Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
satyric
وابسته به نیم خدای جنگلی دیو صفت
Other Matches
bacchic ornament
[وابسته به باکوس خدای میگساری و شراب در روم]
bacchic
وابسته به باکوس خدای میگساری و پرستش او مستانه و پرهیاهو
oceanus
خدای دریا خدای اقیانوس
asclepius
خدای طب
ring dove
جنگلی
wildest
جنگلی
wild
جنگلی
jungled
جنگلی
sylvatic
جنگلی
sylvan
جنگلی
silvan
جنگلی
woodsy
جنگلی
nemoral
جنگلی
wilds
جنگلی
forestial
جنگلی
jungly
جنگلی
forestal
جنگلی
silvical
جنگلی
the supreme
خدای تعالی
the supreme being
خدای تعالی
godling
خدای کوچک
god the father
خدای پدر
parcae
سه خدای سرنوشت
lar n
خدای خانگی
thank god
سپاس خدای را
the invisible
خدای نادیده
the infinite god
خدای سرمد
the ever lasting
خدای سرمد
the almighty god
خدای قادرمطلق
the a of days
خدای ازلی
the supreme
خدای بزرگ
ares
خدای جنگ
odin
خدای خدایان
my goodness (my God)
<idiom>
اوه خدای من
titans
خدای خورشید
titan
خدای خورشید
neptune
خدای دریاها
aeolian
خدای بادها
poseidon
خدای دریا
cushat
کبوتر جنگلی
sloes
الوچه جنگلی
horseflies
مگس جنگلی
horsefly
مگس جنگلی
hautboy
درخت جنگلی
hardwoods
چوب جنگلی
hautbois
درخت جنگلی
hardwood
چوب جنگلی
hard wood
چوب جنگلی
hamadryad
حوری جنگلی
Forestgreen
<adj.>
<noun>
سبز جنگلی
foresttree
درخت جنگلی
thornbush
تمشک جنگلی
sloe
الوچه جنگلی
durmast
بلوط جنگلی
dryad
حوری جنگلی
orang utan
ادم جنگلی
beech wood
چوب جنگلی
moorhen
مرغ جنگلی
silva
درختان جنگلی
orang-outans
ادم جنگلی
orang-outangs
ادم جنگلی
orang-outang
ادم جنگلی
orang outang
ادم جنگلی
wood rat
موش جنگلی
moorhens
مرغ جنگلی
silva
ناحیه جنگلی
woodland
زمین جنگلی
moor hen
مرغ جنگلی
wood pigeon
کبوتر جنگلی
hillbilly
ادم جنگلی
hillbillies
ادم جنگلی
woodlands
زمین جنگلی
pluto
خدای عالم اسفل
hymens
خدای عروسی ونکاح
mars
بهرام خدای جنگ
latri
پرستش خدای برحق
the ever lasting fod
خدای ازلی و ابدی
hymen
خدای عروسی ونکاح
monotheism
اعتقاد به خدای واحد
satrun
خدای بذر کاری
jahweh
یهو خدای یهود
idol
خدای دروغی مجسمه
He is a pastmaster at it .
خدای اینکار است
tomtit
سینه سرخ جنگلی
blackthorn
درخت الوچه جنگلی
field roving course
مسابقه تیراندازی جنگلی
gribble
درخت الوچه جنگلی
woodnote
نغعه پرندگان جنگلی
sylva
درختان جنگلی یک ناحیه
brambles
خاربن تمشک جنگلی
deforestation
قطع درختان جنگلی
wood anemone
شقایق جنگلی امریکایی
hardwood fiber
فیبر از چوب جنگلی
bramble
خاربن تمشک جنگلی
wood bind
ویشه تاک جنگلی
hermes
خدای بازرگانی ودزدی وسخنوری
hephaestus
خدای اتش وفلز کاریhipster
jhvh
یهوه خدای قوم یهود
Jehovah
یهو خدای بنی اسرائیل
minerva
صنایع یدی خدای پزشکی
ra
خدای افتاب مصریان قدیم
sun disk
صفحه بالدارمظهر خدای افتاب
the a of days
خدای سرمدی قدیم الایام
saturnalia
جشن خدای زحل عیاشی
woden
"ادین " خدای روز چهارشنبه
uranus
خدای اسمان فرزندزمین و پدرتیتان ها
valhalla
سالن پذیرایی خدای اودین
trinity
معتقدبوجود سه اقنوم در خدای واحد
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
larrigan
کفش مخصوص مردم جنگلی
slash and burn
بریدن و سوزاندن گیاهان جنگلی
woodcock
خروس جنگلی اسیایی و اروپایی
dionysus
>دیونسیوس <خدای شراب و میگساری وزراعت
incarnationist
کسی که مسیح را خدای مجسم می داند
priapus
خدای قدرت تناسلی جنس مذکر
parthenon
پارتنون معبد خدای اتنا در اتن
pan
خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
pan-
خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
apollo
خدای افتاب وزیبایی و شعر و موسیقی
proteus
خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
pans
خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
wood bine
ویشه تاک جنگلی یکجورسیگار ارزان
vesta
الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
backwoods
اراضی جنگلی دوراز شهر جنگلهای دورافتاده
kalki
نام دهمین واخرین مظهرvishnu خدای بزرگ هندوها
Trinity
سه گانگی
[معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد]
[تثلیث]
Cupid
خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
cupids
خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
disafforest
ازحال جنگلی بیرون اوردن ازرعایت قانون جنگل هامعاف کردن
disforest
ازحال جنگلی بیرون امدن ازرعایت قانون جنگل هامعاف کردن
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
apolline
[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
arrentation
پروانه یا جواز بهره برداری ار اراضی جنگلی در ازای پرداخت اجاره سالانه معین
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
siva
خدای والامقام هندو که ازخدایان سه گانه یا تثلیث دین هندو بشمار میرود
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
Jangle Arjuk
طرح جنگلی ارجوک
[این گل در طرح فرش های افغانی بصورت قرینه بافی بکار می رود.]
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
beech
چوب جنگلی چوب چنار
hardwoods
چوب جنگلی چوب سخت
beeches
چوب جنگلی چوب چنار
hardwood
چوب جنگلی چوب سخت
associates
وابسته وابسته کردن
associating
وابسته وابسته کردن
associate
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
plantar
وابسته به کف پا
federate
وابسته
of kin
وابسته
federated
وابسته
affiliate
وابسته
interdependent
وابسته
attributable
وابسته به
adjective
وابسته
adjectives
وابسته
akin
وابسته
pertianing
وابسته
federates
وابسته
federating
وابسته
levitical
وابسته به
pertaining
وابسته
germane
وابسته
cantabrigian
وابسته به
carpal
وابسته به مچ
cephalic
وابسته به سر
elfin
وابسته به جن
comprador
وابسته
congenerous
وابسته
israelitish
وابسته به
attached
وابسته
hanger on
وابسته
diphtheric
وابسته به
elysian
وابسته به
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com