Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
English
Persian
push botton
وسایل خودکار
Search result with all words
flexible
استفاده از ماشین CNC , ربات یا سایر وسایل خودکار در تولید
automatic return
سیستم عودت خودکار وسایل
FMS
ربات و سایر وسایل خودکار در تولید
Other Matches
automated
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automating
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
synchroreceiver
دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
automatic error correction
تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
prevention of stripping
ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
cpu
سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
beach gear
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
tackling
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
recovering
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
mounting
وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
recover
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovers
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
excess property
وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
submachinegun
مسلسل خودکار یانیمه خودکار
automatics
خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
autoloader
اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
automatic
خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic check
کنترل خودکار بررسی خودکار
automatic pilots
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilot
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
channeling
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
pipeline assets
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
maps
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
map
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios
توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
service test
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
battery control central
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
aided tracking
سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
dispersal lays
محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
computation of replacement factors
محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
red concept
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
cryptoancillary equipment
وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
pioneer tools
وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
landing aids
وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
automated teller machine
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
basics
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic issue items
وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
link encryption
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
kit
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kits
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
gyro pilot
سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
automatic toss
روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
automatic coding
برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
ballpoints
خودکار ها
self-starter
خودکار
self-starters
خودکار
pen
خودکار
unmanned
خودکار
automaticity
خودکار
self acting
خودکار
autonomic
خودکار
auyomated
خودکار
unattended
خودکار
automatics
خودکار
automotive
خودکار
preset
خودکار
automatic
خودکار
ball pens
خودکار ها
automatous
خودکار
ballpoint pens
خودکار ها
mechnical
خودکار
automatic pipet
پی پت خودکار
ballpens
خودکار ها
automatic record changer
گرام خودکار
automation
خودکار کردن
robots
دستگاه خودکار
automatic titrator
تیترکننده خودکار
automating
خودکار کردن
automatic treatment
تسویه خودکار
autotrace
اثر خودکار
automate
خودکار کردن
mechanical sawmill
اره خودکار
autotype
چاپ خودکار
automatically
بطور خودکار
auyomated
خودکار شده
self loading
پرشونده خودکار
automated
خودکار کردن
automatic tuning
میزانساز خودکار
automates
خودکار کردن
autosave
ضبط خودکار
automatic throttle
ساسات خودکار
automatic steering device
سکان خودکار
mechanically
بطور خودکار
automatism
بطور خودکار
automaton
ماشین خودکار
automatization
خودکار شدن
automatons
ماشین خودکار
automatization
خودکار کردن
automatize
خودکار کردن
player piano
پیانو خودکار
automatic weapon
سلاح خودکار
automatic telephone
تلفن خودکار
coach screw
پیچ خودکار
automatic regulation
تنظیم خودکار
systematic
خودکار سیستماتیک
automatic testing
ازمایش خودکار
automation
خودکار سازی
automation
اتوماسیون خودکار
robot
دستگاه خودکار
automatic telephone system
تلفن خودکار
automatic rifle
تفنگ خودکار
automatic rifle
توپ خودکار
repeating firearm
اسلحه خودکار
power steering
فرمان خودکار
automatic circuit breaker
مدارشکن خودکار
automatic mechanism
مکانیزم خودکار
automatic cutout
قطع خودکار
crane track
جرثقیل خودکار
automatic controller
مراقب خودکار
automatic control
کنترل خودکار
automatic fire
اتش خودکار
automatic computer
کامپیوتر خودکار
cutout
فیوز خودکار
automatic carriage
تعویض خودکار
automatics
دستگاه خودکار
sub-machine guns
تیربار خودکار
sub-machine gun
تیربار خودکار
automatic check
ازمایش خودکار
automatic door switch
کلید خودکار در
door switch
کلید خودکار در
automatic machine
دستگاه خودکار
automatic loader
بارکن خودکار
automata
ماشینهای خودکار
automatic interrupt
وقفه خودکار
automatic interrupt
قطع خودکار
automatic focusing
تمرکز خودکار
automatic flasher
چشمکزن خودکار
automatic fire
تیراندازی خودکار
automatic
دستگاه خودکار
automatic drop
اتصال خودکار
flashguns
فلاش خودکار
flashgun
فلاش خودکار
automatic buret
بورت خودکار
automated office
دفتر خودکار
self test
ازمایش خودکار
automatic check
مقابله خودکار
full automatic
تماما" خودکار
semi automatic
نیم خودکار
fully automatic
کاملا" خودکار
self destroying
منفجرشونده خودکار
ball point pen
قلم خودکار
autogenous welding
جوشکاری خودکار
autofeather
فدر خودکار
auto starter
استارت خودکار
automatic aiming
تعقیب خودکار
automatic behavior
رفتار خودکار
automatic tracking
تعقیب خودکار
autotrack
تعقیب خودکار
automatic balance
ترازوی خودکار
semiautomatic
نیمه خودکار
automatic bass compensation
بمرسان خودکار
chucking automatic
مهار کردن خودکار
central exchange
مرکز تلفن خودکار
axis of control
محورکنترل خودکار هواپیما
built in stabilizers
تثبیت کنندههای خودکار
autorepeat key
کلید تکرار خودکار
industrial robot
دستگاه خودکار صنعتی
governing mode
روش کنترل خودکار
manual telephone system
تلفن غیر خودکار
automobile
ماشین متحرک خودکار
automatic volume control
نافم خودکار صدا
ground controled approach
دستگاه تقرب خودکار
automatic water level recorder
تراز اب نگار خودکار
automatic volume expansion
گسترش خودکار صدا
automobiles
ماشین متحرک خودکار
blowback
عقب نشینی خودکار
automatic weapon
جنگ افزار خودکار
four spindle automatic machine
دستگاه خودکار با چهارهرزگرد
unattended
به طور خودکار بی خلبان
automatic
جنگ افزار خودکار
design automation
طراحی به طور خودکار
automatics
جنگ افزار خودکار
telephone central office
مرکز تلفن خودکار
exchange office
مرکز تلفن خودکار
drop hammer
پتک خودکار اهنگری
coupled mode
روش کنترل خودکار
direction finder
جهت یاب خودکار
automatic welding machine
دستگاه جوشکاری خودکار
fully automatic machine
دستگاه تماما"خودکار
autostart routine
روال اغازگر خودکار
isolation diode
لامپ دو قطبی خودکار
autosyn
هماهنگ کننده خودکار
controlled stick steering
دسته دنده خودکار
pom-poms
مسلسل خودکار دورزن
pom-pom
مسلسل خودکار دورزن
drop press
پتک خودکار اهنگری
automatic voice network
شبکه صوتی خودکار
automatic c bias
ولت شبکه خودکار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com