English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
icosi پیشوندی بمعنی بیست وبیست تایی
Other Matches
vigesimal بیست تایی
micros پیشوندی بمعنی
actino پیشوندی بمعنی
micro پیشوندی بمعنی
hepta پیشوندی بمعنی هفت
macs پیشوندی بمعنی " فرزند"
hept پیشوندی بمعنی هفت
mal پیشوندی بمعنی بد و مضر
mac پیشوندی بمعنی " فرزند"
semi پیشوندی بمعنی : نیم
semis پیشوندی بمعنی : نیم
aces پیشوندی ازکلمه acetic بمعنی
picto پیشوندی بمعنی عکس وتصویر
ace پیشوندی ازکلمه acetic بمعنی
igni پیشوندی است بمعنی اتش
cardi کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
over پیشوندی بمعنی زیادو زیاده و بیش
arches : پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
arch- : پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
supra پیشوندی بمعنی بالا و روی ومافوق
polys پیشوندی بمعنی چند و بسیار وبس
poly پیشوندی بمعنی چند و بسیار وبس
infra پیشوندی بمعنی زیر و پایین وپست
pans قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
pan- قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
pan قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
arch : پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
cardia کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
turbos پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
turbo پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
cardio کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
demi پیشوندی است بمعنی " نیم " و"نصف "
over- پیشوندی بمعنی زیادو زیاده و بیش
non پیشوندی است بمعنی >منفی <یا >خیر< و غیر
ante : پیشوندی است بمعنی- پیش- و- قبل از- و-درجلو-
acantho کلمهء پیشوندی بمعنی خار وخادار میباشد
somnambul کلمه پیشوندی است بمعنی راه رفتن در خواب
mis پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
achromato کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
achromat کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
hemi پیشوندی است بمعنی نیم ونصف مانند hemisphereیعنی نیمکره
mis- پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
super : پیشوندی است بمعنی مربوط ببالا- واقع درنوک چیزی- بالایی- فوق- برتر- مافوق-ارجح-بیشتر و ابر
hyper پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
hyper- پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
trey پیشوندیست بمعنی دارای سه قسمت وسه قسمتی وسه تایی وهرسه واحد یکبار
vigesimal بیست قسمت شده بیست گانه
Calvinist austerity [معماری قرن بیست و بیست و یک بخصوص در هلند از مشخصه های آن تیرهایی با لبه های تیز و سخت بوده است.]
two and twenty بیست و دو
one and twenty بیست و یک
twenties عدد بیست
threescore سه ضرب در بیست
twenty عدد بیست
icosahedron بیست رویی
icosahedron بیست وجهی
twenty first بیست و یکم
twenty one بیست ویک
round-the-clock بیست و چهار ساعته
dovble سکه بیست دلاری
Twenty head of cattle . بیست رأس گاو ( احشام )
I reckon she is twenty. بحساب من بیست سالش است
hot line خط تلفنی بیست و چهار ساعته
silver wedding بیست وپنجمین سال عروسی
he was given 0 lashes بیست ضربه شلاق خورد
hot lines خط تلفنی بیست و چهار ساعته
y بیست و پنجمین حرف الفبای انگلیسی
w بیست و سومین حرف الفبای انگلیسی
u بیست و یکمین حرف الفبای انگلیسی
v حرف بیست و دوم الفبای انگلیسی
U, u (U's, u's) حرف بیست و یکم الفبای انگلیسی
x حرف بیست و چهارم الفبای انگلیسی
I give you full marks for that . نمره ات بیست است ! ( آفرین و مرحبا )
prefixes پیشوندی
prefix پیشوندی
borstal دارالتادیب جوانان بین شانزده و بیست و یک سال
he is scarcely 0 years old جخت اگر بیست سال د اشته باشد
borstals دارالتادیب جوانان بین شانزده و بیست و یک سال
The well is twenty meters deep. این چاه بیست متر گود است
z بیست و ششمین و اخرین حرف الفبای انگلیسی
great diurnal range حداکثر اختلاف جذر و مد بیست و چهار ساعته
mal پیشوندی که معنی بد
nines نه تایی
n adic N تایی
trinal سه تایی
n ary N تایی
trine سه تایی
nine نه تایی
triplex سه تایی
ternate سه تایی
trinary سه تایی
ternal سه تایی
triads سه تایی
diphyletic دو تایی
triad سه تایی
ternary سه تایی
triplet سه تایی
senary شش تایی
hecto پیشوندی معادل 01 به توان 2
nano پیشوندی به معنای یک بیلیونیم
giga پیشوندی معادل 01بتوان 9
hecto پیشوندی به معنای یکصد
atto پیشوندی به معنای 01 به توان 81-
nano پیشوندی به معنای 01 به توان 9-
prefix notation نشان گذاری پیشوندی
tera پیشوندی به معنای یک تریلیونیم
t پیشوندی برای یک تریلیون
tera پیشوندی برای 01 به توان 21
acoustico پیشوندی است به معنی
Hiberno-romanesque [سبک ساختمان های کلاسیک در ایرلند قرن ده تا بیست میلادی]
twelvepence سکه سیمین انگلیسی که بیست تای ان یک لیره یا پوند است
ternary mixture مخلوط سه تایی
qyaternary چهار تایی
septimal هفت تایی
sexagenary شصت تایی
sexagesimal شصت تایی
fourteener چهارده تایی
quinquepartite پنج تایی
quadric چهار تایی
laotian مردم تایی
lao زبان تایی
ternary alloy الیاژ سه تایی
n ary operator عملگر N تایی
threescore شصت تایی
triploidy حالت سه تایی
troika هر دسته سه تایی
tuple چند تایی
nonary گروه نه تایی
triform شکل سه تایی
ennead دسته نه تایی
duodenary دوازده تایی
quadruple چهار تایی
triad مجموعه سه تایی
triads مجموعه سه تایی
quadrupled چهار تایی
leashes دسته سه تایی
quadruples چهار تایی
terns یک دسته سه تایی
tern یک دسته سه تایی
leash دسته سه تایی
quintuplets پنج تایی
trio سه نفری سه تایی
quintet پنج تایی
duodecimal دوازده تایی
quintets پنج تایی
quadrupling چهار تایی
fourteen چهارده تایی
trios سه نفری سه تایی
lao مردم تایی
quintuplet پنج تایی
trilogy گروه سه تایی
trilogies گروه سه تایی
aden کلمهء پیشوندی است که به معنی
adeni کلمهء پیشوندی است که به معنی
adeno کلمهء پیشوندی است که به معنی
adren کلمهء پیشوندی است به معنی
pico پیشوندی به معنای 01 به توان منفی 21
ads پیشوندی است لاتین به معنی
ad پیشوندی است لاتین به معنی
counter- پیشوندی به معنای مخالف یاضد
adreno کلمهء پیشوندی است به معنی
octad گروه هشت تایی
go dan kumite مبارزه با ضربههای 5 تایی
ogdoad گروه هشت تایی
stephan quintet پنج تایی استفان
gleek یکجوربازی سه تایی درورق سه اس
trigon سه حالتی ستاره سه تایی
ternate سومین گروه سه تایی
pentad دسته پنج تایی
triform دارای شکل سه تایی
quadripartite چهار تایی چهارسویی
ternary سومین گروه سه تایی
pentagram شکل پنج تایی
all- : بمعنی
all : بمعنی
allo بمعنی
nineteen نوزدهمین مرتبه نوزده تایی
nineteens نوزدهمین مرتبه نوزده تایی
laotian اهل لائوس زبان تایی
co- پیشوندی بمعنای 09 درجه منهای مقدار مذکور
amphi [پیشوندی به معنی هر دو طرف یا جلو عقب مثل هم]
Co پیشوندی بمعنای 09 درجه منهای مقدار مذکور
acaro کلمهء پیشوندی است مشتق ازacarus به معنی
agro : پیشوند بمعنی
amphi پیشوندیست بمعنی
amph پیشوندیست بمعنی
International Modern [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
quincunx ارایش پنج تایی گل یابرگ گیاه
femto پیشوندی که بیان کننده یک کوادریلیوم یا یک میلیونیم یک بیلیون میباشد
aceto پیشوندی است مشتق ازکلمهء لاتین acetum که به معنی
co- پیشوندیست بمعنی با و باهم
neo- پیشوند بمعنی جدید
neo پیشوند بمعنی جدید
in the p sense of the word بمعنی واقعی کلمه
uni پیشوندیست بمعنی "یک " و"واحد" و "تک "
ad مانندad-hoc که بمعنی
Mon پیشوند بمعنی " یک "و " تک " و " واحد"
Co پیشوندیست بمعنی با و باهم
ads مانندad-hoc که بمعنی
mono پیشوند بمعنی " یک "و " تک " و " واحد"
phage پسوندی بمعنی خورنده
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com