Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 161 (8 milliseconds)
English
Persian
x ray diffraction
پراش پرتو ایکس
x ray microdiffraction
پراش پرتو ایکس
Other Matches
roentgen ray
پرتو ایکس
x radiation
پرتو ایکس
X-raying
پرتو ایکس
X-ray
پرتو ایکس
x rays
پرتو ایکس
X-rayed
پرتو ایکس
x ray analysis
تحلیل پرتو ایکس
x ray apparatua
دستگاه پرتو ایکس
roentgen diffractometry
بلورنگاری پرتو ایکس
x ray crystallography
بلورنگاری پرتو ایکس
hard x ray
پرتو ایکس سخت
x ray tube
لامپ پرتو ایکس
soft x rays
پرتو ایکس کم نفوذ
x ray
بااشعه ایکس امتحان کردن عکسبرداری با اشعه ایکس
diffraction
پراش
scatler
پراش
electron diffraction
پراش الکترونی
bragg diffraction
پراش پراگ
diffractometer
پراش سنج
diffraction angle
زاویه پراش
diffraction grating
توری پراش
diffraction spectrum
طیف پراش
diffractometry
پراش سنجی
infrared ray
اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
x cut
برش ایکس
x axis
محور ایکس
X-raying
اشعه ایکس
x potentiometer
پتانسیومتر ایکس
X-rayed
اشعه ایکس
b.x. conductor
کابل ب ایکس
x band
باند- ایکس
X chromosomes
فامتن ایکس
x rays
اشعه ایکس
x radiation
اشعه ایکس
x ray
اشعه ایکس
x axis
محور ایکس ها
xrays
اشعه ایکس
X chromosome
فامتن ایکس
bx cable
لوله ب ایکس
x axis defelection
انحراف- ایکس
blank flange
قطعه- ایکس
X-rays
اشعه ایکس
X-ray
اشعه ایکس
nike x
موشک نایک ایکس
crookes tube
لامپ اشعه ایکس
x y presentation
نمایش ایکس- ایگرگ
roentgenography
پرتونگاری با اشعه ایکس
x y switch
کلید ایکس- ایگرگ
x y selector
سلکتور ایکس- ایگرگ
x y recorder
دستگاه ثبات ایکس- ایگرگ
x axis amplifier
تقویت کننده محور ایکس
the integral from a to b of f-of-x with respect to x
انتگرال اف ایکس بین آ و ب
[ریاضی]
rem
مقدار دوزتشعشعی که اثرش برابر یک رونتگن اشعه ایکس باشد
radioactive
پرتو زا
aegis
پرتو
rayless
بی پرتو
beam
پرتو
radiancy
پرتو
beamless
بی پرتو
straight line
پرتو
radiance
پرتو
reactions
پرتو
reaction
پرتو
shaft
پرتو
radiation
پرتو
shafts
پرتو
beams
پرتو
ray
پرتو
rontgen rays
پرتو X
rayon
پرتو
x engine
موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
illuminating beam
پرتو نور
ionic ray
پرتو یونی
illuminating beam
پرتو روشنایی
gamma ray
پرتو گاما
image ray
پرتو تصویر
light beam
پرتو نور
sun beam
پرتو افتاب
silvery rays
پرتو سیمین
roentgen ray
پرتو رونتگن
rontgen rays
پرتو مجهول
sunbeam
پرتو افتاب
sunbeams
پرتو افتاب
radar beam
پرتو رادار
posivite ray
پرتو مثبت
luminesce
پرتو افکندن
light ray
پرتو نور
irradiative
پرتو افکن
X-ray
پرتو رونتگن
radiating
پرتو افکندن
alpha rediation
پرتو الفا
an incident ray
پرتو ساقط
anode rays
پرتو اندی
radiates
پرتو افکندن
beta radiation
پرتو بتا
radiated
پرتو افکندن
actinometry
پرتو سنجی
actinolagy
پرتو شناس
actiniform
پرتو مانند
X-rayed
پرتو رونتگن
X-raying
پرتو رونتگن
projector
پرتو افکن
radiology
پرتو شناسی
radiotherapy
پرتو درمانی
cosmic rays
پرتو کیهانی
irradiation
پرتو افکنی
radiate
پرتو افکندن
illuminate
پرتو افکندن
projectors
پرتو افکن
double beam
پرتو مضاعف
electron beam
پرتو الکترون
gleamed
پرتو انی
eradiate
پرتو افکندن
eradiation
پرتو افکنی
fire light
پرتو اتش
illuminates
پرتو افکندن
illuminating
پرتو افکندن
gleam
پرتو انی
canal rays
پرتو کانالی
gleams
پرتو انی
cathode rays
پرتو کاتدی
gleaming
پرتو انی
corpuscular ray
پرتو ذرهای
cosmic radiation
پرتو کیهانی
primary cosmic rays
پرتو کیهانی
cosmicray
پرتو کیهانی
gamma radiation
پرتو گاما
Health physics
فیزیک محافظت از پرتو
The Physics of Radiation Protection
فیزیک محافظت از پرتو
cathod ray tube
لوله پرتو کاتدی
extraordinary ray
پرتو غیر عادی
hard radiation
تابش یا پرتو سخت
alpha radiation
وقوع طبیعی پرتو
beamy
شاخ دار پر پرتو
shaft
تیرانداختن پرتو افکندن
radioisotope
ایزوتوپ پرتو افشان
projections
تجسم پرتو افکنی
projection
تجسم پرتو افکنی
to pour rays
پرتو افکندن یا پاشیدن
shafts
تیرانداختن پرتو افکندن
radioactive
پرتو افشان تابش دار
rontgenogram
عکسی که با پرتو مجهول بردارند
electron beam deflection system
سیستم شکست پرتو الکترونی
ultraviolet ray
اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
rem
مقدار تابش یونیزه کننده که در صورت جذب توسط یک جسم همان تاثیرات فیزیولوژیکی را که یک رونتگن اشعه ایکس یاتابشهای گاما دارند خواهدداشت
penetrometer
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
rontgen
نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
radialized
دارای میله هایی که پرتووارمنشعب شده باشند مرتب بشکل پرتو
lobes
یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
maser
Radiation of Emission تقویت ماکروویو توسط پخش پرتو تحریک شده Stimulat the Amplificationby icrowave
lobe
یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
collimate
تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
y plates
صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
lightest
چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
lighted
چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
light
چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
radiologists
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologist
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
black body radiation
تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com