English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (5 milliseconds)
English Persian
half-figure پیکره انتهایی
Other Matches
statues پیکره
statue پیکره
structure پیکره
sculptures پیکره سازی
wood carving پیکره چوبین
torso پیکره نیمتنه
figures پیکره تندیس
torsos پیکره نیمتنه
sculptural پیکره نما
figure پیکره تندیس
sculptured head پیکره سر ادمی
sculpture پیکره سازی
figuring پیکره تندیس
sculptors پیکره ساز
sculptor پیکره ساز
figurine پیکره کوچک اندام
affronted [پیکره های رو به روی هم]
sculpture in the round پیکره سازی تمام بر
environmental sculpture پیکره سازی محیطی
wood carving پیکره سازی چوبین
statuette پیکره کوچک اندام
statuettes پیکره کوچک اندام
kinetic sculpture پیکره سازی متحرک
figurines پیکره کوچک اندام
aetoma [راس پیکره بالا سنتوری]
sculpture in the round پیکره سازی همه جانبی
aetos راس پیکره بالا سنتوری
dog-ear [واژ ی قدیمی پا پیکره ی بالا سنتوری]
distal انتهایی
terminal انتهایی
extreme انتهایی
terminable انتهایی
terminative انتهایی
terminals انتهایی
end link حلقه انتهایی
end office دفتر انتهایی
end organ اندام انتهایی
end plate صفحه انتهایی
end value ارزش انتهایی
tail end قسمت انتهایی
extreme values مقادیر انتهایی
preterminal پیش انتهایی
end group گروه انتهایی
foot score line خط امتیاز انتهایی
end bulb جسمک انتهایی
finishes تماس انتهایی
sagging تنش انتهایی
end distortion اعوجاج انتهایی
finish تماس انتهایی
acrospore هاگ انتهایی
amine terminus امین انتهایی
end brush تارهای انتهایی
carboxyl terminus کربوکسیل انتهایی
butt rib تیغه انتهایی
tailpipe لوله انتهایی اگزوز
terminal amino acid آمینو اسید انتهایی
acroan بی حسی اندامهای انتهایی
acrocyanosis کبودی اندامهای انتهایی
acromegalia درشتی اندامهای انتهایی
base line end station ایستگاه انتهایی خط مبنا
acromegaly درشتی اندامهای انتهایی
n terminal amino acid امینو اسید -N انتهایی
toes گوشه انتهایی قنداق تفنگ
toe گوشه انتهایی قنداق تفنگ
acroesthesia افزایش حساسیت اعضای انتهایی
acroparesthesia نابهنجاری بساوشی دراندامهای انتهایی
manus دست حیوان قسمت انتهایی
end zone منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
curved weft [انتهای نخ پودی که به زیر تارهای انتهایی خم شده و محکم می گردد.]
pingpong جایگرینی دو یا چند دستگاه ذخیره بنحوی که که پردازش بتواند روی یک مجموعه فایل انتهایی صورت گیرد
manager نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد
managers نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
aft قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
saw tooth دندانه اره ای [گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
reciprocal border حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com