English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
radiology پرتو شناسی
Other Matches
infrared ray اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
entomology حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
psychbiology علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
lateral meniscus منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
bacteriologic مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
philology زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
immunogenetics رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
radioactive پرتو زا
beams پرتو
straight line پرتو
reactions پرتو
reaction پرتو
ray پرتو
beam پرتو
radiation پرتو
rontgen rays پرتو X
beamless بی پرتو
shaft پرتو
rayon پرتو
aegis پرتو
radiance پرتو
shafts پرتو
rayless بی پرتو
radiancy پرتو
double beam پرتو مضاعف
X-rayed پرتو رونتگن
radiated پرتو افکندن
illuminating beam پرتو روشنایی
radiates پرتو افکندن
radiating پرتو افکندن
X-ray پرتو رونتگن
X-rayed پرتو ایکس
X-raying پرتو ایکس
X-raying پرتو رونتگن
projector پرتو افکن
projectors پرتو افکن
X-ray پرتو ایکس
illuminating beam پرتو نور
image ray پرتو تصویر
canal rays پرتو کانالی
radar beam پرتو رادار
ionic ray پرتو یونی
radiotherapy پرتو درمانی
cosmic rays پرتو کیهانی
posivite ray پرتو مثبت
actiniform پرتو مانند
actinolagy پرتو شناس
actinometry پرتو سنجی
beta radiation پرتو بتا
alpha rediation پرتو الفا
an incident ray پرتو ساقط
roentgen ray پرتو رونتگن
roentgen ray پرتو ایکس
rontgen rays پرتو مجهول
x rays پرتو ایکس
luminesce پرتو افکندن
x radiation پرتو ایکس
irradiative پرتو افکن
cosmicray پرتو کیهانی
primary cosmic rays پرتو کیهانی
cosmic radiation پرتو کیهانی
corpuscular ray پرتو ذرهای
sun beam پرتو افتاب
light beam پرتو نور
light ray پرتو نور
silvery rays پرتو سیمین
cathode rays پرتو کاتدی
anode rays پرتو اندی
radiate پرتو افکندن
eradiate پرتو افکندن
eradiation پرتو افکنی
fire light پرتو اتش
irradiation پرتو افکنی
electron beam پرتو الکترون
sunbeam پرتو افتاب
sunbeams پرتو افتاب
gamma ray پرتو گاما
gamma radiation پرتو گاما
gleams پرتو انی
gleaming پرتو انی
gleamed پرتو انی
gleam پرتو انی
illuminating پرتو افکندن
illuminates پرتو افکندن
illuminate پرتو افکندن
cathod ray tube لوله پرتو کاتدی
x ray tube لامپ پرتو ایکس
x ray microdiffraction پراش پرتو ایکس
x ray diffraction پراش پرتو ایکس
soft x rays پرتو ایکس کم نفوذ
projection تجسم پرتو افکنی
projections تجسم پرتو افکنی
x ray apparatua دستگاه پرتو ایکس
hard radiation تابش یا پرتو سخت
hard x ray پرتو ایکس سخت
x ray crystallography بلورنگاری پرتو ایکس
extraordinary ray پرتو غیر عادی
x ray analysis تحلیل پرتو ایکس
alpha radiation وقوع طبیعی پرتو
The Physics of Radiation Protection فیزیک محافظت از پرتو
Health physics فیزیک محافظت از پرتو
shafts تیرانداختن پرتو افکندن
radioisotope ایزوتوپ پرتو افشان
roentgen diffractometry بلورنگاری پرتو ایکس
to pour rays پرتو افکندن یا پاشیدن
shaft تیرانداختن پرتو افکندن
beamy شاخ دار پر پرتو
zoo ecology قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
karyology هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
kinematics حرکت شناسی جنبش شناسی
typology گونه شناسی نوع شناسی
neurologic وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
radioactive پرتو افشان تابش دار
electron beam deflection system سیستم شکست پرتو الکترونی
rontgenogram عکسی که با پرتو مجهول بردارند
ultraviolet ray اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
rontgen نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
ornithology پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
radialized دارای میله هایی که پرتووارمنشعب شده باشند مرتب بشکل پرتو
laryngological وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
pathologically از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
oenology می شناسی شراب شناسی
lobe یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
lobes یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
maser Radiation of Emission تقویت ماکروویو توسط پخش پرتو تحریک شده Stimulat the Amplificationby icrowave
psychologically از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
collimate تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
y plates صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
lightest چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
lighted چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
light چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
areodetic مربوط به مریخ شناسی مریخ شناسی
radiologists متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologist متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
appreciative حق شناسی
sferics جو شناسی
graphology خط شناسی
appreciatively حق شناسی
chirognomics کف شناسی
palmistry کف شناسی
technologies فن شناسی
toxicology سم شناسی
pyrtretology تب شناسی
anthography گل شناسی
angiology رگ شناسی
ichnolighology رد پا شناسی
technology فن شناسی
neurology پی شناسی
gratefulness حق شناسی
hydrology اب شناسی
somatology تن شناسی
pterography پر شناسی
black body radiation تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
numismatics سکه شناسی
hydrologist متخصص اب شناسی
etiology سبب شناسی
muscology خزه شناسی
organography عضو شناسی
hydrologic وابسته به اب شناسی
organography اندام شناسی
organology اندام شناسی
orography کوه شناسی
hydrology مبحث اب شناسی
nephology ابر شناسی
orology کوه شناسی
osteology استخوان شناسی
horology وقت شناسی
paleontology دیرین شناسی
numismatic مدال شناسی
numismatics مدال شناسی
numismatology سکه شناسی
numismatology مدال شناسی
numismatic مسکوک شناسی
oceanology اقیانوس شناسی
oenology باده شناسی
fault datagnosis عیب شناسی
glaciology یخبندان شناسی
oncology غده شناسی
ontology هستی شناسی
nucleonics هسته شناسی
otology گوش شناسی
helminthology کرم شناسی
laryngology حنجره شناسی
lexicology واژه شناسی
lexicology واژگان شناسی
glottology زبان شناسی
glossology زبان شناسی
limnology دریاچه شناسی
limnology اب شیرین شناسی
lithology سنگ شناسی
lithology صخره شناسی
immunology ایمنی شناسی
malacology نرم تن شناسی
indology هند شناسی
haematology خون شناسی
nomology قانون شناسی
kinematic جنبش شناسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com