Dictiornary-Farsi | وابسته به دندان درد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (13 milliseconds)

English	Persian
odontalgic	وابسته به دندان درد


Search result with all words

foretooth	وابسته به دندان پیش
incisor tooth	وابسته به دندان پیش
incisory	وابسته به دندان پیش
odontic	وابسته به دندان
Other Matches

tusks	دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
tusk	دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
enamel	مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental enamel	مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental pulp	پالپ دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
tooth enamel	مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
pulpa	پالپ دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
pulpa	مغز دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental pulp	مغز دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
tooth bleaching	سفید کردن دندان [دندان پزشکی]
tooth whitening	سفید کردن دندان [دندان پزشکی]
dentin	عاج دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dentine	عاج دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
toothache {sg}	دندان درد [دندان پزشکی]
toothaches	دندان درد ها [دندان پزشکی]
dental caries	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
dental decay [Caries dentium]	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
caries	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
cavities	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
gam	دندان گراز یا دندان کج دهان
tooth decay	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
pain in tooth	دندان درد [دندان پزشکی]
tooth pick	خلال دندان دندان کاو
tooth pain	دندان درد [دندان پزشکی]
odontalgia	دندان درد [دندان پزشکی]
toothache	دندان درد [دندان پزشکی]
dental filling	پرکردن دندان [دندان پزشکی]
dental restoration	ترمیم دندان [دندان پزشکی]
dental filling	ترمیم دندان [دندان پزشکی]
dentalgia	دندان درد [دندان پزشکی]
dental pain	دندان درد [دندان پزشکی]
odontology	دندان شناسی دندان پزشکی
dental restoration	پرکردن دندان [دندان پزشکی]
odontodynia	دندان درد [دندان پزشکی]
odontogenic pain	دندان درد [دندان پزشکی]
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
gam	دندان
curvidentate	کج دندان
fangless	بی دندان
toothsome	دندان مز
toothless	بی دندان
tooth	دندان
edentulous	بی دندان
dessert	دندان مز
desserts	دندان مز
teething	دندان دراوردن
teethes	دندان در اوردن
teethed	دندان در اوردن
toothpowder	پودر دندان
teethe	دندان در اوردن
incisive tooth	دندان پیشین
odontalgia	دندان درد
multidentate	بسیار دندان
practitioner	دندان پزشک
practitioners	دندان پزشک
pick	خلال دندان
picks	خلال دندان
pecks	دندان زدن
pecking	دندان زدن
odontography	شرح دندان
toothpicks	دندان کاو
cutters	دندان پیش
toothpicks	خلال دندان
toothpick	دندان کاو
toothpick	خلال دندان
To have a tooth fI'lled.	دندان پرکردن
To pull out ( extract ) atooth .	دندان کشیدن
wisdom tooth	دندان عقل
toothpowders	گرد دندان
wisdom teeth	دندان عقل
mouthguard	محافظ دندان
toothpowder	گرد دندان
peck	دندان زدن
pecked	دندان زدن
toothpowders	پودر دندان
sharp toothed	تیز دندان
teeth grinding	دندان قرچه
teeth of armature	دندان ارمیچر
cuspid	دندان نیش
cuspid	دندان انیاب
the crown of the teeth	دندان بیرونی
dental caries	پوسیدگی دندان
dental clinic	دندان پزشکی
denticle	دندان کوچک
tartars	باره دندان
tartar	باره دندان
dentifrice	گرد دندان
dentifrice	خمیر دندان
dentin	عاج دندان
sharp fanged	تیز دندان
dentine	عاج دندان
dentiparous	دندان اور
crenated	دندان موشی
crenate	دندان موشی
sectorial	دندان اسیاب
snaggletooth	دندان بد شکل
snaggletooth	دندان بی قاعده
saber toothed	دندان شمشیری
bicuspid	دندان دوپایه
bridgework	پل دندان مصنوعی
grinders	دندان اسیاب
grinder	دندان اسیاب
pyorrhoea alveolaris	چرک دندان
pyorrhoea	چرک دندان
grins	دندان نمایی
grinning	دندان نمایی
grinned	دندان نمایی
grin	دندان نمایی
chisel tooth	دندان پیشه
prothesis	دندان یا عضومصنوعی
dentition	دندان دراوری
dentition	دندان در اوردن
gumboil	پیله دندان
odontologist	دندان شناس
toothbrushes	مسواک دندان
toothbrush	مسواک دندان
toothpastes	خمیر دندان
toothpaste	خمیر دندان
tooth paste	خمیر دندان
toothache	درد دندان
toothache	دندان درد
odontoid	مانند دندان
pickers	خلال دندان
picker	خلال دندان
odontogeny	پیدایش دندان
odontocete	دندان دار
odontitis	اماس دندان
To have a tooth fI'lled.	دندان پر کردن
odontology	مبحث دندان
odontoma	ورم دندان
dentition	دندان بندی
dentulous	دندان دار
tooth powder	گرد دندان
pontic	دندان مصنوعی
edentate	جانور بی دندان
pyorrhea	چرک دندان
eyetooth	دندان ناب
permanent tooth	دندان دائمی
fanged	دندان دار
crowns	تاج دندان
crown	تاج دندان
peg tooth	دندان ناب
full mouthed	تمام دندان
fullmouthed	تمام دندان
ivory	دندان فیل
eruption of the teeth	درامدن دندان
odontiasis	دندان در اوری
milk teeth	دندان شیری
greediest	دندان گرد
greedy	دندان گرد
cheek tooth	دندان آسیاب
gummed	لثه دندان
molar tooth	دندان اسیاب
irrecusable	دندان شکن
gum	لثه دندان
incisor	دندان پیشین
latidentate	پهن دندان
fang	دندان انیاب
pull	کشیدن دندان
pulls	کشیدن دندان
milk tooth	دندان شیری
greedier	دندان گرد
microdont	خرد دندان
gums	لثه دندان
fangs	دندان انیاب
cutter	دندان پیش
fangs	دندان ناب
fang	دندان ناب
jaw tooth	دندان اسیاب
gumming	لثه دندان
molar	دندان اسیاب
back tooth	دندان آسیاب
cuspid	دندان نوک تیز
interdental space	فاصله میان دو دندان
premolar	دندان اسیاب کوچک
tooth	دارای دندان کردن
the crown of the teeth	قسمت بیرونی دندان