English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
neritic وابسته به منطقه یا کمربندساحلی
Other Matches
toponymic وابسته به نام یک محل یا منطقه
drop zone منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
damage area منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
sanctuary منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
run up area منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
landing area منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
service area منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
area of military significant fallout منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
airspace reservation منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
staging area منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
leave area منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
grid zone منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
haven submarine منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
polynia منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
concentration area منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row <idiom> منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
holarctic وابسته به ناحیه قطب شمال منطقه قطب شمال
crossing area منطقه گذار منطقه پایاب
kill area منطقه خطر منطقه تلفات
remote خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remotest خارج از منطقه منطقه دورافتاده
zone of fire منطقه اتش منطقه تیراندازی
sector منطقه عمل منطقه مسئولیت
sectors منطقه عمل منطقه مسئولیت
combat zone منطقه رزمی منطقه نبرد
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
ranging تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
demolition target منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
axial route مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
line crosser فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
clandestine assembly area منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
comparative cover پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
demolition guard نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
launching area منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
separation zone منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demilitarization تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
island bases پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
sweep تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
island منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
intersectional service قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
area assessment ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
area of operational interest منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
air surface zone منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
associates وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
shingles منطقه
belt منطقه
sectors منطقه
territory منطقه
separation zone منطقه حد
sector منطقه
belted منطقه
belts منطقه
territories منطقه
locale منطقه
locales منطقه
district منطقه
districts منطقه
block منطقه
blocked منطقه
blocks منطقه
local <adj.> منطقه ای
regional <adj.> منطقه ای
area منطقه
region منطقه
regions منطقه
zone منطقه
areas منطقه
zones منطقه
critical region منطقه بحرانی
the frigid zone منطقه افسرده
neutral zone منطقه خنثی
neutral zone منطقه بی طرف
to move [across] [از] [منطقه ای] رد شدن
neutral zone منطقه بیطرف
assembly area منطقه تجمع
intake area منطقه ابگیر
weaving section منطقه همبری
demilitarized zone منطقه بی طرف
drop zone منطقه فرود
blind zone منطقه کور
assembling area منطقه تجمع
commercial area منطقه تجاری
defiladed area منطقه پوشیده
weaving section منطقه تقاطع
demilitarized zone منطقه غیرنظامی
the frigid zone منطقه منجمده
lay-by منطقه توقف
exclusion area منطقه ممنوعه
infiltrates نفوذ به منطقه
infiltrating نفوذ به منطقه
controlled area منطقه ممنوعه
sphere of influence منطقه نفوذ
area support پشتیبانی منطقه
tensile zone منطقه کششی
area study بررسی منطقه
safe area منطقه بی خطر
control area منطقه کنترل
lay by منطقه توقف
infiltrated نفوذ به منطقه
off limits منطقه ممنوعه
torrid zone منطقه حاره
inner zone منطقه داخلی
zine of saturation منطقه اشباع
saturated zone منطقه اشباع
zodiac منطقه البروج
lay-bys منطقه توقف
infiltrate نفوذ به منطقه
observing sector منطقه دیدبانی
industrial area منطقه صنعتی
position area منطقه مواضع
coastal zone منطقه ساحلی
combat area منطقه رزم
lodgment area منطقه استقرار
living area منطقه زندگی
sensitive zone منطقه حساس
alternate aerodrome منطقه فرودیدکی
dead spot منطقه ساکت
life zone منطقه حیاتی
defended area منطقه زیرپدافند
lethal area منطقه تلفات
prohibited zone منطقه ممنوعه
dead area منطقه بیروح
low pressure منطقه کم فشار
danger area منطقه خطرناک
danger area منطقه خطر
closed area منطقه ممنوعه
closed area منطقه بسته
service area منطقه سرویس
danger zone منطقه خطر
lethal area منطقه کشندگی
regionalism منطقه سازی
defense sector منطقه پدافندی
attack zone منطقه حمله
crossing area منطقه عبور
kill zone منطقه کشتاردشمن
pits منطقه فرود
kill area منطقه کشندگی
pit منطقه فرود
joint zone منطقه مشترک
sector of fire منطقه اتش
tropical منطقه استوایی
aeration zone منطقه هواگیر
landing area منطقه فرود
sector of search منطقه کاوش
middle latitude منطقه معتدله
military area منطقه نظامی
beatten zone منطقه مضروبه
seepage area منطقه تراوش
seepage area منطقه نفوذ
goal area منطقه دروازه
combat zone منطقه رزم
attacting zone منطقه دروازه
landing zone منطقه فرود
defense zone منطقه پدافند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com