English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
Many people were hurt when the boiler exploded. وقتیکه دیگ بخار ترکید خیلیها مجروح شدند
Other Matches
At last his anger exploded. عاقبت از زور خشم ترکید
precipitation of moisture انقباض و فرود امدن بخار تراکم بخار
when وقتیکه
I was sound asleep when he knocked. وقتیکه در زد غرق خواب بودم
I happened to be there when …. اتفاقا" من آنجا بودم وقتیکه …
It is quite easy when you get ( have ) the knack of it . وقتیکه فن کار را بدانی آسان می شود
wounded مجروح
ulcerous مجروح
injured مجروح
lacerable مجروح شدنی
wound مجروح کردن
wounds مجروح کردن
lacerated قلب مجروح
wounding مجروح کردن
critically wounded مجروح خطرناک
critically wounded شدیدا مجروح
bowline on the bight گره مجروح کش
lancination مجروح سازی
wounds جریحه مجروح کردن
wounding جریحه مجروح کردن
wound جریحه مجروح کردن
frets جویدن مجروح کردن
fret جویدن مجروح کردن
lacerating مجروح کردن ازردن
lacerates مجروح کردن ازردن
lacerate مجروح کردن ازردن
There are people injured. چند نفر مجروح شده اند.
control lock وسیلهای برای قفل کردن سطوح فرامین و جلوگیری ازحرکت انها وقتیکه هواپیمامتوقف است
calk : سرخوردن روی یخ بانعل یالگد اسب مجروح شدن
spike ضربه زدن یا مجروح کردن کسی با میخ ته کفش
they were made one با هم یکی شدند
they parted with each other از هم جدا شدند
they took refuge in a cave در غاری پنهان شدند
they sought of him a miracle معجزهای از او خواستار شدند
they muliplied by generation با زاد و ولدزیاد شدند
the boys were excused شاگردان مرخص شدند
those who did not fear won انهایی که نترسیدندپیروز شدند
They grew attached ( attracted) to each other. به همدیگر علاقمند شدند
the troops were scattered سپاهیان متفرق شدند
year and day مدتی که اگر مجروح ضمن ان بمیردموضوع قتل عمد تلقی میشود
Several engineeres were removed from office. چندین مهندس از کار بر کنار شدند
How many students passed the exam? چند نفر در امتحان قبول شدند؟
housekeeping مجموعه دستوراتی که یک بار اجرا شدند
the party rallied round him ان دسته دوباره دور اوجمع شدند
omission factor تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند
the people pressed in مردم زور اورده داخل شدند
the judges were influenced by داوران زیر نفوذ او واقع شدند
My shoes stretched after wearing them for a couple of days . پس از چند روز پوشیدن، کفشهایم گشاد شدند.
The officers were brifed on (about) the detailes. افسران درباره جزییات مطلع ( توجیه شدند )
mix up, caution موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند
The lights of the aircraft were blinking. چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
Due to the review security procedures were modified . به علت بررسی روش های امنیتی اصلاح شدند.
i lost my friends دوستان خود را از دست دادم دوستانم از من جدا شدند
pelasgic نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند
Gangs of youths went on the rampage through the inner city. دسته های جوانان با داد و بیداد از مرکز شهر رد شدند.
The US government agencies dropped the ball in preventing the attack. سازمان های دولتی ایالات متحده در جلوگیری از حمله ناکام شدند .
steam irons ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam iron ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
patch ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند
patches ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند
serf درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serfs درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
pleiades هفت دختراطلس که طبق روایات یونانی تبدیل به هفت ستاره شدند پروین
Apple Mac مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
Apple Macintosh computer مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
The two cars had a head –on collision. دو اتوموبیل شاخ به شاخ شدند ( تصادم از جلو)
blessed folder در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
aqueous vapor بخار اب
vaporific بخار شو
halitus بخار
reeking بخار
vaporific بخار زا
vaporer بخار زا
reeks بخار
vapour بخار
vapour بخار اب
vapo بخار
reek بخار
vapor بخار
miasma بخار بد بو
miasmas بخار بد بو
reeked بخار
brume بخار
steaming بخار
gas بخار
gases بخار
gasses بخار
steamed بخار اب
steaming بخار اب
steams بخار
steams بخار اب
gassed بخار
fumed بخار
fumes بخار
steam بخار اب
fuming بخار
steamed بخار
steam بخار
haze بخار
fume بخار
water vapor بخار اب
steam hammer چکش بخار
steam fog مه حاصل از بخار اب
steam valve دریچه بخار
steam turbine توربین بخار
steam trap تله بخار
steam ship کشتی بخار
steam generator دیگ بخار
mercury vaper بخار جیوه
mofette بخار بدبو
pet cock شیر بخار
vaporimeter بخار سنج
steam distillation تقطیر با بخار اب
steam engine موتور بخار
steam engine ماشین بخار
steam boat کرجی بخار
steam gas بخار دواتشه
steam gauge بخار سنج
steam bath حمام بخار
saturated body بخار مشبع
steam boiler دیگ بخار
pulsometer تلمبه بخار
pulsimeter تلمبه بخار
steam boat کشتی بخار
volatilize بخار شدن
vaporous بخار دار
vaporizer مولدهای بخار
vaporizer بخار کننده
vaporizable بخار شدنی
vaporing بخار دادن
vapory بخار وار
vapory بخار مانند
vapour pressure فشار بخار اب
HP اسب بخار
vapory بخار الود
vapory شبیه بخار
vaporer بخار دار
vapour bath حمام بخار
vaporarium حمام بخار
vaporous مانند بخار
sweating bath حمام بخار
superheated steam بخار داغ
sudatorium حمام بخار
stream turbine توربین بخار
steamship کشتی بخار
steamboat کشتی بخار
vapor trail لولههای بخار
vapor pressure فشار بخار
steam whistle سوت بخار
turbines توربین بخار
steamers ماشین بخار
steamers کشتی بخار
steamer ماشین بخار
steamer کشتی بخار
boilers مولد بخار
boilers دیگ بخار
vaporization بخار سازی
vaporization تبدیل به بخار
reek بخار دهان
turbine توربین بخار
steam stripping تقطیر با بخار اب
vaporizing بخار شدن
vaporizes بخار شدن
vaporized بخار شدن
vaporize بخار شدن
vaporising بخار شدن
vaporises بخار شدن
vaporised بخار شدن
reeks بخار دهان
reeking بخار دهان
reeked بخار دهان
boiler مولد بخار
hooters سوت بخار
hooter سوت بخار
flues لوله بخار
flue لوله بخار
horsepower اسب بخار
engine ماشین بخار
Turkish baths گرمابه بخار
Turkish bath گرمابه بخار
steams بخار کردن
steaming بخار کردن
steamed بخار کردن
fume بخار شدن
fume دود بخار
fumed بخار شدن
boiler دیگ بخار
steamy پر حرارت پر بخار
steamy شبیه بخار
steamiest پر حرارت پر بخار
steamiest شبیه بخار
steamier پر حرارت پر بخار
steamier شبیه بخار
fuming دود بخار
fuming بخار شدن
fumes دود بخار
fumes بخار شدن
fumed دود بخار
steam بخار کردن
atmology علم بخار اب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com