English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
aphoristic وابسته به موجز نویسی یا پندنویسی
Other Matches
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
stenogrsphic وابسته به تند نویسی
lexical وابسته به فرهنگ نویسی
tachygraphic وابسته به تند نویسی
chirographic وابسته به دست نویسی دستخطی
prescriptive وابسته به نسخه نویسی تجویزی
telegraphic موجز
concise موجز
tersest موجز
terse موجز
gnomical موجز
terser موجز
apercu موجز
succinct موجز
aphorisms کلام موجز
aphorism کلام موجز
summaries موجز اختصاری
laconically کوتاه موجز
tersely بطور لب یا موجز
summary موجز اختصاری
laconic کوتاه موجز
aphorist موجز نویس
enthymeme برهان موجز
compendious موجز مختصر ومفید
apothegm کلام موجز امثال و حکم
phrase کلمه بندی سخن موجز
phrased کلمه بندی سخن موجز
phrases کلمه بندی سخن موجز
aphorize پند گفتن کوتاه و موجز نوشتن
pascal زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
procedure زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography مختصر نویسی کوتاه نویسی
modula زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
structured programming برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
forth نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
c رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
modular programming برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
automatic coding برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
chirography خط نویسی
rewriting دوباره نویسی
acceeptance قبولی نویسی
rewrites دوباره نویسی
duplication دونسخه نویسی
rewritten دوباره نویسی
cryptography رمز نویسی
microcoding ریزبرنامه نویسی
stenography تند نویسی
calligraphy خوش نویسی
callings خوش نویسی
laconism کوته نویسی
precipitousness work خلاصه نویسی
laconicism کوته نویسی
rewrote دوباره نویسی
graphorrhea بی ربط نویسی
rewrite دوباره نویسی
enlistments نام نویسی
enter نام نویسی
prescriptions نسخه نویسی
prescription نسخه نویسی
entered نام نویسی
programming برنامه نویسی
enters نام نویسی
indorsement فهر نویسی
prolixity دراز نویسی
prosaism نثر نویسی
enrollment اسم نویسی
prosaism مبتذل نویسی
orthography درست نویسی
automatic writing ناهشیار نویسی
enlistment نام نویسی
conveyancing قباله نویسی
grandiloquence قلنبه نویسی
dactyliography نگین نویسی
report writer گزارش نویسی
allegorization تمثیل نویسی
synonymy مترادف نویسی
tachygraphy تند نویسی
dramaturgy فن درام نویسی
brachygraphy مختصر نویسی
subscription پذیره نویسی
lexicography فرهنگ نویسی
subscriptions پذیره نویسی
annotation حاشیه نویسی
endorsement فهر نویسی
brachygraphy تند نویسی
endorsement پشت نویسی
registration نام نویسی
macrography درشت نویسی
coding برنامه نویسی
typing ماشین نویسی
shorthand تند نویسی
annotations فهر نویسی
listing اسم نویسی
listing فهرست نویسی
listings اسم نویسی
listings فهرست نویسی
annotations حاشیه نویسی
annotation فهر نویسی
countersign فهر نویسی
countersigned فهر نویسی
countersigning فهر نویسی
countersigns فهر نویسی
lexicography لغت نویسی
shorthand مختصر نویسی
endorsements فهر نویسی
codification قانون نویسی
pindaric مغلق نویسی
endorsements پشت نویسی
note paper کاغذ نویسی
palingraphia وارونه نویسی
mythography افسانه نویسی
letter paper کاغذ نویسی
mirror writing وارونه نویسی
commentation تقریظ نویسی
microprogramming ریزبرنامه نویسی
leetter writing کاغذ نویسی
indorse پشت نویسی کردن
purism لفظ قلم نویسی
one for one زبان برنامه نویسی
indorse فهر نویسی کردن
entered نام نویسی کردن
modular coding برنامه نویسی پیمانهای
reprogramming برنامه نویسی مجدد
qualified endorsement پشت نویسی مقید
enter نام نویسی کردن
optimm programming برنامه نویسی بهینه
qualified indorsement فهر نویسی مقید
enlist نام نویسی کردن
reenlistment تجدید نام نویسی
relative coding برنامه نویسی نسبی
essay تالیف مقاله نویسی
restrictive indorsement فهر نویسی مشروط
restrictive indorsement پشت نویسی مقید
essays تالیف مقاله نویسی
verbosity دراز نویسی پرگویی
tots سرجمع حاشیه نویسی
mathematical programming برنامه نویسی ریاضی
macroprogramming درشت برنامه نویسی
modular programming برنامه نویسی پیمانهای
tot سرجمع حاشیه نویسی
indorsation پشت نویسی کردن
enlisting نام نویسی کردن
microprograming ریز برنامه نویسی
micrograph الت ریز نویسی
enlists نام نویسی کردن
impanel نام نویسی کردن
graphic arts هنر خط نویسی و طراحی
microcoding device دستگاه ریزبرنامه نویسی
number system سیستم عدد نویسی
numeric coding برنامه نویسی عددی
endorsements فهر نویسی جیرو
enlistment نام نویسی کردن
endorsing فهر نویسی کردن
endorsing پشت نویسی کردن
endorses فهر نویسی کردن
endorses پشت نویسی کردن
enlistments نام نویسی کردن
logic programming برنامه نویسی منطقی
matriculating نام نویسی کردن
matriculates نام نویسی کردن
matriculated نام نویسی کردن
matriculate نام نویسی کردن
leetter writing نامه نویسی انشا
land sturm نام نویسی همگانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com