English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (2 milliseconds)
English Persian
tegmen پوسته داخلی تخم
Search result with all words
bush پوسته داخلی
bushes پوسته داخلی
endodermis داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
monocoque ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
Other Matches
banjo axle پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
exfoliation پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
flaking جرقه پوسته پوسته شدن
flaked جرقه پوسته پوسته شدن
pelliculate پوسته پوسته شامه دار
flake جرقه پوسته پوسته شدن
slough پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
incretion ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
exfoliate پوسته پوسته شدن
desquamate پوسته پوسته شدن
scabs پوسته پوسته شدن
scab پوسته پوسته شدن
scabrous زبر پوسته پوسته
squawk مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal structure ساختمان داخلی سازه داخلی
squawks مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal defense پدافند داخلی پایداری داخلی
squawked مخابره داخلی ارتباط داخلی
exchanged stabilization fund مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
storage 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
dish پوسته
wythe پوسته
shuck پوسته
dishes پوسته
flaked پوسته
encrustation پوسته
filmed پوسته
film پوسته
case پوسته
cases پوسته
flake پوسته
testa پوسته
shell پوسته
sludge پوسته یخ
single skinned یک پوسته
shelly پوسته پوسته
scurf پوسته
patagium پوسته
putamen پوسته
cod پوسته
cortices پوسته
stator پوسته
shells پوسته
shelling پوسته
layers پوسته
membrane پوسته
bushing پوسته
esquillage پوسته
membranes پوسته
sleeve پوسته
cortex پوسته
skin پوسته
sleeves پوسته
skinned پوسته
skinning پوسته
chaff پوسته
skins پوسته
flaky پوسته پوسته
layer پوسته
incrustment پوسته
crusts پوسته
mantle پوسته
crust پوسته
membrance پوسته
upper crust پوسته
earth crust پوسته
encrustations پوسته
mantles پوسته
cryosphere یخ پوسته
leprose پوسته پوسته
flaking پوسته
incrustation پوسته
soft shelled نرم پوسته
pellicle پوسته نازک
snail حلزون با پوسته
descaling پوسته زدایی
oxide skin پوسته اکسید
valence shell پوسته والانس
pellicular پوسته دار
crusty پوسته مانند
pelliculate دارای پوسته
acetate film پوسته استاتی
cupola shell پوسته کوپل
ion sheath پوسته یونی
membran پوسته دار
crust پوسته زمین
crusts پوسته زمین
crankcase پوسته موتور
cooling shell پوسته سردکننده
corrugated skin پوسته موجدار
skin پوسته ریخته گی
skinned پوسته ریخته گی
skinning پوسته ریخته گی
skins پوسته ریخته گی
damp proof membrane پوسته نمبند
outer shell پوسته والانس
curing membrane پوسته نگهبان
soft skin پوسته نرم
soft shell نرم پوسته
rawhides پوسته خام
rawhide پوسته خام
electron shell پوسته الکترون
electron sheath پوسته الکترونی
pod پوسته محافظ
pods پوسته محافظ
erratic scab پوسته جوش
sublevel زیر پوسته
subsell زیر پوسته
earth's crust پوسته زمین
earth crust پوسته زمین
encrustation پوسته بندی
endocarp پوسته هسته
energy shell پوسته انرژی
rinded پوسته دار
encrustations پوسته بندی
slough پوسته خارجی
scutum پوسته استخوانی
wing skin پوسته بال
skin friction مقاومت پوسته
half shell mold قالب نیم پوسته
graben فرورفتگی در پوسته زمین
loricate دارای پوسته محافظ
gear case پوسته جعبه دنده
furnace shell قشر یا پوسته کوره
body fit sleeve پوسته یا غلاف مناسب
encrust با پوسته یاقشری پوشاندن
encrust بشکل پوسته در اوردن
film evaporator تبخیر کننده پوسته
front axle housing پوسته اکسل جلو
ectoclast پوسته خارجی سلول
crust of the earth پوسته یا قشر زمین
encrustations پوسته دار سازی
adapter sleeve پوسته تطبیق دهنده
rinds پوسته بیرونی هرچیزی
soft shelled دارای پوسته تردوشکننده
rear axle casing پوسته محور عقب
rind پوسته بیرونی هرچیزی
drop worm housing پوسته حلزونی سقوطی
slug حلزون بدون پوسته
encrustation پوسته دار سازی
drum barrel پوسته یا روکش استوانهای
interchangeable bearing shells پوسته قابل تعویض یاطاقان
lorica پوسته سخت حافظ جانوران
soft shell دارای پوسته ترد وشکننده
helicoid بشکل پوسته حلزون مارپیچ
insulated bearing housing پوسته یاطاقان عایق شده
gas case hardening سخت گردانی پوسته گازی
crankcase محفظه کارتر پوسته میل لنگ
epicarp پوسته خارجی قسمت نرم میوه
spaced armor دو پوسته کردن زره برای تقویت ان
proctodaeum قسمت خارجی پوسته مقعدومجرای مقعد
to crust [snow] تشکیل دادن به پوسته سخت [برف]
crusts پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
andesite نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
clinker تفاله شیشه درکوره قالگری پوسته اهن
splinter screen پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
crust پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
dunite نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
syenite نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
diabase نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
geotectonic مربوط به مبحث ساختمان وتشکیلات صخرههای پوسته زمین
buzz نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
integral tank تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
plutonism فرضیهای که بموجب ان خارههای پی در پی پوسته زمین دراثرگرمادرست شده اند
buzzed نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzing نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzes نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
geochemistry علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
shelling بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
volumetric loading/density خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
shell بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shells بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
catastrophism اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
neptunist کسیکه عقیده داردکه خارههای پی در پی پوسته زمین بوسیله اب درست شده اند
plutonic theory فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
cyaniding عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
indoor داخلی
domestic داخلی
anie داخلی
internal medicine طب داخلی
ben داخلی
endogenous داخلی
internal door در داخلی
municipal داخلی
territorial داخلی
insides داخلی
inside داخلی
innate داخلی
interiors داخلی
interior داخلی
in- داخلی
intramural داخلی
in داخلی
internal داخلی
inner داخلی
esoteric داخلی
incoming message cassette نوارپیغام داخلی
in-fighting جنگ داخلی
intermediate structure ساختمان داخلی
territorial sea دریای داخلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com