Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
terrestrial
وضعیت زمینی
Other Matches
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
ground liaison
گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock
فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
inverse
تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
serviceability criteria
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
hartley
بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
active status
وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
army landing forces
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
raced
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
races
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
race
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
statement of service
خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
army commander
فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
flags
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flying status
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
transparently
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position
وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
device
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
devices
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
ground signals
سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
yams
سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yam
سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
army aircraft
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
readiness condition
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
defense readiness condition
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
sublunary
زمینی
landed a
زمینی
earth-bound
زمینی
sublunar
زمینی
tellurian
زمینی
terrestrial
زمینی
tumbling
زمینی
territorial
زمینی
subaerial
رو زمینی
terraneous
زمینی
terrene
زمینی
agrarian
زمینی
earthly
زمینی
predial or prae
زمینی
sub astral
زمینی
perigee
حضیض زمینی
overland mail
پست زمینی
floor lamp
اباژور زمینی
earthy
زمینی دنیوی
ground forces
نیروی زمینی
earth antenna
انتن زمینی
mail gram
پست زمینی
infernal regions
دیارزیر زمینی
earth nut
بادام زمینی
terrain return
اکوی زمینی
gulleys
دالان زمینی
gullies
دالان زمینی
gully
دالان زمینی
terrain corridor
دالان زمینی
hypogeous
زیر زمینی
suberranean
زیر زمینی
subterraneous
زیر زمینی
armies
نیرو زمینی
army
نیرو زمینی
terraqueous
زمینی ودریایی
terrestrial radiation
تابشهای زمینی
monkey nut
بادام زمینی
landmines
مین زمینی
landmine
مین زمینی
land tail
بنه زمینی
land mine
مین زمینی
tellurian matter
ماده زمینی
land forces
نیروی زمینی
land force n
نیروی زمینی
land combat
نبرد زمینی
hypogeal
زیر زمینی
terrestrial refraction
شکست زمینی
hypogean
زیر زمینی
peanut
بادام زمینی
ground return
بازتاب زمینی
ground surveillance
مراقبت زمینی
army attache
وابسته زمینی
praties
سیب زمینی
tater
سیب زمینی
ground surveillance
تجسس زمینی
ground track
مسیر زمینی
ground control
کنترل زمینی
ground circuit
مدار زمینی
ground wave
موج زمینی
ground waves
امواج زمینی
ground speed
سرعت زمینی
ground position
ایستگاه زمینی
ground observer
دیدبان زمینی
ground observation
دیدبانی زمینی
murphy
سیب زمینی
ground nut
بادام زمینی
ground liaison
رابط زمینی
ground forces
نیروهای زمینی
ground return
برگشت زمینی
ground position
موقعیت زمینی
ground force
نیروی زمینی
ground fire
تیر زمینی
apogee
اوج زمینی
floor lamp
[American]
آباژور زمینی
potato
سیب زمینی
standard lamp
[British]
آباژور زمینی
standard lamps
[British]
آباژورهای زمینی
bonus pass
پاس زمینی
antenna ground
انتن زمینی
army forces
نیروهای زمینی
army general staff
ستادنیروی زمینی
peanuts
پسته زمینی
peanuts
بادام زمینی
peanut
پسته زمینی
potatoes
سیب زمینی
floor lamps
[American]
آباژورهای زمینی
groundling
گیاه زمینی
ground antenna
انتن زمینی
graze burst
ترکش زمینی
groundnuts
بادام زمینی
groundnut
بادام زمینی
chipmunks
موش خرمای زمینی
army base
پایگاه نیروی زمینی
army aviator
خلبان نیروی زمینی
crisp
سیب زمینی برشته
dower
سوراخ زیر زمینی
chipmunk
موش خرمای زمینی
tumbler
ژیمناست زمینی کار
table water
سفره اب زیر زمینی
army artillery
توپخانه نیروی زمینی
surface mission
ماموریت دفاع زمینی
tumblers
ژیمناست زمینی کار
potato
انواع سیب زمینی
department of the army
وزارت نیروی زمینی
army base
پادگان نیروی زمینی
jerusalem a
سیب زمینی ترشی
subways
راه زیر زمینی
subways
ترن زیر زمینی
sweet potato
سیب زمینی شیرین
sweet potatoes
سیب زمینی شیرین
landmarks
علامت مشخصه زمینی
army reserve
احتیاط نیروی زمینی
landmark
علامت مشخصه زمینی
peanut butter
خمیر بادام زمینی
army post office
پستخانه نیروی زمینی
potatoes
انواع سیب زمینی
crisper
سیب زمینی برشته
army depot
امادگاه نیروی زمینی
crispest
سیب زمینی برشته
crisps
سیب زمینی برشته
subway
ترن زیر زمینی
subway
راه زیر زمینی
kidney potato
سیب زمینی سرخ
land carriage
بار کشی زمینی
mashed potatoes
پوره سیب زمینی
cadastral survey
نقشه برداری زمینی
land tail
باقیمانده زمینی یکان
terrestrial
زمینی مربوط به زمین
secretary of the army
وزیر نیروی زمینی
rootstock
ساقه زیر زمینی
latitude band
نوار عرضی زمینی
rhizmatous
مانندساقه زیر زمینی
asphaltum
قیر زمینی اسفالت
groundwave
موجهای رادیویی زمینی
army corps
سپاههای نیروی زمینی
army staff
ستاد نیروی زمینی
pignut
یکنوع بادام زمینی
survey
نقشه برداری زمینی
geocentric latitude
عرض جغرافیایی زمینی
ground power unit
واحد قدرت زمینی
field survey
نقشه برداری زمینی
gnomes
جنی زیر زمینی
undercroft
اتاق زیر زمینی
ground visibility
میزان دید زمینی
geomorphic
شبیه بزمین زمینی
subterranean roots
ریشههای زیر زمینی
surveyed
نقشه برداری زمینی
extraterrestrial radiation
تابشهای ماوراء زمینی
surveys
نقشه برداری زمینی
floor exercise
حرکات زمینی ژیمناستیک
hotpot
آبگوشت سیب زمینی
ground loom
دار زمینی
[قالی]
hotpots
آبگوشت سیب زمینی
ground survey
نقشه برداری زمینی
gnome
جنی زیر زمینی
telluric
دارای تلوریوم زمینی
army
ارتش نیروی زمینی
groundwater
ابهای زیر زمینی
armies
ارتش نیروی زمینی
task group
گروه ماموریت زمینی
potato salad
سالاد سیب زمینی
grounded primary
مدار ورودی زمینی
tellurous
دارای تلوریوم زمینی
squats
بی اجازه در زمینی ساکن شدن
assistant secretary of the army
معاون وزیر نیروی زمینی
army service area
منطقه سرویس نیروی زمینی
French fries
سیب زمینی سرخ کرده
underground
راه اهن زیر زمینی
potato planter
الت سیب زمینی کاری
squatting
بی اجازه در زمینی ساکن شدن
squat
بی اجازه در زمینی ساکن شدن
squatted
بی اجازه در زمینی ساکن شدن
overland
در روی زمین از راه زمینی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com