Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
dome light
چراغ بالای طاق خودرو
Other Matches
high beam
نور بالای چراغ اتومبیل
anti collision light
چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
four by two
خودرو چهارچرخی که فقط دوچرخ ان نیرو داشته باشد خودرو چهار در دو
overhead clearance
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
overhead cover
پوشش بالای سر روپوش بالای سر
pops
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pop
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
crest clearing
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
transom
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
overhead
در بالای سر
at the top of
در بالای
upped
بالای
up
بالای
into the bargain
بالای ان
above
بالای
upping
بالای
over
بالای سر
oer
بالای
atop of
بالای
atop of
در بالای
overhead
بالای سر
over
بالای
above
بالای سر
over-
بالای
over-
بالای سر
outreach
بالای سر
auto
:خودرو
automobile
خودرو
self driven
خودرو
self grown
خودرو
self propelled
خودرو
self propelling
خودرو
vehicle
خودرو
adventive
خودرو
four by four
خودرو 4 در 4
automotive
خودرو
autos
:خودرو
vehicles
خودرو
motor vehicle
خودرو
locomobile
خودرو
automobiles
خودرو
ridge pole
کش بالای شیروانی
rooftops
بالای بام
up the street
بالای خیابان
in-
بالای روی
in
بالای روی
above the earth
بالای زمین
plunging fire
اتش بالای سر
run over
<idiom>
حرکت از بالای
crow's nest
بالای بلندی
overhead cover
حفاظ بالای سر
upstream
بالای رودخانه
overhead stroke
ضربه از بالای سر
uptown
بالای شهر
mean high water
اب بالای میانگین
overhead forehand
فورهند از بالای سر
mantel board
در بالای بخاری
fanlight
پنجره بالای در
fanlights
پنجره بالای در
fan light
پنجره بالای در
crowns
بالای هرچیزی
ridge piece
کش بالای شیروانی
ridge tree
کش بالای شیروانی
roof tree
کش بالای شیروانی
oer
بالای سر روی سر
It passed over my head.
از بالای سرم رد شد
on
بالای در باره
over the horizon
از بالای افق
pressure above the atmosphere
فشار بالای جو
over the horizon
بالای افق
crown
بالای هرچیزی
aloft
در بالای زمین
overhead backhand
بک هند از بالای سر
knap
بالای تپه
rooftop
بالای بام
ammunition carrier
خودرو مهمات کش
vehicular
مربوط به خودرو
motor cars
گردونه خودرو
propeller
گاردان خودرو
to use the car
با خودرو رفتن
to ride in the car
با خودرو رفتن
automobiles
ماشین خودرو
weedy
هرز خودرو
bumper bar
سپر خودرو
escalator
پلکان خودرو
escalators
پلکان خودرو
to turn
[to turn off]
[to make a turn]
پیچیدن
[با خودرو]
automobile
ماشین خودرو
chasis
شاسی خودرو
motor car
گردونه خودرو
moving stairway
پلکان خودرو
personnel carrier
خودرو نفربر
locomobile
گردونه خودرو
truck vehicle
خودرو نظامی
liftruck
خودرو بالابر
caterpillar truck
خودرو هزارپا
drive screw
پیچ خودرو
tank vehicle
خودرو تانکر
tank vehicle
خودرو تانکرسوخت
deep jeep
خودرو زیرابی
escalator
پلکان خودرو
scout car
خودرو دیده ور
moving staircase
پلکان خودرو
tank transporter
خودرو مازتانک بر
motor vehicle
خودرو موتوری
motorcar
خودرو سواری
wildwood
جنگل خودرو
propeller shaft
گاردان خودرو
lamplighter
چراغ چی
lampers
چراغ
nightlight
چراغ کم سو
nightlights
چراغ کم سو
lampad
چراغ
overtaking light
چراغ
lamp
چراغ
lamps
چراغ
white steaming light
چراغ
truck
کلاهک بالای دکل
trucked
کلاهک بالای دکل
head water
بالای رودخانه بالارود
high rate of interest
نرخ بالای بهره
intercepting ditch
ابرو بالای خاکبرداری
rain water head
طشتک بالای ناودان
headlines
در بالای صفحه ریسمان
overhead pass
پاس با دو دست از بالای سر
on station
پروازهواپیما بالای هدف
overwrite
بالای محلی نوشتن
headline
در بالای صفحه ریسمان
spike over the block
ابشار از بالای دفاع
aloft
سطوح بالا در بالای
bed moulding
گچبری بالای کتیبه
superlunary
واقع بر بالای ماه
referees
داور بالای والیبال
refereeing
داور بالای والیبال
refereed
داور بالای والیبال
the sky is above us
آسمان بالای سر ماست
referee
داور بالای والیبال
bartizan
کنگره بالای برج
tree house
خانه بالای درخت
chimney-head
[بالای دودکش کوره ای]
aboveground
در بالای سطح زمین
pulpits
بالای منبر رفتن
pulpit
بالای منبر رفتن
aerospace projection operations
بالای منطقه عملیات
exoatmosphere
ترکش اتمی بالای جو
flews
قسمت اویخته لب بالای سگ
trucks
کلاهک بالای دکل
trucking
کلاهک بالای دکل
penthouses
اطاقک بالای بام
penthouse
اطاقک بالای بام
full tracked
خودرو تمام شنی
high gear
دنده قوی خودرو
unladen weight
وزن ناخالص خودرو
unladen weight
وزن کامل خودرو
short wheel
خودرو شاسی کوتاه
propeller joint
چهارشاخه گاردان خودرو
combat tire
تایر جنگی خودرو
oil pan
جعبه کارتر خودرو
rollover
چپ شدن خودرو یاوسیله
loading list
لیست بارگیری خودرو
suspension wheel
چرخ تعلیق خودرو
lift truck
خودرو دارای جرثقیل
loading plan
طرح بارگیری خودرو
signalled
علامت راهنمای خودرو
wheel wrench
آچار چرخ خودرو
moving stairways
پلکان های خودرو
wheel brace
آچار چرخ خودرو
[spider-type]
lug wrench
[American E]
آچار چرخ خودرو
windshield
شیشه جلو خودرو
full beam
نور بالا
[در خودرو]
upper beam headlights
نور بالا
[در خودرو]
windshields
شیشه جلو خودرو
signal
علامت راهنمای خودرو
boot
[British E]
صندوق چمدان
[خودرو]
moving stairs
{pl}
پلکان های خودرو
trunk
[American E]
صندوق چمدان
[خودرو]
signaled
علامت راهنمای خودرو
moving staircases
پلکان های خودرو
escalators
پلکان های خودرو
payload
بازده خودرو یا دستگاه
payloads
بازده خودرو یا دستگاه
high beam
[American English]
نور بالا
[در خودرو]
cross bar wrench
آچار چرخ خودرو
technical inspection
معاینه فنی
[خودرو]
low beams
[beam light]
[American English]
نور پایین
[خودرو]
dimmed headlights
[lights]
[American English]
نور پایین
[خودرو]
dipped headlights
[lights]
[British English]
نور پایین
[خودرو]
dipped beams
[beam light]
[British English]
نور پایین
[خودرو]
fanal
چراغ گشتی
dim light
چراغ جنگی
blinds
چراغ چشمک زن
electric bulb
چراغ برق
torch light
چراغ قوهای
electric torch
چراغ قوهای
dome light
چراغ برجک
electric lamp
چراغ برق
kerosine
نفت چراغ
battle lights
چراغ پلیس
battle lantern
چراغ خطرجنگی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com