English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (17 milliseconds)
English Persian
barometric وابسته به سنجش فشار هوا
barometrical وابسته به سنجش فشار هوا
Search result with all words
manometric وابسته به سنجش فشار گازیا دمه
Other Matches
measuring voltage فشار سنجش
barometry سنجش فشار هوا
manometer الت سنجش فشار خون
hydrometric وابسته به سنجش وزن ویژه ابگونه ها
measuring technique متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
scalar توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
ppi gauge معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
cabin pressure فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
cabin pressurization safety valve شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic دارای فشار یکسان خط هم فشار
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
low head plant نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
piezoelectric ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
appraisals سنجش
measurment سنجش
degress of comparison سنجش
scalar سنجش
appraisal سنجش
evalution سنجش
assessment سنجش
assessments سنجش
evaluation سنجش
measure سنجش
evaluations سنجش
deliberation سنجش
ponderingly با سنجش
ponderation سنجش
measurement سنجش
pondering سنجش
g سنجش
pondered سنجش
ponder سنجش
measurements سنجش
poneration سنجش
scaling سنجش
assay سنجش
assays سنجش
ponders سنجش
deliberations سنجش
energy absorber مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
measuring technique تکنیک سنجش
comparative measurement سنجش مقایسهای
incommensurable سنجش ناپذیر
measuring unit واحد سنجش
measuring transductor ترانسدوکتور سنجش
metage حق سنجش قپانداری
measuring thermocouple ترموکوپل سنجش
measuring unit عضو سنجش
measurment سنجش اندازه
measuring thermocouple عنصرحرارتی سنجش
comparative measurement سنجش قیاسی
method of measurment روش سنجش
depth measurement سنجش گودی
assay ازمایش سنجش
voltage measuring سنجش ولتاژ
assays ازمایش سنجش
ponderable قابل سنجش
accuracy to gage دقت سنجش
font metric سنجش فونت
clocked با سنجش زمان
frequency measurement سنجش فرکانس
voltage measuring سنجش فشارالکتریکی
pulmometry سنجش گنجایش شش
delib erator سنجش کننده
ponderability سنجش پذیری
colorimetry سنجش رنگ
volumetric analysis سنجش حجمی
measuring frequency فرکانس سنجش
measuring method اسلوب سنجش
graduated steel straight edge شینه سنجش
measuring period مدت سنجش
measuring period دوره سنجش
measuring position محل سنجش
ratings سنجش توان
measuring current جریان سنجش
measuring coil بوبین سنجش
measuring circuit مدار سنجش
measuring cable کابل سنجش
meters وسیله سنجش
measuring diaphragm دیافراگم سنجش
meter وسیله سنجش
measuring diaphragm ممبران سنجش
measuring generator مولد سنجش
measurable سنجش پذیر
indirect measurement سنجش غیرمستقیم
high accuracy measurement سنجش دقیق
precision measurment سنجش دقیق
rating سنجش توان
measuring junction محل سنجش
measuring junction نقطه سنجش
measuring error خطای سنجش
measuring range ناحیه ی سنجش
datum line خط مبنای سنجش
measuring relay رله سنجش
market appraisal سنجش بازار
measuring switch کلید سنجش
measuring system سیستم سنجش
comparison تطبیق سنجش
comparisons تطبیق سنجش
measuring technique روش سنجش
measuring sensitivity حساسیت سنجش
sociometry سنجش افکاراجتماعی
measuring rectifier یکسوکننده سنجش
biometrics زیست سنجش
emergency measure سنجش اضطراری
measuring point نقطه سنجش
measuring range حیطه سنجش
surveyor's chain زنچیر سنجش
calipers پرگار برای سنجش
thermal resolution حداقل سنجش حرارت
perimetry سنجش میدان دید
imponderability عدم قابلیت سنجش
scruple واحد سنجش چیزجزئی
limit gage وسیله سنجش تلرانس
mileage سنجش برحسب میل
clocked input ورودی با سنجش زمان
clocked flip flop الاکلنگ با سنجش زمان
means tests سنجش استطاعت مالی
the estimative faculty قوه سنجش یا براورد
optical measuring system سیستم سنجش نوری
means test سنجش استطاعت مالی
pixing the coin سنجش عیار سکه
tangible benefits سودهای قابل سنجش
bel یگان سنجش صوت
coductivity cell پیل سنجش رسانندگی
precision measuring equipment تجهیزات سنجش دقیق
assays عیار گرفتن سنجش
assay عیار گرفتن سنجش
acre برای سنجش زمین
acres برای سنجش زمین
mile مقیاس سنجش مسافت
milage سنجش برحسب میل
pulmometer الت سنجش گنجایش شش
quantifiable قابل سنجش یا تعیین
insulation measurement سنجش و ازمایش ایزولاسیون
miles مقیاس سنجش مسافت
instrumentation کاربرد وسائل سنجش
measure مقایسه کردن سنجش
eudiometry سنجش اکسیژن هوا
photomrtry سنجش شدت روشنایی
measuring thermocouple زوج فلزحرارتی سنجش
aerometry سنجش غلظت هوا
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
pitot pressure فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
transvaluation سنجش ارزش برحسب معیارجدیدی
rain gage وسیله سنجش میزان بارندگی
Parts-per notation بخش در یکای سنجش [مهندسی]
piezometer دستگاه سنجش شدت انفجار
cohesiometer دستگاه سنجش چسبندگی خاک
harmonometer الت سنجش هم اهنگی صداها
ceilometer وسیله سنجش ارتفاع ابر
butyrometer الت سنجش چربی شیر
magneto ohmmeter میگر برای سنجش مقاومت
transversal سنجش ارزش برحسی معیارنوینی
dynameter اسباب سنجش قوه دوربین
pyrometer الت سنجش گرمای زیاد
ergograph دستگاه سنجش قدرت کارعضلانی
incommensurability عدم تقارن سنجش ناپذیری
moving coil measuring mechanism مکانیزم سنجش قاب گردان
pluviometric مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
vinometer الت سنجش الکل شراب
roentgen واحد سنجش تشعشع اتمی
exposure meter دستگاه سنجش نوردهی نورسنج
transit compass الت سنجش گوشههای افقی
sociometry سنجش روابط افراد جامعه
chronograph الت سنجش فواصل زمانی
sequencer اسباب سنجش توالی وتسلسل
pneumercator شاغول سنجش ارتفاع مایعات
hygrometer الات وادوات سنجش رطوبت هوا
fluviometer الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com