English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (8 milliseconds)
English Persian
case پوشانیدن صندوق
cases پوشانیدن صندوق
Other Matches
wainscots پوشانیدن
inundated از اب پوشانیدن
gear پوشانیدن
geared پوشانیدن
gears پوشانیدن
inundates از اب پوشانیدن
inundating از اب پوشانیدن
inundate از اب پوشانیدن
wainscot پوشانیدن
to put on پوشانیدن
endue پوشانیدن
garb لباس پوشانیدن
garb جامه پوشانیدن به
draped باپارچه پوشانیدن
drapes باپارچه پوشانیدن
drape باپارچه پوشانیدن
draping باپارچه پوشانیدن
wrap قنداق کردن پوشانیدن
to fix up منزل دادن پوشانیدن
wraps قنداق کردن پوشانیدن
overgrow روی چیزی را پوشانیدن
enclothe لباس پوشاندن رخت پوشانیدن
cover روکش کردن پوشانیدن پوشش
coverings روکش کردن پوشانیدن پوشش
covers روکش کردن پوشانیدن پوشش
crape نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
hutches صندوق
funded صندوق
water jacket صندوق اب
boxes صندوق
chest set صندوق
hutch صندوق
coffers صندوق
coffer صندوق
box صندوق
chests صندوق
chest صندوق
cash office صندوق
cashed صندوق
lacunar صندوق
cases صندوق
case صندوق
cash صندوق
cashing صندوق
fund صندوق
cashes صندوق
trustee savings bank صندوق پس انداز
provident bank صندوق پس انداز
savings bank صندوق پس انداز
cash office دایره صندوق
kench تغار صندوق
letter box صندوق پست
letter drop صندوق پست
loan fund صندوق وام
risk money کسر صندوق
to coffer در صندوق اندوختن
letterbox صندوق پست
letterbox صندوق مراسلات
post-box صندوق پست
letterboxes صندوق مراسلات
altar-tomb صندوق مزار
strongbox گاو صندوق
post-boxes صندوق پست
penny bank صندوق پس انداز
money box صندوق دستگیری
money box صندوق اعانه
pension fund صندوق بازنشستگی
poor box صندوق اعانه
postbox صندوق پست
savings bank صندوق پس انداز
letterboxes صندوق پست
crate صندوق مشبک
aid fund صندوق تعاون
ballot boxes صندوق ارا
ballot box صندوق ارا
trunks بشکه صندوق
trunk بشکه صندوق
bin جازغالی صندوق
closets صندوق خانه
closeting صندوق خانه
closeted صندوق خانه
bins جازغالی صندوق
closet صندوق خانه
mailbox صندوق پست
money-boxes صندوق اعانه
case صندوق جعبه
money-box صندوق اعانه
crates صندوق مشبک
cases صندوق جعبه
bank of deposit صندوق پس انداز
box maker صندوق ساز
box type van body بدنه صندوق
mailboxes صندوق پست
caisson صندوق مهمات
cash deficit کسر صندوق
cash box صندوق پول
box caisson صندوق قالب پی
cashier's allowance کسر صندوق
repository صندوق تابوت فرف
depositary for a fund سپرده برای یک صندوق
boxlike بشکل صندوق یاجعبه
yegg دزد صندوق شکن
crate صندوق بزرگ چوبی
chested صندوق یا سینه دار
boxy بشکل صندوق مشت زن
crates صندوق بزرگ چوبی
repositories صندوق تابوت فرف
posted صندوق پست تعجیل
caisson [محفظه یا صندوق زیرآبی]
unemployment fund صندوق تامین بیکاری
trunks چمدان بزرگ صندوق
incase در صندوق قرار دادن
boot [British E] صندوق چمدان [خودرو]
trunk [American E] صندوق چمدان [خودرو]
orderly bin صندوق زباله در خیابان
cash register صندوق پول شمار
cash registers صندوق پول شمار
mess treasurer متصدی صندوق باشگاه
boot locke قفل صندوق عقب
post صندوق پست تعجیل
safecracker دزد صندوق باز کن
post- صندوق پست تعجیل
european monetary fund صندوق پولی اروپا
exchanged stabilization fund صندوق تثبیت ارز
trunk چمدان بزرگ صندوق
social insurance fund صندوق بیمههای اجتماعی
gold pool صندوق مشترک طلا
posts صندوق پست تعجیل
cashes دریافت کردن صندوق پول
cashed دریافت کردن صندوق پول
casket جعبه جواهر صندوق یاتابوت
cash دریافت کردن صندوق پول
caskets جعبه جواهر صندوق یاتابوت
cashing دریافت کردن صندوق پول
feretory [صندوق آثار مقدس کلیسا]
IMF مخفف صندوق بینالمللی پول
pillar boxes صندوق پستی ستونی شکل
pillar box صندوق پستی ستونی شکل
international monetary fund صندوق بین المللی پول
community chest صندوق اعانه برای امورخیریه
cash register صندوق [محل پرداخت پول]
savings and loan association صندوق پس انداز تعاونی ورهنی
raee show نمایش چیزی که در صندوق یا جعبه باشد
sales register صندوق پول یا ماشین دخل مغازه
fund تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
slop chest صندوق ملبوس وملزومات کارکنان کشتی
yeggman جانی ولگرد دزد صندوق شکن
funded تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
safe deposit صندوق اهن مخصوص امانت اشیاء گرانبها
mailbox انباره پیغام های پستی صندوق پست
humidor صندوق سیگار که هوای انرامرطوب نگاه دارند
mailboxes انباره پیغام های پستی صندوق پست
letter-box company شرکتی [درپناهگاه مالیاتی] که تنها صندوق پستی دارد
offshore company شرکت صندوق پستی در خارج از کشور [ برای سود در مالیات]
rain box صندوق یا اسباب بازی دیگری که درتماشاخانه صدای باران ازان درمی اورند
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
To cast ones vote. رأی خودرا دادن (به صندوق رأی ریختن )
special drawing rights این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com