English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
sensationalism پیروی از مسائل احساساتی وشورانگیز
Other Matches
sensationalist احساساتی
tear-jerker احساساتی
tear-jerkers احساساتی
passional احساساتی
gushy احساساتی
affectional احساساتی
emotional احساساتی
emotionally احساساتی
ebullient احساساتی
soft boiled احساساتی
sentimental احساساتی
sentiment احساساتی
sentimentalize احساساتی کردن
sappy خیلی احساساتی
pathetic موثر احساساتی
rose water لطیف احساساتی
cloying بسیار احساساتی
sensationally احساساتی موثر
lyric غزلی احساساتی
hysterics حمله احساساتی
sensational احساساتی موثر
sentimentalism حالت احساساتی
cold fish غیر احساساتی
sentimentality حالت احساساتی
go off the deep end <idiom> احساساتی شدن
emotionalize احساساتی کردن
emotionalism احساساتی بودن
passionate سودایی احساساتی
emotionalist شخص احساساتی
matters of great moment مسائل مهم
economic problems مسائل اقتصادی
religious matters مسائل مذهبی
political matters مسائل سیاسی
business matters مسائل کسبی
beside the point <idiom> مسائل حاشیهای
operational problems مسائل عملیاتی
battle problems مسائل جنگی
overreacting بیخود احساساتی شدن
mushy حریره یاخمیرمانند احساساتی
mawkish بطور زننده احساساتی
torch song شعر احساساتی وعشقی
maudlin ضعیف وخیلی احساساتی
to affect somebody کسی را احساساتی کردن
overreacts بیخود احساساتی شدن
overreact بیخود احساساتی شدن
overreacted بیخود احساساتی شدن
tax administration مسائل اجرایی مالیات
adopting the opinion تقلید در مسائل شرعی
macroeconomic issues مسائل اقتصاد کلان
rhapsodies قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
torch singer خواننده شعر احساساتی وعاشقانه
rhapsody قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
convention باره مسائل حزبی ناحیهای
conventions باره مسائل حزبی ناحیهای
Take things as you find them. <proverb> مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر .
indifferentism لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
omnibus bill لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
glasnost سیاست بحث آزاد مطالب و مسائل
humanism دلبستگی به مسائل مربوط بنوع بشر
separate opinion رایی که نافربه مسائل مختلف باشد
urbiculture مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها
endogenous مسائل ناشی از درونه سیستم اقتصادی
casuistry حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
redundancy در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
redundancies در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
irrigationist کسیکه در مسائل وابسته به ابیاری علاقمند است
to work oneself up به کسی [چیزی] خو گرفتن [و بخاطرش احساساتی یا عصبی شدن]
to get worked up به کسی [چیزی] خو گرفتن [و بخاطرش احساساتی یا عصبی شدن]
stresses یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stressing یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stress یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
mysticism توجیه مسائل سیاسی به مدد الهام واشراق عرفان
cogo یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
computer literacy دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
concert of europe اتفاق دولت بزرگ اروپا نسبت به مسائل سیاسی
pornography نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
barbershop وابسته به آهنگ احساساتی که توسط چند مرد خوانده شود
econometrics استفاده از روشهای اماری در بررسی مسائل اقتصادی اقتصاد سنجی
ultraist کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
White Paper کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
White Papers کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
amenableness پیروی
subsequent پیروی
subjection پیروی
following پیروی
imitations پیروی
imitation پیروی
sequacity پیروی
legalism اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
go by پیروی کردن از
sensuousness پیروی جسمانی
law abidingness پیروی قانون
to do after پیروی کردن
to follow the example of پیروی کردن از
religiousness پیروی مذهب
orinality پیروی ابتکار
pursuitmeter پیروی سنج
faddism پیروی از مد زودگذر
listened پیروی کردن از
followed پیروی استنباط
follows پیروی کردن از
conformance پیروی متابعت
follows پیروی استنباط
listen پیروی کردن از
listening پیروی کردن از
listens پیروی کردن از
conforms پیروی کردن
conforming پیروی کردن
conform پیروی کردن
followed پیروی کردن از
follow پیروی استنباط
conscientiousness پیروی وجدان
autonomy خود پیروی
conventionalism پیروی از رسوم
follow پیروی کردن از
sectarianism پیروی از یک فرقه
conformed پیروی کردن
ideology روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
ideologies روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
sentimentalism پیروی از عواطف واحساسات
nudism پیروی از عقایدجماعت برهنگان
sensationalism پیروی از عواطف واحساسات
to go by a rule ازقانونی پیروی کردن
lyricism پیروی از سبک اشعاربزمی
rotary pursuit پیروی سنج چرخان
scientism پیروی از روش علمی
to follow in ones footsteps پیروی تاتقلیدازکسی کردن
sentimentality پیروی از عواطف واحساسات
Taoism پیروی از طریقت چینی
conformity پیروی از رسوم یاعقاید
Scientologist پیروی دین ساینتولوژی
Jungian پیروی یونگ [روانشناسی]
isolationism پیروی از سیاست انزوا
probity پیروی دقیق از اصول
pursuit rotor پیروی سنج چرخان
psychologism پیروی از اصول روانی
islamism پیروی از دین اسلام
illuminism پیروی ازفلسفه اشراقی
heteronomy پیروی از قانون دیگری
manichaeism پیروی از دین مانی
episcopalianism پیروی از کلیسای اسقفی
conventionality پیروی از سنت قدیم
algol یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای کدگذاری مسائل ریاضی وعددی بکار می رود
ideologies بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideology بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
occidentalism پیروی از فرهنگ و تمدن باختری
classicism پیروی از سبکهای یونان وروم
classicalism پیروی سبکهاوانشاهاوادبیات وصنایع باستانی
latitudinarianism پیروی از وسعت نظر پنهاگرایی
syndicalism پیروی از اصول اتحادیه صنفی
lyrism پیروی از سبک اشعار بزمی
specialisms پیروی علم یا پیشه ویژه
predestinarianism پیروی از فلسفه قدری وجبری
vigilantism پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
specialism پیروی علم یا پیشه ویژه
sansculottism پیروی از اصول انقلاب افراطی
secarianism پیروی از تیره یا فرقه یاحزبی
self abandonment افسارگسیختگی پیروی از هوی هوس
sensualize پیروی از هوای نفس کردن
consequentiality پیروی به ترتیب منطقی خودگیری
inflationism پیروی از روش تورم اقتصادی
Methodism پیروی از متد یا روش بخصوصی
italianism پیروی از اداب و رسوم مردم ایتالیا
classicize ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
trade unionism پیروی از اصول وروشهای اتحادیه اصناف
literalism پیروی تحت اللفظی از چیزی ملانقطی
pedantry or pedantism پیروی ازعلم کتابی یا قواعد نظری
biblicism پیروی تحت لفظی از کتاب مقدس
presbyterianism پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
teetotalism پیروی از اصل منع استعمال مسکرات
westernization فرنگی مابی پیروی از تمدن مغرب زمین
naturism عریان گری [پیروی از عقاید جماعت برهنگان]
pedantize پیروی علم کتاب یاقواعد نظری کردن
sacramentalism اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
internal telecommunications unions یک دفتر نمایندگی با 156عضو متخصص از ملل متحدکه مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد میباشد
compliance index شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
prize courts دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
shamanism پیروی از عقاید جادوگران وکاهنان دوران اولیه تمدن بشر
myrmidon یکی از اهالی جنگجوی thessalyکه در جنگ troyپادشاه خودرا پیروی کردند
blue book کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
standard واسط بین دو یا چند سیستم که از استانداردهای از پیش تعیین شده پیروی می کنند
standards واسط بین دو یا چند سیستم که از استانداردهای از پیش تعیین شده پیروی می کنند
mathematical school مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
syntax مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
the concert of europe منظوردولی هستند که پس ازشکست ناپلئون اول در سال 5181 در کنفرانس وین سیاست خارجی خود را با هم هماهنگ ساختند و این هماهنگی بخصوص در زمینه مسائل مربوط به بالکان وعثمانی محسوس بود
twelve tables الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
neoclassical school مکتبی که براساس ان رقابت و پیروی ازاصول حداکثرساختن مطلوبیت و سود میتواندتخصیص ایده الی از منابع رادر اقتصاد بوجود اورد
ism پسوندی بمعنی >عمل < و>کار< و >طریقه عمل < و>حالت < و >شرط < و >پیروی <
route transposition نوعی سیستم رمز که حروف رمز را با پیروی از یک مسیرمعین به هم می چسبانند
feelings indigenous to man احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
platonize پیروی از روش افلاطونی استدلال فلسفی افلاطونی کردن
to indulge one's passions پیروی از هواو هوس کردن خوش گذرانی کردن
driver یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
drivers یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
theatricalism پیروی ازروش تماشاخانه تماشاخانه مسلکی
episcopacy مقام اسقفی پیروی از کلیسای اسقفی
c رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
expanded memory system کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
imitate پیروی کردن کپیه کردن
imitates پیروی کردن کپیه کردن
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com