Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
pennant
پرچم اعلام وقت ناهار روی کشتی
pennants
پرچم اعلام وقت ناهار روی کشتی
Other Matches
meal break
افراشتن پرچم ناهار زنگ ناهار
caution flag
پرچم اعلام خطر
flag of convenience
کشتی با پرچم غیر
flags of convenience
کشتی با پرچم غیر
yellow jack
پرچم قرنطینه کشتی
flagship
کشتی حامل پرچم امیرالبحری
flagships
کشتی حامل پرچم امیرالبحری
white flag
پرچم سفید برای اعلام حضوراتومبیل امدادی یا داوردرمسیر یا در پایان خط بعلامت باقی ماندن یک دور ازمسابقه
national ensign
پرچم ملی که روی کشتی نصب میشود
referee's position
اعلام کشتی در خاک از سوی داور
dock receipt
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
early-warning
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
early warning
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
alerting service
قسمت اعلام اماده باش سرویس اعلام خطر
flags
پرچم دار کردن پرچم زدن به
flag
پرچم دار کردن پرچم زدن به
field colors
پرچم رزمی پرچم یکانی
halyard
ریسمان پرچم طناب پرچم
color salute
سلام پرچم احترام به پرچم
topgallant
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
lunch
ناهار
dinners
ناهار
dinner
ناهار
fiffin
ناهار
luncheon
ناهار
lunched
ناهار
lunches
ناهار
nummet
ناهار
luncheons
ناهار
lunching
ناهار
dines
ناهار خوردن
dined
ناهار خوردن
dining
ناهار خوردن
dine
ناهار خوردن
meats
غذا ناهار
tiffin
ناهار مختصر
meat
غذا ناهار
meal break
استراحت ناهار
i asked him to dinner
او را به ناهار خواندم
anteprandial
پیش از ناهار
dining rooms
اطاق ناهار خوری
refectory
سالن ناهار خوری
salle a manger
اطاق ناهار خوری
to orders dinner
دستور ناهار دادن
dining room
اطاق ناهار خوری
broadside messing
ناهار خوری گروهی
refectories
سالن ناهار خوری
nooning
هنگام فهر ناهار
I invited her to lunch . I stood her a lunch .
ناهار مهمانش کردم
cafeteria messing
ناهار خوری همگانی
dinette
اطاق کوچک ناهار خوری
john having come we dined
جان که امد ما ناهار خوردیم
dinner set
لوازم و فرف شام یا ناهار
flag semaphore
سیستم مخابره با پرچم سیستم علایم پرچم
you must w the signal
ناهار را برای خاطر من معطل نکنید
to dine off bread and cheese
ناهار خود را با نان و پنیربرگذار کردن
my neighbour at dinner
کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
scupper
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
carry ship
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
keel
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
dan runner
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
supercargo
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
embarkation
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
waterline
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
lazar housek
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
gunroom
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
keels
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
bill of health
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
guiden
پرچم یکان پرچم نماینده یکان
windjammer
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
quarterdeck
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboat
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats
کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard
از کشتی بدریا روی کشتی
piracy
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
free on boand
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
semi naufragium
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromics
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
air alert warning
اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
prows
کشتی عرشه کشتی
prow
کشتی عرشه کشتی
blazon
پرچم
flag
پرچم
flags
پرچم
anandrous
بی پرچم
color
پرچم
flag bridge
پل پرچم
vexillum
پرچم
oriflamme
پرچم
ensigns
پرچم
banners
پرچم
banner
پرچم
stamens
پرچم
ensign
پرچم
stamen
پرچم
whiff
پرچم
emblazonry
پرچم
stamina
پرچم
ensign
پرچم دار
flagstaffs
چوب پرچم
post flag
پرچم پادگانی
flag waving
اهتزاز پرچم
flagstaff
میله پرچم
answer pennant
پرچم جواب
flag-waving
اهتزاز پرچم
tricolours
پرچم سه رنگ
flag guard
گارد پرچم
flag git
ذره پرچم
flagstaff
چوب پرچم
colors
پرچم ملی
flag guard
نگهبان پرچم
pennant
پرچم دم چلچلهای
Union Jacks
پرچم سینه
f. of truce
پرچم سفید
escort of the standard
گارد پرچم
escort of the color
گارد پرچم
sister hooks
قلاب پرچم
flag pole
میله پرچم
ensigns
پرچم دار
flagstaffs
میله پرچم
pennant
پرچم باریک
flag officer
افسر پرچم
flag hoist
مخابره با پرچم
tricolour
پرچم سه رنگ
pennants
پرچم دم چلچلهای
pennants
پرچم باریک
dressing ship
افراشتن پرچم
device flag
پرچم دستگاه
field colors
پرچم نظامی
alphabetical flag
پرچم الفبا
lanyards
طناب پرچم
white f.
پرچم سفید
flags of convenience
پرچم اسایش
fanion
پرچم هنگ
flag of convenience
پرچم اسایش
staminate
پرچم دار
penon
پرچم دم چلچلهای
linesman flag
پرچم خط نگهدار
so strike one's flag
پرچم خودراخواباندن
lanyard
طناب پرچم
banneret
پرچم کوچک
case
غلاف پرچم
flag byte
لقمه پرچم
flagpole
تیر پرچم
flag bag
کیف پرچم
flagpole
میله پرچم
sister hooks
شکل پرچم
flagpoles
تیر پرچم
signal flag
پرچم مخابراتی
sign flag
پرچم علامت
field colours
پرچم کوچک
field colours
پرچم نظامی
flagpoles
میله پرچم
cases
غلاف پرچم
dressing line
طناب پرچم
vanguard
پرچم داریکان
closest
پرچم افراشته
closes
پرچم افراشته
Vexillology
علم پرچم ها
house flag
پرچم شرکت
closer
پرچم افراشته
close
پرچم افراشته
color salute
سلام به پرچم
gonfalonier
برنده پرچم
colour bearer
پرچم دار
guidon
پرچم دار
control flag
پرچم کنترل
garrison flag
پرچم پادگانی
incomplete flower
جام پرچم
zero flag
پرچم صفر
commissioning pennant
پرچم شعله
commission pennant
پرچم سینه
white flag
پرچم سفید
color guard
پاسدار پرچم
color guard
گارد پرچم
halyard
طناب پرچم
numeral flag
پرچم شمارهای
fly
طول پرچم
royal flag
پرچم سلطنتی
standard bearers
پرچم دار
standard bearer
پرچم دار
Stars and Stripes
پرچم امریکا
halliard
طناب پرچم
sleeve
پرچم بادنما
standards
نشان پرچم
guide flag
پرچم راهنما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com