پدیده شناسی
pathologic
وابسته به اسیب شناسی
conchological
وابسته بصدف شناسی
histological
وابسته به بافت شناسی
ichthyological
وابسته به ماهی شناسی
toxicol gical
وابسته به زهر شناسی
osteologic
وابسته به استخوان شناسی
kinematical
وابسته به جنبش شناسی
archeological
وابسته به باستان شناسی
orographic
وابسته به کوه شناسی
numismatic
وابسته به سکه شناسی
immunologic
وابسته به ایمنی شناسی
teleologic
وابسته به پایان شناسی
herpetological
وابسته بخزنده شناسی
sociologic
وابسته به انسگان شناسی
ornithological
وابسته به پرنده شناسی
ornithologic
وابسته به پرنده شناسی
therapeutic
وابسته به درمان شناسی
toxicologic
وابسته به زهر شناسی
odontological
وابسته بدندان شناسی
paleontological
وابسته به دیرین شناسی
lithologic
وابسته به سنگ شناسی
oncologic
وابسته به غده شناسی
ontogenetic
وابسته به رشد شناسی
histologic
وابسته به بافت شناسی
orological
وابسته بکوه شناسی
ontological
وابسته به هستی شناسی
geologic
وابسته به زمین شناسی
hypnological
وابسته به خواب شناسی
volcanologic
وابسته به اتشفشان شناسی
sociologic
وابسته بجامعه شناسی انسگانی
bionic
وابسته به زیست سازه شناسی
phytopathologic
وابسته به اسیب شناسی گیاهان
synecologic
وابسته به بوم شناسی گروهی
physiognomonic
تشخیس دهنده وابسته به قیافه شناسی
permian
وابسته بدوره زمین شناسی پرمیان
physiognomic
وابسته به قیافه شناسی سیما شناس
astrologic
وابسته به نجوم بینی یا طالع شناسی
biologic
وابسته بعلم حیات یا زندگی شناسی
hymnologic
وابسته به سرود شناسی یاسرود سازی
philogical
وابسته به علم زبان یا لغت شناسی
anthropological
وابسته بانسان شناسی مربوط بطبیعت انسانی
phonological
وابسته به صوت شناسی یادگرگونی صدا در زبان
archeologic
وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
epizoic
زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
mesozoic
وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
neozoic
وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
paleozoic
وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
holocene
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
ophthalmological
وابسته به چشم شناسی یاناخوشیهای چشم
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
psychbiology
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
lateral meniscus
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
philology
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
immunogenetics
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
beast
حیوان
living creatuse
حیوان
animal
حیوان
animals
حیوان
beasts
حیوان
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
karyology
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
kinematics
حرکت شناسی جنبش شناسی
typology
گونه شناسی نوع شناسی
lost animal
حیوان ضاله
lost animal
حیوان گمشده
fry
حیوان نوزاد
zooparasite
حیوان انگل
zoophilia
حیوان خواهی
zoophily
حیوان خواهی
wildling
حیوان وحشی
fries
حیوان نوزاد
hilding
حیوان چموش
whiffet
حیوان رشدنکرده
beast of burden
حیوان باربری
beastby
حیوان صفت
animalization
تبدیل به حیوان
beastly
حیوان صفت
reptiles
حیوان خزنده
spinal animal
حیوان نخاعی
zoolatry
حیوان پرستی
frying
حیوان نوزاد
slick ear
حیوان بی گوش
pack animal
حیوان باربر
maverick
حیوان بیصاحب
mavericks
حیوان بیصاحب
pack animals
حیوان باربر
zooerasty
جماع با حیوان
bestiality
حیوان صفتی
bestiality
جماع با حیوان
option of animals
خیار حیوان
bipeds
حیوان دوپا
ectotherm
حیوان خونسرد
biped
حیوان دوپا
draft animal
حیوان بارکش
carnivorous
حیوان گوشتخوار
boughs
شانه حیوان
brutes
حیوان صفت
zoophobia
حیوان هراسی
zootheism
حیوان پرستی
zoophilous
حیوان دوست
kitten
بچه حیوان
kittens
بچه حیوان
brute
حیوان صفت
reptile
حیوان خزنده
bough
شانه حیوان
zoophilic
حیوان دوست
stag
کره اسب حیوان نر
stags
کره اسب حیوان نر
animal glue
سریشم از انساج حیوان
armadillo
نوعی حیوان گورکن
armadillos
نوعی حیوان گورکن
animal distress calls
فریادهای درماندگی حیوان
acephalous
حیوان راستهء بی سران
the fountain of life
چشمه حیوان یازندگی
acephalon
حیوان راستهء بی سران
abalone
قسمی حیوان صدف
feral
حیوان شکاری وحشی
slick ear
حیوان فاقدگوش خارجی
yahoo
ادم حیوان صفت
bald animal or tree
درخت یا حیوان برهنه
pizzle
الت ذکور حیوان
hollering
صدای مخصوص هر حیوان
pet
حیوان اهلی منزل
zoomorphism
حیوان ریخت انگاری
pets
حیوان اهلی منزل
petted
حیوان اهلی منزل
imbrute
حیوان صفت کردن
brutalization
حیوان صفت نمودن
hollered
صدای مخصوص هر حیوان
varmint
حیوان یا پرنده شکارکننده
hollers
صدای مخصوص هر حیوان
brutal
حیوان صفت وحشی
flycatcher
حیوان مگس خوار
cade
حیوان دست اموز
housebroken
حیوان تربیت شده
holler
صدای مخصوص هر حیوان
zoopsia
توهم حیوان بینی
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com