English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (5 milliseconds)
English Persian
halazone پودر هالوژن
Other Matches
halogens هالوژن ها
halogenation هالوژن دار کردن
halogenated acid اسید هالوژن دار
halogenation هالوژن دار شدن
whiting پودر گچ
powders پودر
powdering پودر
flour پودر
powder پودر
powdered lime پودر اهک
pestles پودر ساختن
baking powder پودر خمیرمایه
talcum powder پودر تالک
asphalt power پودر اسفالت
talcum powder پودر طلق
pulverizer پودر ساز
bleaching powder پودر کلر
pulverizable پودر شدنی
puff box پودر دان
powder box جای پودر
powder box پودر دان
lime powder پودر اهک
pulverization پودر سازی
gas tank پودر بنزین
french chalk پودر خشک کن
pulverable پودر شدنی
to powder the hair پودر به مد یا بسرزدن
chilli powder پودر فلفل
powdered گرد پودر
powder پودر زدن به
pestle پودر ساختن
powdering پودر صورت
carburization پودر شدگی
powdery پودر مانند
powders پودر زدن به
powders پودر صورت
cayenne pepper پودر فلفلقرمز
cake mix پودر کیک
toothpowders پودر دندان
trituration پودر سازی
face powder پودر صورت
face powder پودر بزک
face powders پودر صورت
powder پودر صورت
face powders پودر بزک
toothpowder پودر دندان
powdering پودر زدن به
pulverable قابل تبدیل به پودر
pulverizable قابل تبدیل به پودر
pulverizer دستگاه پودر کننده
triturate بصورت پودر دراوردن
atomisers پودر کننده افشانگ
chalked پودر گچی خط کشی
chalking پودر گچی خط کشی
chalks پودر گچی خط کشی
powder puff اسباب پودر زنی
powder puffs اسباب پودر زنی
atomizers پودر کننده افشانگ
atomizer پودر کننده افشانگ
chalk پودر گچی خط کشی
emery powder پودر سنگ سنباده
powdered lime اهک پودر شده
flour ارد کردن پودر شدن
thermit مخلوط پودر الومینیم و اکسیداهن
triturable بصورت پودر در اوردنی ساییدنی
blueing پودر ابی رنگ رختشویی
bluing پودر ابی رنگ رختشویی
samaria پودر زرد کمرنگی بفرمول 3O 2sm
vaporizer بصورت پودر یاذرات ریز دراورنده
atomised تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
bleaching materiel پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی
atomizes تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomises تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomize تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomising تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomizing تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomized تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
sea marker نوعی رنگ یا پودر رنگی که برای علامت گذاری اب دریا به کار می رود
torpex نوعی مواد منفجره که ازمخلوط تی ان تی و سیکلونیت و پودر الومینیوم تشکیل میشود و معمولا در اژدرهای دریایی و مین و بمبهای زیرابی به کار می رود
atomised پودر کردن اتمیزه کردن
atomises پودر کردن اتمیزه کردن
atomising پودر کردن اتمیزه کردن
atomize پودر کردن اتمیزه کردن
atomized پودر کردن اتمیزه کردن
atomizes پودر کردن اتمیزه کردن
atomizing پودر کردن اتمیزه کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com