English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
pompeian وابسته به شهر ایتالیایی که زیر خاکسترهای اتش نشانی پنهان است
Other Matches
malpighian وابسته به کالبد شناس ایتالیایی
cover one's tracks <idiom> پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
Italian ایتالیایی
marchesa زن ایتالیایی
Italians ایتالیایی
foxtail millet ارزن ایتالیایی
italianism ایتالیایی مابی
bocci بولینگ ایتالیایی
italianize ایتالیایی کردن
sbirro پاسبان ایتالیایی
leghorn کلاه سبدی ایتالیایی
Italianate سبک معماری ایتالیایی
italicism عبارات و اصطلاحات ایتالیایی
tarantella رقص تند دو نفری ایتالیایی
eustachian پیداشده توسط پزشک ایتالیایی
spaghetti western فیلم کابویی یا وسترن ایتالیایی
spaghetti westerns فیلم کابویی یا وسترن ایتالیایی
ravioli نوعی غذای ایتالیایی از گوشت و نشاسته
giuoco piano جوئوکو پیانو در بازی شطرنج ایتالیایی
Pre-Raphaelites هر نقاش ایتالیایی پیش از دوران رافائل
Pre-Raphaelite هر نقاش ایتالیایی پیش از دوران رافائل
cantoria [واژه ای ایتالیایی برای گالری یا تریبون]
italian game بازی شطرنج ایتالیایی جوئوکو پیانو
fallopian پیداشده توسط فلوپیوس کالبدشناس ایتالیایی
cache memory مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
grappa نوعی کنیاک خالص وبی رنگ ایتالیایی
irredentism سیاست اعاده نقاط ایتالیایی زبان بایتالیا
spumone بستنی میوه ومغز بادام ومیوه جات ایتالیایی
spumoni بستنی میوه ومغز بادام ومیوه جات ایتالیایی
irredentist طرفدار برگرداندن همه جاهایی که ایتالیایی حرف میزنند به ایتالیا
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
machiavellism اصول عقایدماکیاولی فیلسوف وسیاستمدار ایتالیایی قرن 51که فلسفه استبداد جدید نیزنامیده میشود
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
address نشانی
addressed نشانی
addresses نشانی
two address با دو نشانی
three address با سه نشانی
passwords نشانی
password نشانی
single address با یک نشانی
counter sign نشانی
cell address نشانی سل
address part جز نشانی
pierrot دلقک صامت ایتالیایی دلقک
pierrots دلقک صامت ایتالیایی دلقک
benined the curtain پنهان
veiled پنهان
cryptic پنهان
latent پنهان
hugger mugger پنهان
perdue پنهان
cryptically پنهان
perdu or due پنهان
ram cache RA پنهان
perdu پنهان
jackes پنهان
backdoor پنهان
hidden line خط پنهان
occult پنهان
delitescent پنهان
cryptical پنهان
abstruse پنهان
reference address نشانی مرجع
home address نشانی منزلگاه
floating audress نشانی شناور
explicit address نشانی صریح
variable address نشانی متغییر
to hit a mark نشانی را زدن
triple address با نشانی سه گانه
addressing نشانی یابی
to miss a mark نشانی را نزدن
addressing نشانی دهی
absolute address نشانی مطلق
two address computer کامپیوتربا دو نشانی
fire prevention اتش نشانی
token نشانی یادگاری
actual address نشانی واقعی
addressable نشانی پذیر
address variable متغیر نشانی
symbolic address نشانی نمادی
self relative address نشانی نسبی
address adjustment تعدیل نشانی
specific address نشانی خاص
address format قالب نشانی
address counter نشانی شمار
address bus گذر نشانی
address modification اصلاح نشانی
address part جزء نشانی
regional address نشانی منطقه ای
relative address نشانی نسبی
addressability نشانی پذیری
synthetic address نشانی مصنوع
relocatable address نشانی جابجاپذیر
return address نشانی بازگشت
address register ثبات نشانی
single address بایک نشانی
virtual address نشانی مجازی
nanoaddressable نشانی ناپذیر
address نشانی دادن
multi address با چند نشانی
one address computer کامپیوتر یک نشانی
memory address نشانی حافظه
hydrant شیراتش نشانی
hydrants شیراتش نشانی
multiaddress با چند نشانی
addressed نشانی دادن
multiple address با نشانی چندگانه
firefighting آتش نشانی
direct address نشانی مستقیم
directing point نقطه نشانی
effective address نشانی موثر
addresses نشانی دادن
parameter setting پارامتر نشانی
machine address نشانی ماشین
fire-fighting اتش نشانی
foamed کف اتش نشانی
foaming کف اتش نشانی
tokens نشانی یادگاری
base address نشانی پایه
foams کف اتش نشانی
aiming point نقطه نشانی
address modification پیرایش نشانی
fire fighting اتش نشانی
branch address نشانی انشعاب
home address نشانی مبداء
foam کف اتش نشانی
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
codes رمزهای پنهان
encrypt پنهان کردن
concealed پنهان شده
insconce پنهان شدن
hidden line removal حذف خط پنهان
memory cache حافظه پنهان
booby-trap پنهان تله
hidden unemployment بیکاری پنهان
latescent پنهان شونده
inapparent ناپیدا پنهان
hidden surface سطح پنهان
hideousness پنهان بودن
hidden objects اشیاء پنهان
i hid my self را پنهان کردم
cryptography پنهان شناسی
closeting پنهان کردن
closeted پنهان کردن
closet پنهان کردن
absconds پنهان شدن
absconding پنهان شدن
absconded پنهان شدن
abscond پنهان شدن
fudging پنهان شدن
fudges پنهان شدن
fudged پنهان شدن
fudge پنهان شدن
booby-traps پنهان تله
closets پنهان کردن
cloak پنهان کردن
cloaked پنهان کردن
disguised underemployment کم کاری پنهان
disguised unemployment بیکاری پنهان
crypianalysis پنهان کاری
eloign پنهان کردن
concealable پنهان کردنی
secretion پنهان سازی
furtive پنهان نهانی
by end قصد پنهان
cloaks پنهان کردن
cloaking پنهان کردن
booby-trapping پنهان تله
booby-trapped پنهان تله
booby trap پنهان تله
disguising پنهان کردن
disguises پنهان کردن
disguised پنهان کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com