Total search result: 101 (6 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
actinometer |
پرتوسنج خورشید |
actinometre |
پرتوسنج خورشید |
|
|
Other Matches |
|
heliocentric |
دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید |
suns |
خورشید |
the greater lumen |
خورشید |
phoebus |
خورشید |
sunned |
خورشید |
daystar |
خورشید |
sunning |
خورشید |
sol |
خورشید |
day star |
خورشید |
sun |
خورشید |
macule |
لکه خورشید |
perihelion |
حضیض خورشید |
parhelion |
عکس خورشید |
eclipse of the sun |
خورشید گرفتگی |
declination |
میل خورشید |
air thread |
لعاب خورشید |
mock sun |
عکس خورشید |
heliometer |
خورشید سنج |
d. of the sun |
انحراف خورشید |
parhelion |
خورشید کاذب |
samson |
اهل خورشید |
sol |
الهه خورشید |
coronas |
خرمن خورشید |
corona |
خرمن خورشید |
sunlight |
نور خورشید |
sun's disk |
قرص خورشید |
titans |
خدای خورشید |
solar eclipse |
گرفت خورشید |
titan |
خدای خورشید |
helium |
گاز خورشید |
spectrohelioscope |
طیف بین خورشید |
heliocentric system |
دستگاه خورشید مرکزی |
the setting of the sun |
غروب کردن خورشید |
parheliacal |
مانند عکس خورشید |
opposition jupiter to the sun |
تقابل بر جیس با خورشید |
sunspot |
لکه روی خورشید |
coronel |
هاله خورشید وغیره |
hour angle |
زاویه ساعتی خورشید |
sunglow |
فلق و شفق خورشید |
helios |
دارگونه خورشید خورشیدخدا |
coronal |
هاله خورشید وغیره |
anthelion |
هاله رو به روی خورشید |
chromatosphere |
هاله سرخ خورشید |
first light |
اولین طلیعه خورشید |
photoheliograph |
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید |
sunrise |
طلوع خورشید تیغ افتاب |
sunrises |
طلوع خورشید تیغ افتاب |
solar flare |
تشعشع ناگهانی نیروی خورشید |
pyrheliometer |
گرماسنج ونیرو سنج خورشید |
heliometer |
الت پیمایش قطر خورشید |
The earth moves round the sun . |
زمین بدور خورشید می گردد |
The earth moves round the sun. |
زمین دوز خورشید می چرخد |
gossamery |
لعاب خورشید پارچه بسیارنازک |
perihelion |
نزدیکترین نقطه مدار به خورشید |
sunlight |
تابش افتاب انعکاس نور خورشید |
Plants store up the sun's energy. |
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند. |
solunar |
حاصله در اثر خورشید و ماه باهم |
actinogram |
ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید |
to screen one's eyes from the sun |
از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن |
aureole |
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان |
aureola |
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان |
midnight sun |
خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان |
spectroheliograph |
تصویریک رنگ طیف نمای خورشید |
spectroheliogram |
تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید |
snowblink |
انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ |
shoots |
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج |
reversing layer |
لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید |
shoot |
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج |
actinochemistry |
مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید |
parhelic |
وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید |
flocculus |
دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید |
camera lucida |
[ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.] |
heliometry |
پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید |
autumnal equinox |
نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز |
mithra |
نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی |
actinograph |
دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند |
noises |
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید |
noise |
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید |
helical |
ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی |
supernovas |
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران |
langley |
واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع |
supernovae |
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران |
supernova |
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران |
sailings |
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود |
sailed |
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود |
sail |
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود |
apolline |
[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.] |
shoots |
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید |
shoot |
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید |
heliograph |
گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید |
white out |
انحراف افق به علت انعکاس نور خورشید روی برف خطای تشخیص محل افق |
hill shading |
سایه زدن ارتفاعات و تپه هاروی نقشه رنگ کردن ارتفاعات در عکس جهت تابش نور خورشید |
northern lights |
شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد] |
Aurora Polaris |
شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد] |
Aurora Polaris |
شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد] |
merry dance |
شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد] |
merry dancers |
شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد] |
gossamer |
لعاب خورشید لعاب عنکبوت |
vat dyeing |
رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.] |