Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (4 milliseconds)
English
Persian
teepee
چادرسرخ پوستان
Other Matches
apartheid
نفاق و جدایی بین سیاه پوستان و سفید پوستان افریقای جنوبی
pachyder mata
ستبر پوستان
tom tom
طبل سرخ پوستان
melanic
از سیاه پوستان ملانزی
teepee
خیمه سرخ پوستان
wigwams
کلبه سرخ پوستان
wigwam
کلبه سرخ پوستان
crustaceans
رده سخت پوستان
crustacean
رده سخت پوستان
pueblo
دهکده سرخ پوستان
crustaceous
رده سخت پوستان
tepees
خیمه مخروطی سرخ پوستان
tepee
خیمه مخروطی سرخ پوستان
calumet
نوعی چپق سرخ پوستان
haustellum
الت مکنده حشرات یاسخت پوستان
tunica
نام قبیلهای ازسرخ پوستان امریکا
white supremacy
تفوق سفید پوستان برنژادهای دیگر
wickiup
کلبه حصیری مخروطی شکل سرخ پوستان
kinnikinic
برگ وپوست گیاهانی که سرخ پوستان امریکایی باتنباکوبکارمیبرند
kinnikinnick
برگ وپوست گیاهانی که سرخ پوستان امریکایی باتنباکوبکارمیبرند
truckmaster
شخصی که مامور خریدوفروش میان سرخ پوستان است
shout song
سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
travois
ارابه یا وسیله نقلیه قدیمی سرخ پوستان امریکا
macrurous
مربوط به دسته دم درازان از سخت پوستان وابسته به خرچنگهای دریایی
pale face
سفید پوست لقبی است که گمان می کنندسرخ پوستان امریکایی بمردم سفیدپوست
wampumpeag
صدف براق وزیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
wampum
صدف براق و زیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
voodooism
ایین مذهبی سیاه پوستان افریقایی که شامل طلسم و جادو میباشد جادوگری
zombies
روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
zombie
روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
zombi
روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
totem pole
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem poles
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totems
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
totem
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com