English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
The ministry of economic affairs and finance وزارت امور اقتصاد و دارایی
Other Matches
finance ministry وزارت دارایی
ministry of f. وزارت دارایی
Foreign Office وزارت امور خارجه
State Department وزارت امور خارجه
The foreign ministry. the ministry of foreign affairs. وزارت امور خارجه
ministry of foreign affairs وزارت امور خارجه
Ministry of Labor and Social Affairs . وزارت کار ؟ امور اجتماعی
chancery مقام وزارت دارایی دفتر مهردار سلطنتی
ministry of national economy وزارت اقتصاد ملی
board of trade وزارت اقتصاد وبازرگانی
blue book کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
economizing صرفه جویی در دارایی حداکثر استفاده را از دارایی موجود کردن
foreign attachment توقیف دارایی شخص بیگانه یاغائب ازمحل دارایی
civil works امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
normative economics اقتصاد اخلاقی اقتصاد رفاه که در ان قضاوت ارزشی صورت میگیرد
he inherited a large fortune دارایی زیادی بمیراث برد دارایی زیادی به او رسید
financing رسته دارایی دارایی
finance رسته دارایی دارایی
finances رسته دارایی دارایی
financed رسته دارایی دارایی
judge advocate general رئیس دادرسی ارتش مشاور حقوقی وزارت جنگ یا وزارت دفاع مشاور حقوقی ارتش
medical regulator تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی
reaganomics اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
planned economies اقتصاد برنامه ریزی شده اقتصاد با برنامه
planned economy اقتصاد برنامه ریزی شده اقتصاد با برنامه
expanding economy اقتصاد در حال توسعه اقتصاد در حال گسترش
department وزارت
portfolios وزارت
portfolio وزارت
ministration وزارت
ministry وزارت
ministries وزارت
departments وزارت
ministry of justice وزارت عدلیه
the foreign office وزارت خارجه
interior ministry وزارت کشور
ministry of justice وزارت دادگستری
department وزارت خانه
ministry of war وزارت جنگ
departments وزارت خانه
interior ministry وزارت داخله
board of trade وزارت بازرگانی
war office وزارت جنگ
ministry of the interior وزارت کشور
ministry of the interior وزارت داخله
department of defense وزارت دفاع
portejeuille کیف وزارت
department of defense وزارت جنگ
Ministry of Information . وزارت اطلاعات
war department وزارت دفاع
department of state وزارت خارجه
war department وزارت جنگ
department of the enterior وزارت کشور
viziership مقام وزارت
department of the navy وزارت دریاداری
Home Office وزارت داخله
department of war وزارت جنگ
vizierate مقام وزارت
Home Office وزارت کشور
ministry of information وزارت اطلاعات
ministry of education وزارت فرهنگ
ministry education وزارت فرهنگ
india office وزارت هند
finance ministry وزارت دارائی
under-secretary معاون وزارت
under-secretaries معاون وزارت
State Department وزارت برون مرز
department of the army وزارت نیروی زمینی
departmental intelligence اطلاعات وزارت خانهای
minisity of roads and highways وزارت طرق وشوارع
minisity of roads and highways وزارت راه وشاهراه
ministry of national defence وزارت پدافند ملی
ministry of national defence وزارت دفاع ملی
ministry of industry وزارت پیشه و هنر
affiliation with the department of defen مامور به وزارت جنگ
affiliation with the department of defen زیرامر وزارت جنگ
Home Office [British E] دفتر وزارت داخله
Department of the Interior [American E] دفتر وزارت داخله
Department of the Interior [American E] دفتر وزارت کشور
Home Office [British E] دفتر وزارت کشور
free enterprise اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
market economies اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economy اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
ministerialist هواه خواه وزارت وقت
legations ایلچی گری وزارت مختار
legation ایلچی گری وزارت مختار
patent medicine داروی دارای جواز وزارت بهداری
department of state وزارت خارجه ایالات متحده امریکا
defense subsistence supply center مرکز اماد زیستی وزارت دفاع
patent medicines داروی دارای جواز وزارت بهداری
f.b.i یکی از ادارات وزارت دادگستری ایالات متحده
finances دارایی
pursing دارایی
purses دارایی
pursed دارایی
purse دارایی
wealth دارایی
fortunes دارایی
fortune دارایی
financing دارایی
asset دارایی
possession دارایی
means دارایی
property دارایی
estate دارایی
estates دارایی
holding دارایی
portfolios دارایی
finance دارایی
financed دارایی
portfolio دارایی
intendant پیشکار دارایی
temporality دارایی دینوی
assets and equities دارایی ودیون
possession دارایی متصرفات
fortunes دارایی ثروت
the furniture of ones pocket دارایی جیب
capital goods دارایی ثابت
weal ثروت دارایی
weals ثروت دارایی
property tax مالیات دارایی
to take an inventory of صورت دارایی
cham cell or of the e. وزیر دارایی
circulating asset دارایی در گردش
circulating asset دارایی جاری
fortune دارایی ثروت
private property دارایی شخصی
Chancellor of the Exchequer وزیر دارایی
current asset دارایی جاری
personal chattels دارایی منقول
hereditament دارایی غیرمنقول
money bag دارایی دولت
installation property دارایی قسمت
hab داشتن دارایی
liabilities and assets بدهی و دارایی
finance office اداره دارایی
finance officer افسر دارایی
thing اسباب دارایی
financial agency اداره دارایی
current assets دارایی جاری
equities دارایی شرکاء
equity دارایی شرکاء
personalty دارایی شخصی
assets مایملک دارایی
personal state دارایی منقول
inventory دفتر دارایی
Chancellors of the Exchequer وزیر دارایی
finance قسمت مالی یا دارایی
draw up inventory تنظیم صورت دارایی
church warden متصدی دارایی کلیسا
holding دراختیار داشتن دارایی
disinvestment خرج دارایی بی چیزی
dedicated assets دارایی وقف شده
belonging متعلقات واموال دارایی
immovable دارایی غیر منقول
inventory صورت دارایی موجودی
financed قسمت مالی یا دارایی
real account حساب دارایی غیرمنقول
private property دارایی شخصی بلامعارض
jointure دارایی مشترک زن و شوهر
hotch سرجمع کردن دارایی
property book دفتر دارایی یکان
personal property دارایی شخصی منقول
personal chattels دارایی شخصی منقول
hereditaments دارایی غیر منقول
paraphernal وابسته به دارایی شخصی زن
to come into a property دارایی را بدست اوردن
capital account حساب دارایی وسرمایه
financing قسمت مالی یا دارایی
real property دارایی غیر منقول
finances قسمت مالی یا دارایی
amor امور
contents of a vessel دارایی یامحتویات فرف مظروف
state of in her itance ملک یا دارایی قابل توارث
heir in tail وارث دارایی حبس شده
realty دارایی غیر منقول ملک
inventory reconciliation تطابق موجودی با دارایی یکان
inventorial مربوط به دفتر دارایی فهرستی
benefical owner of an estate مالک بهره برداریک دارایی
installation property book دفتر دارایی قسمت یا یکان
impropriator تفریط کننده دارایی کلیسا
realty دارایی غیرمنقول و نمائات و منضمات ان
chattel مال منقول دارایی شخصی
assets ابزار تجهیزات مایملک و دارایی
appreciation افزایش ارزش دارایی و موجودی
to sell up a debtor دارایی بدهکاری راگروکشیدن وفروختن
appreciations افزایش ارزش دارایی و موجودی
authorities اولیای امور
the high functionery ries of the state مصادر امور
combat duty امور رزمی
aviation authority امور هواپیمایی
financial affairs امور مالی
miscellaneous امور متفرقه
interior امور داخله
interiors امور داخله
civil affairs امور غیرنظامیان
money matters امور پولی
religious matters امور دینی
interior affairs امور داخلی
authority ties of the state اولیا امور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com