Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
boeckl
پرش از لبه داخلی اسکیت با5/1 چرخش و بازگشت روی لبه خارجی همان اسکیت
Other Matches
loop step
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و نیم چرخش و برگشت بافرود به لبه داخلی همان اسکیت
mazurka
پرش از عقب یک اسکیت با نیم چرخش و برگشت بجلو همان اسکیت و سر خوردن روی پای دیگر
wilson
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
euler
پرش از لبه عقبی اسکیت و یک چرخش در هوا و فرود روی لبه داخلی اسکیت دیگر
loop jump
پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
one heel spin
چرخش با اسکیت قرقره دارروی یک اسکیت
counter jump
پرش با نیم چرخش وبازگشت روی لبه همان اسکیت
flip
پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flips
پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flipped
پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
loop
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
looped
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loops
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
chean
چرخش بدون خوابیدن تیغه اسکیت
one toe spin
چرخش با اسکیت قرقره دارروی قرقرههای جلویی
scratch spin
چرخش روی قسمت جلویی تیغه اسکیت
three turn
چرخش از جلو بعقب و بعکس با تغییر لبه اسکیت
toe rake
تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
toe pick
تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
toe walley
پرش از لبه عقبی یک پا وچرخش کامل در هوا وبرگشت روی همان پا بکمک فشار نوک اسکیت
spiral
چرخش توپ به دور محورطولی خود در یک پاس وضع بدن روی لبه اسکیت روی یک پا
spiraled
چرخش توپ به دور محورطولی خود در یک پاس وضع بدن روی لبه اسکیت روی یک پا
spiraling
چرخش توپ به دور محورطولی خود در یک پاس وضع بدن روی لبه اسکیت روی یک پا
spiralling
چرخش توپ به دور محورطولی خود در یک پاس وضع بدن روی لبه اسکیت روی یک پا
spirals
چرخش توپ به دور محورطولی خود در یک پاس وضع بدن روی لبه اسکیت روی یک پا
spiralled
چرخش توپ به دور محورطولی خود در یک پاس وضع بدن روی لبه اسکیت روی یک پا
toe loop jump
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
tap loop jump
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
walley
پرش ازلبه داخلی یک پا وچرخش کامل در هوا وبرگشت روی لبه خارجی همان پا
figure skating
مسابقه اسکیت
skating
اسکیت بازی
skaters
اسکیت باز
skater
اسکیت باز
exchanged stabilization fund
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
flat
تماس دو لبه اسکیت
sit spin
چرخیدن روی یک اسکیت
figure skater
اسکیت باز ماهر
scissors jump
پرش قیچی در اسکیت
school figures
مجموعه 96 حرکت در اسکیت
speed skater
اسکیت باز سرعت
skate
اسکیت بازی کردن
flattest
تماس دو لبه اسکیت
skated
اسکیت بازی کردن
skates
اسکیت بازی کردن
similar pairs
مسابقه دونفره اسکیت
pairs
تیم دونفره اسکیت
skate guard
پرش روی تیغه اسکیت
figure skate
اسکیت با انجام حرکات مختلف
pattern
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
patterns
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
patch
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
patches
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
mixed pairs
مسابقه تیمهای اسکیت دونفره زن و مرد
master tooth
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
skate sailer
اسکیت باز روی یخ بکمک باد
edges
پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
free skating
قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
roller-skating
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
cusp
نقطه تغییر تیغه اسکیت روی یک پا
roller-skated
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skate
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller skate
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
turn
پیچ تغییر سمت ناگهانی اسکیت
turns
پیچ تغییر سمت ناگهانی اسکیت
t position
حالت یک اسکیت عمود براسکیت دیگر
roller-skates
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
floor hockey
هاکی روی یخ کودکان بدون اسکیت
master pick
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
edge
پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
progressive
مانور با گذاشتن پای ازاد جلوپای اسکیت
hop
پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
hopping
پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
hops
پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
hopped
پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
traced
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
street hockey
نوعی هاکی در زمین یا کوچه بدون کفش اسکیت
trace
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traces
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
thrust
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusting
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusts
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
program
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
programs
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
broomball
نوعی هاکی روی یخ بدون کفش اسکیت با جارو و توپ فوتبال
t stop
روش توقف با گذاشتن پای ازاد بطور عمودی پشت اسکیت دیگر
toe point
پوشش لاستیکی سفت روی لبه جلویی اسکیت قرقره دار برای کمک به پرش
circulate
چرخش در یک دایره و بازگشت به محل اول
circulated
چرخش در یک دایره و بازگشت به محل اول
circulates
چرخش در یک دایره و بازگشت به محل اول
insides
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
inside
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
stem turn
چرخش خارجی اسکی باز
colledge
پرش از لبه خارجی و جلواسکیت با نیم چرخش وبرگشت
same
یکنواخت همان چیز همان کار همان شخص
wed thickness
حداقل ضخامت یا فاصله بین سطح خارجی و داخلی دانههای خرج
Galilee
[هشتی ورودی کلیسا بین نمای داخلی و خارجی رواق]
[معماری]
blade
سطح ضربتی چوب هاکی سطح ضربتی چوب گلف تیغه کف کفش اسکیت
middle ear
حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
protective tariffs
تعرفه گمرکی که هدف از وضع ان محصولات داخلی و جلوگیری از ورود فراوردههای خارجی باشد
outputs
حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
output
حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
intervention
هر عملی که ازناحیه یک دولت صادر شده نتیجه ان تزلزل حاکمیت واستقلال داخلی و خارجی کشور دیگری باشد
interventions
هر عملی که ازناحیه یک دولت صادر شده نتیجه ان تزلزل حاکمیت واستقلال داخلی و خارجی کشور دیگری باشد
port
سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
ambiversion
شخصی که هم بامور خارجی و هم بامور داخلی توجه دارد
salchow
پرش از لبه داخلی یک پا باچرخش کامل درهوا وبرگشت روی لبه خارجی پای دیگر
conflict of lows
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
No sooner was he gone than he was kI'lled .
رفتن همان ( همانا ) وکشته شدن همان
It is the same pottage and the same bowl.
<proverb>
همان آش است و همان کاسه .
positive externalities
صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
synchronous
فناوری حافظه سریع جدید که قط عات حافظه آن با همان سیگنال ساعتی کار می کنند که پردازنده اصلی , بنابراین همان هستند
waltz three
سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
exterior angle
زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity
جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
same
همان چیز همان
incretion
ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
internal defense
پدافند داخلی پایداری داخلی
internal structure
ساختمان داخلی سازه داخلی
squawks
مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawked
مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawk
مخابره داخلی ارتباط داخلی
outwork
استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
foreign exchange
پول خارجی ارز خارجی
external diseconomies
عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
single action
یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
return
بازگشت
reversion
بازگشت
returning
بازگشت
relapses
بازگشت
relapse
بازگشت
relapsing
بازگشت
relapsed
بازگشت
returned
بازگشت
recovery
بازگشت
recoveries
بازگشت
recursion
بازگشت
hark back
بازگشت
adverence
بازگشت
returns
بازگشت
recess
بازگشت
recesses
بازگشت
regression
بازگشت
recession
بازگشت
recessions
بازگشت
flyback
بازگشت
line of retreat
خط بازگشت یکانها
irreversible
بازگشت ناپذیر
repatriates
بازگشت به وطن
return
اعاده بازگشت
repatriated
بازگشت به وطن
return interval
دوره بازگشت
returned
اعاده بازگشت
reversibility
بازگشت پذیری
repatriate
بازگشت به وطن
cr
بازگشت نورد
returning
اعاده بازگشت
repatriating
بازگشت به وطن
carriage return
بازگشت نورد
rz
بازگشت به صفر
char
کردن بازگشت
charring
کردن بازگشت
chars
کردن بازگشت
chare
کردن بازگشت
returns
اعاده بازگشت
come around
بازگشت کردن به
come back
بازگشت بازیگر
returnee
بازگشت کننده
cannot
بازگشت شود به کن
return address
نشانی بازگشت
homing pigeon
بازگشت کبوتر
return key
کلید بازگشت
return to zero
با بازگشت به صفر
homing pigeons
بازگشت کبوتر
regression
بازگشت به گذشته
references
بازگشت مرجع
return to zero
بازگشت به صفر
electron recoil
بازگشت الکترون
return account
حساب بازگشت
reference
بازگشت مرجع
retrace interval
دوره بازگشت
repercussions
بازگشت پسزنی
retrace time
دوره بازگشت
returnees
بازگشت کننده
recursivity
خاصیت بازگشت
reentry point
نقطه بازگشت
retrace period
دوره بازگشت
reference
کتاب بس خوان بازگشت
step backwards
بازگشت
[به حالت کم توسعه]
recidivation
بازگشت به تکرار جنایات
refer
فرستادن بازگشت دادن
curtain calls
بازگشت هنرپیشگان به صحنه
ball return
بازگشت گوی بولینگ
recidivism
بازگشت به تکرار جنایات
recurrent
راجعه بازگشت کننده
curtain call
بازگشت هنرپیشگان به صحنه
activate
بازگشت بازیگر به زمین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com