Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English
Persian
phototypography
چاپ بوسیله عکسبرداری
Search result with all words
radiogram
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
radiograms
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
heliograph
گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
phototostat
رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
Other Matches
air survey photography
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
photography
عکسبرداری
photoreconnaissance
عکسبرداری اکتشافی
retake
عکسبرداری شده
retaken
عکسبرداری شده
retakes
عکسبرداری شده
retaking
عکسبرداری شده
radiography
عکسبرداری رادیو
basic cover
عکسبرداری اولیه هوایی
runs
یک راه عکسبرداری هواپیما
air survey camera
دوربین عکسبرداری هوایی
skiascopy
عکسبرداری از شبکیه چشم
telephotographic
عکسبرداری از مسافات دور
run
یک راه عکسبرداری هواپیما
telephotography
عکسبرداری از مسافات دور
pose
قیافه گیری برای عکسبرداری
posed
قیافه گیری برای عکسبرداری
poses
قیافه گیری برای عکسبرداری
photograph
عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
air contographic photography
عکسبرداری هوایی از عوارض زمین
posing
قیافه گیری برای عکسبرداری
photographed
عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
photographing
عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
photographs
عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
photoheliograph
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
continuous strip camera
دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
wide-angle
عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
wide angle
عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
phototelegraphyt
مخابره تلگرافی عکس عکسبرداری رادیویی
sonne photography
روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
radiant exposure
وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
continuous strip photography
عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
tomography
فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
x ray
بااشعه ایکس امتحان کردن عکسبرداری با اشعه ایکس
shoot
فیلمبرداری کردن عکسبرداری کردن
shoots
فیلمبرداری کردن عکسبرداری کردن
air station
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
infrared imagery
عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
air photographic
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
of
بوسیله
wherewithal
که بوسیله ان
perprep
بوسیله
per
بوسیله
whereby
که بوسیله ان
with
بوسیله
by dint of
بوسیله
by
بوسیله
thruogh the a of
بوسیله
at the hand of
بوسیله
by the instrumentality of
بوسیله
via
بوسیله
osmose
نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
electrically
بوسیله برق
per pais
بوسیله کشور
municipally
بوسیله شهرداری
hydromancy
تفال بوسیله اب
by the f.
بوسیله لمس
by depty
بوسیله نماینده
by wire
بوسیله تلگراف
hydrolysis
تجزیه بوسیله اب
per pais
بوسیله مملکت
hydromancer
تفال زننده بوسیله اب
traingulation
پیمایش بوسیله مثلثات
leaching
تصفیه بوسیله شستشو
to scent out
بوسیله بوجستجوکردن ویافتن
eluviation
انتقال بوسیله بادوباران
pour
تراوش بوسیله ریزش
windblown
در حرکت بوسیله باد
hydrolyze
بوسیله اب تجزیه شدن
galvanography
روی مس بوسیله اندودکهربایی
poured
تراوش بوسیله ریزش
pouring
تراوش بوسیله ریزش
pours
تراوش بوسیله ریزش
lapped joint
اتصال بوسیله پوشش
electromotive
متحرک بوسیله برق
intuitively
بوسیله درک مستقیم
windswept
بوسیله باد جاروشده
seagirt
محصور بوسیله دریا
semaphore
مخابره بوسیله پرچم
aeromancy
تفال بوسیله هوا
aerotherapeutics
معالجه بوسیله هوا
to pick thanks
بوسیله سخن چینی
radar scan
مراقبت بوسیله رادار
pipeage
ترابری بوسیله لوله
electric chair
اعدام بوسیله برق
pipe down
بوسیله شیپور یا نای
pipage
ترابری بوسیله لوله
photogelatin process
چاپ بوسیله ژلاتین
diathermy
معالجه بوسیله حرارت
dragonnades
بوسیله سواره نظام
baptizing
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptizes
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptized
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
patenting
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patent
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
brewed
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
infiltration
پالایش بوسیله تراوش
in propria persona
بوسیله خود شخص
patents
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
brews
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
patented
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
brew
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
sent via e-mail
بوسیله ایمیل فرستاده شد
churns
بوسیله اسباب گردنده
baptize
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptising
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptises
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptised
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
churned
بوسیله اسباب گردنده
postage
حمل بوسیله پست
churn
بوسیله اسباب گردنده
shield
بوسیله سپر حفظ کردن
suicide bombing
قصد کشت بوسیله خودکشی
to buy something at an auction
چیزی را در
[بوسیله]
حراجی خریدن
photomap
نقشه برداری بوسیله عکاسی
shields
بوسیله سپر حفظ کردن
container transport
حمل و نقل بوسیله کانتینر
suicide attack
قصد کشت بوسیله خودکشی
soak
بوسیله مایع اشباع شدن
chemical warfare
جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
photolighograph
عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
carbon arcwelding
جوش قوسی بوسیله کربن
argon arc welding
جوش قوسی بوسیله گازارگون
rainwash
شسته شده بوسیله باران
rainwash
شستشوی چیزی بوسیله باران
radiophotograph
انتقال عکس بوسیله رادیو
pyretotherapy
معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
platinotype
عکاسی بوسیله املاح پلاتین
rocket propulsion
حرکت بجلو بوسیله موتورموشکی
photoengraving
گراور سازی بوسیله عکاسی
string
یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
embolic
مربوط به انسداد رگ بوسیله جسمی
intercommunication system
ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
instantiate
معرفی کردن بوسیله کنسرت
incuse
نقش شده بوسیله چکش
in law
خویشاوند و منسوب بوسیله ازدواج
hyphenate
بوسیله خط دارای فاصله کردن
hydrophilous
گرده افشانی کننده بوسیله اب
hydropathy
معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
grout stop
اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
luring
بوسیله تطمیع بدام انداختن
lures
بوسیله تطمیع بدام انداختن
lured
بوسیله تطمیع بدام انداختن
electrotype
بوسیله برق چاپ کردن
lightproof
غیرقابل نفوذ بوسیله نور
by no one else
از
[بوسیله]
هیچ کسی دیگر
phonendoscope
اسبابی که بوسیله ان صداهای کوچک
lip-reads
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
perfusion
غسل تعمید بوسیله اب پاشی
lip read
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
electro magnetism
تولید خواص مغناطیسی بوسیله
lyophil
خشک شده بوسیله انجمادسخت
soaks
بوسیله مایع اشباع شدن
memoria technica
فن یا شیوهای که بوسیله ان یادوهوش رانیرومندمیسازند
massotherapy
معالجه بوسیله مشت و مال
electrometallurgy
ذوب فلزات بوسیله برق
lyophiled
خشک شده بوسیله انجمادسخت
hit wicket
انداختن میله بوسیله خودتوپزن
self service
کمک بوسیله خود شخص
photocopies
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
chafing
بوسیله اصطکاک گرم کردن
stethoscopy
معاینه بوسیله گوشی طبی
step down
کم کردن ولتاژجریان بوسیله ترانسفورماتور
sporogony
تولید مثل بوسیله هاگ
self-appointed
منصوب شده بوسیله خویشتن
nettle
بوسیله گزنه گزیده شدن
steam propulsion of ships
راندن کشتی ها بوسیله بخار
self administered
اداره شونده بوسیله خویشتن
seaborne
بوسیله کشتی حمل شده
chafes
بوسیله اصطکاک گرم کردن
chafe
بوسیله اصطکاک گرم کردن
telekinesis
حرکت اجسام بوسیله ارواح
photocopy
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
lure
بوسیله تطمیع بدام انداختن
mail order
سفارش کالا بوسیله پست
the block
مردن بوسیله گردن زنی
latch
بوسیله کلون محکم کردن
latches
بوسیله کلون محکم کردن
self appointed
منصوب شده بوسیله خویشتن
lip-read
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
waterborne
حمل شده بوسیله اب اب برد
wet down
بوسیله اب پاشی خیس کردن
nettles
بوسیله گزنه گزیده شدن
photocopying
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
wirephoto
بوسیله بی سیم عکس فرستادن
photocopied
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
self-service
کمک بوسیله خود شخص
roentgenoscopy
معاینه بوسیله اشعه مجهول
cathodogeaph
بوسیله پرتومجهول عکس برداشتن از
semaphore
بوسیله پرچم مخابره کردن
wigwag
ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
to proclaim meetings
بوسیله اگهی اجتماعات راقدغن کردن
hypnotherapy
معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
water fast
غیر قابل پاک شدن بوسیله اب
to knit up
بوسیله بافتن تعمیرکردن بپایان رساندن
homologate
تصویب نوع اتومبیل بوسیله داوران
latensify
بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
lighterage
حمل ونقل کالا بوسیله دوبه
to sue out a writ
حکمی را بوسیله دادن عرضحال گرفتن
immunotherapy
معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com