English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
monarchical وابسته به یا همانند پادشاه یا نظام پادشاهی
Other Matches
donnish وابسته به یا همانند استاد دانشگاه
gordian وابسته به پادشاه فریجیه لاینحل
low-tech وابسته به شرکتها و نظام های بازرگانی متکی به کم فنآوری
king dom کشوری که پادشاه داشته باشد قلمرو یک پادشاه
marxist economics نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
kingdom پادشاهی
kingcraft پادشاهی
kinghood پادشاهی
the u states پادشاهی
king dom پادشاهی
regality پادشاهی
the u kingdom پادشاهی
royal پادشاهی
imperium پادشاهی
regal پادشاهی
king ship پادشاهی
sovereignty پادشاهی
dress left از چپ نظام یا از راست نظام
king craft سیاست پادشاهی
dethronement عزل از پادشاهی
paludament شنل پادشاهی
monarchize پادشاهی کردن
tiara کلاه پادشاهی
tiara تاچ پادشاهی
imperial پادشاهی امپراتوری
tiaras تاچ پادشاهی
tiaras کلاه پادشاهی
regalia نشانها وعلائم پادشاهی
coronate مقام شهریاری پادشاهی
United Kingdom کشور متحده پادشاهی
was a king in yemen پادشاهی برد در یمن
RAF مخفف نیروی هوایی پادشاهی
kingdom مملکت یا کشور پادشاهی موالید
Carolean [دوره پادشاهی چارلز دوم]
they crowed him king تاج پادشاهی برسرش گذاشتن
Saudi Arabia کشور پادشاهی عربستان سعودی
Exchequer مالیه خزانه دار پادشاهی
This compares to ... همانند آن ...
identical همانند
similar همانند
homologous همانند
equal همانند
similiar همانند
related <adj.> همانند
akin <adj.> همانند
alike <adj.> همانند
similar <adj.> همانند
equals همانند
like <adj.> همانند
equaled همانند
resembling <adj.> همانند
equaling همانند
equalled همانند
alike همانند
equalling همانند
to r. aking کسی رادوباره به تخت پادشاهی نشاندن
imperial gallon گالن پادشاهی برابر با6345/4لیتر
liked نظیر همانند
likes نظیر همانند
of kin نزدیک همانند
similar همسان همانند
homological همسان همانند
simulation همانند سازی
simulations همانند سازی
identic notes یادداشتهای همانند
to look like همانند بودن
like نظیر همانند
sovereignty پادشاهی و سلطنت وفرمانروایی حاکمیت و سیادت و سلطه
group identification همانند سازی گروهی
assimilates تلفیق کردن همانند ساختن
assimilating تلفیق کردن همانند ساختن
assimilate تلفیق کردن همانند ساختن
assimilated تلفیق کردن همانند ساختن
assimilator تحلیل برنده همانند سازنده
mixed government حکومتی که در ان جنبههای پادشاهی واشرافی و دمکراسی با هم به کار گرفته شود
frost and kindred phenomena یخ بندان وکیفیات طبیعی همانند انfreshman
autogenesis ترکیب یا امیختگی سلولهای همانند یا هم نوع باهم
sovereign پادشاه
sovereigns پادشاه
kings پادشاه
Shah پادشاه
Shahs پادشاه
king پادشاه
potentate پادشاه
potentates پادشاه
queens زن پادشاه
queen زن پادشاه
rex پادشاه
queenconsort زن پادشاه
monarch پادشاه
o king ای پادشاه
monarchs پادشاه
constitutional monarch پادشاه
our sovereingn پادشاه
kingless بی پادشاه
head of state پادشاه
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
regicides قتل پادشاه
rial پادشاه ملکه
king of england پادشاه انگلستان
kingling پادشاه کوچک
sign manual امضا پادشاه
oberon پادشاه پریان
kings palace قصر پادشاه
fit for a king لایق پادشاه
kings palace کاخ پادشاه
regicide قتل پادشاه
lese majestyodhkj &odhkj fvqn پادشاه یا دولت
royal prerogative حق امتیاز ویژه پادشاه
his britannic majesty اعلیحضرت پادشاه انگلستان
king's counsel قاضی دادگاه پادشاه
princess of the blood دختر یا نوه پادشاه
lord lieutenant نماینده پادشاه در ایالات
king of birds پادشاه مرغان :دال
regent نماینده پادشاه رئیس
raja or rajah راجه-امیریا پادشاه
privy seal مهر شخصی پادشاه
regents نماینده پادشاه رئیس
aeolus پادشاه تسالی یونان
croesus کراسوس : پادشاه یونان
hold court <idiom> همانند شاه وملکه دربین موضوع مورد بحث عمل کردن
This compares to a total of 36 cases reported in 2009. همانند آن بطور کلی ۳۶ موارد در سال ۲۰۰۹ گزارش شده بود.
herod هبرودیس :نام پادشاه یهودیه
they attended the king ایشان درخدمت پادشاه بودند
the u states کشوری که پادشاه داشته باشد
dauphiness عروس پادشاه فرانسه ازپسرارشدش
prince royal پسر ارشد پادشاه انگلیس
princessroyal بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
regius professor استاد منصوب ازطرف پادشاه
sovereignty اقتدار و برتری قلمرو پادشاه
the u kingdom کشوری که پادشاه داشته باشد
kinglet پادشاه کوچک و بی اهمیت امیر
privy purse اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
HMS مخفف در خدمت پادشاه انگلیس
royalties حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
royalty حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
dais سایبان یااسمانه بالای تخت پادشاه
household troops هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
priam پریام پادشاه تروا وپدر هکتور
dauphin عنوان پسر ارشد پادشاه فرانسه
the code of justinian مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
infanta دختر پادشاه و ملکه اسپانیا یاپرتقال
yeoman of the guard گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
monarch پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
monarchs پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
jacobite طرفدارسلطنت جیمز اول پادشاه مخلوع انگلیس
infante جوانترین پسر پادشاه و ملکه اسپانیا و پرتقال
queen dowager زنی که شوهرش پادشاه بوده ومرده است
kingmaker کسی که درانتخاب پادشاه یا رئیس موثر است
eminent domain مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
ethernet نوعی سیستم شبکه که امکان حمل اطلاعات سمعی و بصری را همانند داده کامپیوتری فراهم می اورد
empires امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
empire امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
Desornamentado [سبک معماری رنسانس در اسپانیا در دوره ی حکومت پادشاه فیلیس]
order of council تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
Georgian architecture معماری جرجی [در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
homage اعلام رسمی بیعت از طرف متحد یا متفقی نسبت به پادشاه
romulus رمولوس برادررموس نخستین پادشاه بنیادگذار داستانی شهر روم
to kiss hands دست پادشاه بزرگی راهنگام رفتن به ماموریت بعنوان بدرود بوسیدن
letters missive نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
procedendo حکم پادشاه در مورد تسریع دادرسی به قاضی یی که صدور رای را به تاخیرانداخته است
agamemnon اگاممنون پادشاه مایسنا که منازعهء او با اشیل مقدمهء داستان حماسی ایلیاد است
koh i noor کوه نور:الماس نامی هندوستان که اکنون جزودارایی پادشاه انگلیس است
system نظام
trend نظام
trends نظام
chuck سه نظام
left d. نظام به چپ
chucked سه نظام
military نظام
systems نظام
chucks سه نظام
lord chancellor بزرگترین لرد انگلیس که بامورقضایی رسیدگی کرده ومهردارسلطنتی ومشاورمخصوص پادشاه ورئیس مجلس اعیان میباشد
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
to wield a sceptre پادشاهی کردن تسلط کردن
closed system نظام بسته
underdetermined system نظام نامعین
feudalism نظام زمینداری
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com