English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
balance window پنجره چرخان
balanced window پنجره چرخان
Other Matches
child window پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
titles میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
title میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
picture window پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
double lancet [پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
horizontal میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
cascading windows چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
windowing 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
rotors چرخان
revolving door در چرخان
revolving doors در چرخان
rotor چرخان
spinning charge بار چرخان
swivel chair صندلی چرخان
disk drive گرده چرخان
tape deck نوار چرخان
tape decks نوار چرخان
lazy susan سینی چرخان
twisters گردباد چرخان
twister گردباد چرخان
slewing crane جرثقیل چرخان
rotary valve شیر چرخان
revolving drum طبله چرخان
rotary evaporator تبخیرکننده چرخان
disk drives گرده چرخان
pursuit rotor پیروی سنج چرخان
rotameter جریان سنج چرخان
spins ماهیگیری با وسایل چرخان
spinning band column ستون نوار چرخان
spin casting reel قرقره چرخان ماهیگیری
spinning reel قرقره چرخان ماهیگیری
spin ماهیگیری با وسایل چرخان
rotary pursuit پیروی سنج چرخان
charge coupled device حافظه با اطلاعات چرخان
roulette اسباب قمار چرخان
spin casting rod چوب ماهیگیری با قرقره چرخان
spinning rod چوب ماهیگیری با قرقره چرخان
planet wheel چرخ دنده چرخان بدورمحور
twinkle box عدسی هاو یک دیسک چرخان
spinner نوعی طعمه ماهیگیری چرخان
spinning پرتاب نخ و قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
spin casting پرتاب قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
aerial ladder نردبان چرخان [مخصوص ماشین آتش نشانی]
turntable ladder نردبان چرخان [مخصوص ماشین آتش نشانی]
time زمانی که طول می کشد تا دیسک چرخان پس از قط ع برق می ایستد
timed زمانی که طول می کشد تا دیسک چرخان پس از قط ع برق می ایستد
times زمانی که طول می کشد تا دیسک چرخان پس از قط ع برق می ایستد
ccd اسباب تزویج علامت حافظه با اطلاعات چرخان دستگاه با بار جفت شده
transom پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
magnetic tape موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
magnetic tapes موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
flying head نوک خواندن / نوشتن دیسک سخت که به صورت حلقهای است و بالای سطح دیسک چرخان قرار دارد
window پنجره
peeper پنجره
biforus دو پنجره
inlier پنجره
thirl پنجره
biforis دو پنجره
cant bay window کج پنجره
casements پنجره
casement پنجره
sole plate کف پنجره
winnock پنجره
window-sill لب پنجره
window-sills لب پنجره
sash پنجره
sashes پنجره
tape drives نوار چرخان نوار ران
disk drives دیسک ران دیسک چرخان
tape drive نوار چرخان نوار ران
disk drive دیسک ران دیسک چرخان
grilled پنجره دار
air grate پنجره هواکش
active window پنجره فعال
three panes window پنجره سه چشمه
Venetian blind پنجره کرکره
fanlight پنجره بالای در
blind window پنجره نما
clerestory پنجره بام
fender پنجره روکش
lattice window پنجره مشبک
case window پنجره لولادار
case ment پنجره پوشش
case ment پنجره لولادار
lattice windows پنجره مشبک
two light frame پنجره دو قلو
casement پنجره لولادار
casement قاب پنجره
lattic-window پنجره مشبک
fanlights پنجره بالای در
casements پنجره لولادار
casements قاب پنجره
window frame قاب پنجره
window-frame قاب پنجره
window-frames قاب پنجره
window leaf لنگه پنجره
ventilation blind پیش پنجره
window pane جام پنجره
window-pane جام پنجره
window-panes جام پنجره
vent wing پنجره گردان
two light frame پنجره دوچشمه
continuous window پنجره سراسری
cross bar of window الت پنجره
middle lintel in window کمرکش پنجره
smith and founder یراق در و پنجره
sky light پنجره شیروانی
rear window پنجره عقب
oculus پنجره گرد
open light پنجره واشو
oriel پنجره بالکن
persian blinds پنجره کرکرهای
pivoting window پنجره گردان
pivoting window پنجره محوری
text window پنجره متن
dormer window پنجره شیروانی
fenestral پنجره دار
fenestrate پنجره دار
fenestration پنجره بندی
sun blind پرده پنجره
fire screen پنجره بخاری
stormproof window پنجره ضد طوفان
glazing bar الت پنجره
inactive window پنجره غیرفعال
internal window sill کف پنجره داخلی
lantern light پنجره فانوسی
three panes window پنجره سه لنگه
window-box قاب پنجره
double window پنجره دو جداره
ajimez شکاف پنجره
grille پنجره مشبک
grille پنجره بلندگو
grilles پنجره مشبک
grilles پنجره بلندگو
sash پنجره گذاردن
sash پنجره گلخانه
rail وادارمیانی در و پنجره
skylight پنجره سقفی
skylight پنجره طاق
ingo [تو رفتگی در و پنجره]
aximez شکاف پنجره
fan light پنجره بالای در
French window پنجره لولادار
dead-light پنجره ثابت
compss-window پنجره کنسولی
chicago window پنجره شیکاگویی
cathedrian wheel پنجره چرخی
sashes پنجره گذاردن
sashes پنجره گلخانه
biforate window پنجره دودر
shutter پشت پنجره
shutter پنجره کرکرهای
shutters پشت پنجره
shutters پنجره کرکرهای
ingoing [تو رفتگی در و پنجره]
by the window کنار پنجره
jalousie پشت پنجره ای
window-sills هرهی پنجره
skylight پنجره سقف
windowing ایجاد پنجره
bow windows پنجره قوسی
windowpane شیشه پنجره
sills قرنیز کف پنجره
window-sill هرهی پنجره
sill قرنیز کف پنجره
grater پنجره اهنی
graters پنجره اهنی
windowpane جام پنجره
lantern-light پنجره فانوسی
windowsill طاقچه پنجره
skylights پنجره سقفی
skylights پنجره طاق
skylights پنجره سقف
window box قاب پنجره
window-boxes قاب پنجره
sash window پنجره کشویی
bow window پنجره قوسی
Ipswich window پنجره بالکن
sash windows پنجره کشویی
window regulator وسیله تنظیم پنجره
bay-window [پنجره ی بیرون زده ]
Crittal windows [پنجره لولادار فلزی]
Diocletion Window پنجره نیم دایره
to lean out of the window به پنجره تکیه دادن
dog-kennel پنجره زیر شیروانی
eucharistic window [نیم پنجره محراب]
a seat by the window یک صندلی کنار پنجره
to stand at [by] the window کنار پنجره ایستادن
The window is jammed. پنجره باز نمیشود.
Lantern ring رینگ مشبک یا پنجره ای
window-sills تختهی زیر پنجره
to hand out از پنجره اویزان کردن
splitting a window تقسیم بندی پنجره
grillwork پنجره مشبک سازی
to go to the window به [سوی] پنجره رفتن
window-sill تختهی زیر پنجره
worksheet window پنجره صفحه کاری
fanlights پنجره نیم گردکوچک
embrasures منفذ پنجره یادر
embrasure منفذ پنجره یادر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com