English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
ballistic پرتابهای وابسته به علم پرتاب گلوله
Other Matches
ballistics مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
velocity jump جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
delivery پرتاب گلوله
deliveries پرتاب گلوله
shoots پرتاب کردن گلوله
shoot پرتاب کردن گلوله
muzzle wave موج پرتاب گلوله
powder charge خرج پرتاب گلوله
volley fire پرتاب همزمان گلوله ها با هم
aeroballistics فن پرتاب گلوله یا موشک درفضا
shot پرتاب وزنه گلوله سربی
shots پرتاب وزنه گلوله سربی
arbalest الت پرتاب تیر وزوبین و گلوله
deliver تحویل دادن پرتاب بمب یا گلوله
arbalist الت پرتاب تیر وزوبین و گلوله
delivers تحویل دادن پرتاب بمب یا گلوله
lift off جهش اولیه موشک یا گلوله هنگام شروع پرتاب جدا شدن از سکو
retarding درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retard درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retards درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
missed موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trends مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sensing تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
trend مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sabot کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
clue گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clues گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
fire ball گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
delivery groups مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
free drop پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
one and one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one plus one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
pentathlon مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throwing ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throw ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ogive ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
splinterproof ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
command ejection پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
nuclear stalemate گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
provisional ball گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
square base کف گلوله یا قسمت ته گلوله
refire time زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
side spray بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
deathlon مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
ballistics of penetration شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
delivery error اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
angle of arrival زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
lead collision course مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
automatic toss روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
weapon delivery پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
pellet گلوله
bullets گلوله
cannon proof ضد گلوله
shot گلوله
shots گلوله
bullet-proof ضد گلوله
shell proof ضد گلوله
gunshots گلوله
gunshot گلوله
bullet گلوله
rounds گلوله ها
cartridges گلوله
fire ball گلوله
cartridge گلوله
projectile گلوله
glomerule گلوله رگ
clue گلوله نخ
clues گلوله نخ
globes گلوله
globe گلوله
roundest گلوله
line shot گلوله در خط
round گلوله
ball گلوله
gunshots زخم گلوله
fireball گلوله انفجاری
fireballs گلوله انفجاری
shell گلوله توپ
gunshot زخم گلوله
bombardments گلوله باران
clew گلوله کردن
bombardment گلوله باران
shaft خدنگ گلوله
shilleilagh گلوله شلیلاق
shafts خدنگ گلوله
shoot down با گلوله کشتن
shrapnel shell گلوله انفجاری
gun shot گلوله توپ
single shot گلوله منفرد
gun stone گلوله توپ
gunshot wound زخم گلوله
smoke projectile گلوله دودانگیز
smoke round گلوله دودانگیز
snow ball گلوله برف
shelling گلوله توپ
center of burst مرکزاصابت گلوله
trajectories مسیر گلوله
cannonball گلوله توپ
cannon shot گلوله توپ
cannon proof ضد گلوله توپ
to round up گلوله کردن
can , not observe گلوله ناپیدا
burst center مرکز گلوله
to toll up گلوله شدن
bulletproof ضد یا مانع گلوله
impacts اصابت گلوله
impact اصابت گلوله
blobs گلوله حباب
canon ball گلوله توپ
illuminating shell گلوله منور
cartouch گلوله توپ
shell room انبار گلوله
shells گلوله توپ
illumination round گلوله منور
cease loading گلوله را پرنکنید
trajectory خط سیر گلوله
trajectory مسیر گلوله
trajectories خط سیر گلوله
star shell گلوله نورافشان
star shell گلوله منور
cartouche گلوله توپ
starshell گلوله منور
sugarplum گلوله نبات
blob گلوله حباب
beehive گلوله ضد نفر
equivalent service rounds گلوله معادل
projectile flat سکوی گلوله
cannon ball گلوله توپ
cannon balls گلوله توپ
missiles گلوله موشک
missile گلوله موشک
loading tray سینی پر کن گلوله
live round گلوله جنگی
buckshot گلوله سربی
conglobate گلوله شدن
shrapnel گلوله ضد نفر
potshot گلوله هوایی
fragment بسک گلوله
slugs گلوله بی شکل
beehives گلوله ضد نفر
drill ammunition گلوله مشقی
fragments بسک گلوله
piercing shell گلوله ثاقب
ounce of lead گلوله سربی
fragmenting بسک گلوله
number of rounds تعداد گلوله ها
slug گلوله بی شکل
ditto گلوله در راه
slugged گلوله بی شکل
plumb bob گلوله شاقول
lost گلوله ناپیدا
shrapnel گلوله نارنجکی
bombards گلوله باران
gilding metal روکش گلوله
globus hystericus گلوله هیستریایی
clew گلوله نخ گره
snowball گلوله برف
shell fragments بسک گلوله
shell fragments قطعات گلوله
snowballed گلوله برف
graupel گلوله برف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com