Dictiornary-Farsi | واگذاری رهاسازی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 118 (7 milliseconds)

English	Persian
abandon	واگذاری رهاسازی
abandoning	واگذاری رهاسازی
abandons	واگذاری رهاسازی


Other Matches

transferring	واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transfer	واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transfers	واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
dereliction	رهاسازی
liberation	رهاسازی
abandonment	رهاسازی
triggering	رهاسازی
emancipation	رستگاری رهاسازی
disencumbrance	رهایی ازقیدیاگرفتاری رهاسازی ازقید
assignment	واگذاری
conveyance	واگذاری
condescension	واگذاری
assignments	واگذاری
conveyances	واگذاری
surrendered	واگذاری
devolvement	واگذاری
consignation	واگذاری
transferring	واگذاری
transfers	واگذاری
transfer	واگذاری
abalienate	واگذاری
abaloenation	واگذاری
abandoment	واگذاری
assigment	واگذاری
surrenders	واگذاری
surrender	واگذاری
bailment	واگذاری
cession	واگذاری
surrendering	واگذاری
resigns	واگذاری
leave	واگذاری
resignations	واگذاری
resignation	واگذاری
concessions	واگذاری
concession	واگذاری
transference	واگذاری
devolution	واگذاری
leaving	واگذاری
resign	واگذاری
relinguishment	واگذاری
transter	واگذاری
estate in joint tenancy	واگذاری مشاع
quiet enjoyment	واگذاری مطلق
bail	واگذاری انتقال
instrument of assignment	سند واگذاری
infeudation	واگذاری به تیول
transfers	واگذاری نقل
retrocession	واگذاری مجد د
target allocation	واگذاری هدف
distribution of forces	واگذاری نیروها
assignment of contract	واگذاری قرارداد
voluntary assignment	واگذاری اختیاری
assignable credit	اغتبارقابل واگذاری
demission	واگذاری استعفاء
apportionment	واگذاری اعتبار
transferable credit	اعتبارقابل واگذاری
feoffment	واگذاری تیول
transfers	واگذاری تحویل
surrendered	واگذاری صرفنظر
surrender	واگذاری صرفنظر
remittances	وجه واگذاری
remittances	واگذاری وجه
remittance	وجه واگذاری
remittance	واگذاری وجه
submission	واگذاری تفویض
assignments	واگذاری اسناد
surrenders	واگذاری صرفنظر
assignment	واگذاری اسناد
transferring	واگذاری نقل
transferring	واگذاری تحویل
sector	منطقه واگذاری
transfer	واگذاری نقل
transfer	واگذاری تحویل
sectors	منطقه واگذاری
abandonment	واگذاری دل کندن
ration method	سبک واگذاری جیره
assignation	قرار ملاقات واگذاری
assignations	قرار ملاقات واگذاری
vested in interest	واگذاری حق انتفاع موجل
release documents against	واگذاری اسناد در مقابل
troop basis	مبنای واگذاری یکان
weapons assignment	واگذاری جنگ افزار
apportionment	واگذاری سهمیه بودجه
transfers	سند انتقال یا واگذاری
transferring	سند انتقال یا واگذاری
transfer	سند انتقال یا واگذاری
policy of d.	سیاست واگذاری اوضاع
deed of assignment	سند واگذاری اختیارات
air defense sector	منطقه واگذاری شده پدافندهوایی
vest	واگذاری حقی یامالی به دیگری
vested in possession	واگذاری مال تحت تصرف
released	ازاد سازی رهایی واگذاری
vests	واگذاری حقی یامالی به دیگری
releases	ازاد سازی رهایی واگذاری
grant	امتیاز اجازه واگذاری رسمی
grants	امتیاز اجازه واگذاری رسمی
granted	امتیاز اجازه واگذاری رسمی
self surrender	واگذاری خود تسلیم به اراده
release	ازاد سازی رهایی واگذاری
leases	واگذاری یا اجاره وسیله برای مدتی
lease	واگذاری یا اجاره وسیله برای مدتی
leases	نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
lease	نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
grant	واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
granted	واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
grants	واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
tail	واگذاری غیر معوض اموال غیر منقول
tailed	واگذاری غیر معوض اموال غیر منقول
tails	واگذاری غیر معوض اموال غیر منقول
cession	صرفنظر کردن از چیزی وواگذار کردن ان واگذاری
tasking	سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت
transferable	قابل واگذاری قابل انتقال
enfeoffment	واگذاری ملک یاتیول ملک
assignment [of something] [to something]	واگذاری [به چیزی] [از چیزی]
assignation [of something] [to something]	واگذاری [به چیزی] [از چیزی]