Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (7 milliseconds)
English
Persian
spiral stability
پایداری چرخشی
Other Matches
backbone
شبکه چرخشی سریع که شبکههای چرخشی کوچکتر را بهم وصل میکند
backbones
شبکه چرخشی سریع که شبکههای چرخشی کوچکتر را بهم وصل میکند
rotational isomers
همپارهای چرخشی ایزومرهای چرخشی
persistency
پایداری گاز جنگی پایداری اصرار
self defense
پایداری داخلی پایداری ملی
rotary
چرخشی
revolutionaries
چرخشی
gyrations
چرخشی
swirly
چرخشی
peristrephic
چرخشی
rotatory
چرخشی
rotating
چرخشی
revolutionary
چرخشی
gyration
چرخشی
rotating memory
حافظه چرخشی
rotation flow
شارش چرخشی
rotary switch
گزینه چرخشی
off spinner
توپ چرخشی
irrotational
غیر چرخشی
concentricity
حرکت چرخشی
concentric running
حرکت چرخشی
circular reference
ارجاع چرخشی
circular reaction
واکنش چرخشی
american twist
سرویس چرخشی
swirls
حرکت چرخشی
swirling
حرکت چرخشی
swirled
حرکت چرخشی
rotational symmetry
تقارن چرخشی
rotational spectrum
طیف چرخشی
rotational motion
حرکت چرخشی
rotational level
تراز چرخشی
rotational delay
تاخیر چرخشی
rotational
چرخشی دورانی
spiral instability
ناپایداری چرخشی
swirl
حرکت چرخشی
rotation moment
گشتاور چرخشی
angular momentum
مقدار جنبش چرخشی
axial rotation symmerty
تقارن چرخشی محوری
rotation viscosimeter
گرانروی سنج چرخشی
radial davit
جرثقیل چرخشی قایق
rotational spectroscopy
طیف بینی چرخشی
radial davit
قایق بالابر چرخشی
specific rotatory power
توان چرخشی ویژه
moments
لحظه گشتاور چرخشی
moment
لحظه گشتاور چرخشی
extrinsic eye muscles
عضلات برون چرخشی چشم
counter parry
دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
circular parry
دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
double three
دوبارحرکت سه چرخشی روی یک دایره
take up reel
چرخشی که نوار مغناطیسی روی آن جمع شده باشد
hold one's own
پایداری
stableness
پایداری
stability
پایداری
constancy
پایداری
endurance
پایداری 0
resistance
پایداری
resists
پایداری
resisting
پایداری
hold one's ground
پایداری
perenniality
پایداری
resisted
پایداری
resist
پایداری
stickability
پایداری
commorant
پایداری
permanencies
پایداری
consistent
پایداری
permanence
پایداری
consistency
پایداری
permanency
پایداری
persistence
پایداری
consistence
پایداری
thermodynamic stability
پایداری ترمودینامیکی
resistance adjustment
میزان پایداری
static stability
پایداری استاتیک
staidness
ارامش پایداری
stability of an emulsion
پایداری امولسیون
stability of slope
پایداری ترانشه
soil consistence
پایداری خاک
stability constant
ثابت پایداری
stability calculation
حساب پایداری
speed stability
پایداری سرعت
staying power
نیروی پایداری
consistency of concrete
پایداری بتن
neutral stability
پایداری بی تفاوت
negative stability
پایداری منفی
longitudinal stability
پایداری طولی
lateral stability
پایداری عرضی
kinetic stability
پایداری سینتیکی
kinetic stability
پایداری جنبشی
inherent stability
پایداری ماندگار
frequency stability
پایداری فرکانس
fixity
قرار پایداری
elastic stability
پایداری ارتجاعی
directional stability
پایداری سمتی
directional stability
پایداری جهشی
creep strength
پایداری خزشی
neutral stability
پایداری خنثی
optical stability
پایداری نوری
people forces
نیروی پایداری
plastic consistency
پایداری خمیری
light stable
پایداری نور
stabilizing
پایداری کردن
retentivity
پایداری مغناطیسی
stability
پایایی پایداری
fuel endurance
قدرت پایداری سوخت
statics
دانش پایداری نیروها
crystal field stabilization energy
انرژی پایداری میدان بلور
creep strength depending on time
پایداری خزشی تابع زمان
ligand field stabilization energy
انرژی پایداری میدان لیگاند
half residence time
نیمه عمر پایداری عناصرریزش اتمی یا رادیواکتیو
vents
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
venting
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vented
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
l.f.s.e
energy stabilization ligandfield انرژی پایداری میدان لیگاند
vent
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
warping
پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
wheel satellite
ماهوارهای که بصورت دایرهای ساخته شده و معمولابرای پایداری وضعیت یا واردساختن گرانش ساختگی به سرنشینان دوران میکند
chrome dyes
کرم یا گروهی از رنگینه های شیمیایی که به همراه دی کرومات پتاسیم در رنگرزی پشم به کار رفته و رنگ نسبتا پایداری بوجود می آورند
resists
مقاومت کردن پایداری کردن
resist
مقاومت کردن پایداری کردن
resisted
پایداری کردن ایستادگی کردن
resisted
مقاومت کردن پایداری کردن
resisting
پایداری کردن ایستادگی کردن
resist
پایداری کردن ایستادگی کردن
internal defense
پدافند داخلی پایداری داخلی
resisting
مقاومت کردن پایداری کردن
resists
پایداری کردن ایستادگی کردن
direct dyes
رنگینه های مستقیم
[که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com