Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 33 (1 milliseconds)
English	Persian
featherweight	ورزشکار پروزن
featherweights	ورزشکار پروزن
Other Matches
heavyweight	پروزن
heavyweights	پروزن
gymnasts	ورزشکار
athlete	ورزشکار
athletes	ورزشکار
sportswoman	زن ورزشکار
sportswomen	زن ورزشکار
exerciser	ورزشکار
sportsmen	ورزشکار
gymnast	ورزشکار
sportman	ورزشکار
sportsman	ورزشکار
hotdog	ورزشکار ممتاز
tracksuits	عرقگیر ورزشکار
sportsmanlike	مانند ورزشکار
athletic	تنومندی ورزشکار
tracksuit	عرقگیر ورزشکار
athlete heart	قلب ورزشکار
buirdly	قوی بنیه ورزشکار
gamester	ادم شوخ ورزشکار
athletic suporters	وسایل محافظتی ورزشکار
classed	گروه وزنی ورزشکار ممتاز
classes	گروه وزنی ورزشکار ممتاز
classing	گروه وزنی ورزشکار ممتاز
sportsman	ورزش دوست ورزشکار جوانمرد
sportsmen	ورزش دوست ورزشکار جوانمرد
unattached	بدون وابستگی ورزشکار به باشگاه
class	گروه وزنی ورزشکار ممتاز
to be sidelined [player]	از بازی یا معرکه خارج شدن [ورزشکار]
sullivan award	جایزه سولیوان برای بهترین ورزشکار اماتور سال
an athlete's body [circulation] can take a lot of punishment.	بدن [گردش خون] یک ورزشکار می تواند فشار زیادی را تحمل بکند .

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com