English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 44 (4 milliseconds)
English Persian
elf bolt پیکان چخماقی
Other Matches
darted پیکان پیکان یا کلاهک موشکها
darting پیکان پیکان یا کلاهک موشکها
dart پیکان پیکان یا کلاهک موشکها
darts پیکان اندازی 2 نفره یا 4 نفره با 3 پیکان در هربار برای هر نفر از مسافت 8 یا 9 متر
silicious چخماقی
siliceous چخماقی
flint lock چخماقی
fusee تفنگ چخماقی
flinty سنگ چخماقی
side whiskers سبیل چخماقی
fusil تفنگ چخماقی سرپر
fusile تفنگ چخماقی سرپر
silica gel سنگ چخماقی کلوئیدی
fusileer سربازی که تفنگ چخماقی داشت
fusilier سربازی که تفنگ چخماقی داشت
batholith نوعی سنگ چخماقی وسنگ اتش فشانی
barb پیکان
barbs پیکان
the point of an arrow پیکان
darting پیکان
arrows پیکان
arrow پیکان
dart پیکان
darted پیکان
head نوک پیکان
flechette پیکان پردار
fletcher پیکان ساز
arrow head نوک پیکان
arrow head علامت پیکان
bronze arrowhead نشان پیکان برنزی
nock پیکان برزه گذاشتن
broad head نوک پیکان با 2 یا 3 تیغه
darting پیکان یا زوبین کوچک بازی
dart پیکان یا زوبین کوچک بازی
darted پیکان یا زوبین کوچک بازی
dartboards صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
dartboard صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
arrow head پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
arrow pointer پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
hand بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
handing بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
flechette پیکان شراپنل ساچمه ها یا پیکانهای مخلوط با خرج تلاش که پره دار هستند
fingerpost راهنمای جاده تیر راهنماییکه پیکان مخصوص هدایت داردومسیرجاده رانشان میدهد راهنما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com