Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
articulated machine lamp
چراغ مطالعه با گردن تاشو
Other Matches
portable standard
چراغ مطالعه
flexible arm lamp
چراغ مطالعه قابل انعطاف
adjustable lamp
چراغ مطالعه قابل تنظیم
lei
دستبند یا گردن بندی از گل وغیره که بر گردن میاویزند گردن بند گل
feasability study
مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
karyosystematice
بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
necks
گردن سر و گردن اسب
neck
گردن سر و گردن اسب
folding
تاشو
flxible
تاشو
slipper
تاشو
limber
تاشو خم شو
collapsible
تاشو
jackknife
تاشو
slippers
تاشو
lissom or some
تاشو
flexible
تاشو
fold-up
تاشو
foldaway
تاشو
fold-away
تاشو
folding yardstick
[metric]
خط کش تاشو
[ابزار]
foldboat
قایق تاشو
fanfold paper
کاغذ تاشو
yard stick
خط کش تاشو
[ابزار]
folding rule
خط کش تاشو
[ابزار]
folding seat
صندلی تاشو
yardstick
خط کش تاشو
[ابزار]
folding meter stick
خط کش تاشو
[ابزار]
jack knife bridge
پل متحرک تاشو
pocket rule
خط کش تاشو
[ابزار]
folding metre stick
[British]
خط کش تاشو
[ابزار]
flxible
لوله تاشو
folding meter stick
[American]
خط کش تاشو
[ابزار]
carpenter's rule
خط کش تاشو
[ابزار]
folding ladder
نردبان تاشو
flexible pipe
لوله تاشو
folding ruler
خط کش تاشو
[ابزار]
double meter stick
[American]
خط کش تاشو
[ابزار]
lissom
تاشو چالاک
lissome
تاشو چالاک
folding bicycle
دوچرخه تاشو
splays
زاویه تاشو پخ
collapsible table
میز تاشو
splaying
زاویه تاشو پخ
campstool
عسلی تاشو
splayed
زاویه تاشو پخ
flexibility
تاشو نرم
articulated pipe
لوله تاشو
deckchair
صندلی تاشو
deckchairs
صندلی تاشو
splay
زاویه تاشو پخ
folding rulers
خط کش های تاشو
[ابزار]
bunks
هرگونه تختخواب تاشو
deck chair
صندلی حصیری تاشو
pocket rules
خط کش های تاشو
[ابزار]
bunk
هرگونه تختخواب تاشو
pliant
دمدمی مزاج تاشو
faltboat
نوعی قایق تاشو
torticollis
کجی مادرزادی گردن گردن کجی
traversing
مانع حائل درب تاشو
traverses
مانع حائل درب تاشو
traversed
مانع حائل درب تاشو
traverse
مانع حائل درب تاشو
step stool
چارپایه پله دار تاشو
wire roll
نوعی سیم خاردار تاشو برای ساختن موانع ضد مکانیزه
offhandedly
بی مطالعه
readings
مطالعه
offhanded
بی مطالعه
off hand
بی مطالعه
extemporal
بی مطالعه
etude
مطالعه
studies
مطالعه
studying
مطالعه
reading
مطالعه
perusal
مطالعه
study
مطالعه
extemporarily
بی مطالعه
unstudied
مطالعه نشده
analyse
[British]
مطالعه کردن
analyze
[American]
مطالعه کردن
feasibility study
مطالعه امکانپذیری
at sight
بی مطالعه قبلی
impromptu
بی مطالعه تصنیف
study habits
عادتهای مطالعه
system study
مطالعه سیستم
studied
از روی مطالعه
assay
مطالعه کردن
studio
اطاق مطالعه
studios
اطاق مطالعه
survey
مطالعه کردن
scrutinize
مطالعه کردن
look into
مطالعه کردن
investigate
مطالعه کردن
inspect
مطالعه کردن
survey
مطالعه مجمل
surveyed
مطالعه مجمل
explore
مطالعه کردن
examine
مطالعه کردن
enquire into
مطالعه کردن
determine
مطالعه کردن
check
مطالعه کردن
bolt
[examine]
مطالعه کردن
surveys
مطالعه مجمل
praxeology
مطالعه رفتارانسان
lucubration
مطالعه سخت
study
مطالعه کردن
evaluate
مطالعه کردن
dissect
[analyse]
مطالعه کردن
motion study
مطالعه ی حرکت
analyzing
جزئیات را مطالعه کردن
analyzes
جزئیات را مطالعه کردن
subject
مبحث موضوع مطالعه
thought out
سنجیده مطالعه شده
analyzed
جزئیات را مطالعه کردن
criminology
مطالعه علمی جرم
well read
اهل مطالعه و تحقیق
well-read
اهل مطالعه و تحقیق
psychognosis
مطالعه عمیق روانی
analysing
جزئیات را مطالعه کردن
analyses
جزئیات را مطالعه کردن
subjected
مبحث موضوع مطالعه
feasibility study
مطالعه امکان سنجی
subjecting
مبحث موضوع مطالعه
self study
مطالعه پیش خود
subjects
مبحث موضوع مطالعه
teleology
مطالعه حکمت غایی
teppetology
مطالعه ریشه ای فرش
to pore
[over; on]
به مطالعه دقیق پرداختن
demography
مطالعه مهاجرت جمعیت
ethnography
مطالعه علمی نژادها
cella
[اتاق مطالعه ی راهبها]
sub judice
مورد مطالعه دادگاه
analyse
جزئیات را مطالعه کردن
analysed
جزئیات را مطالعه کردن
thought-out
سنجیده مطالعه شده
geologic survey
مطالعه زمین شناسی
metallography
مطالعه الیاژهای فلزی
to study out
با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
psychognosy
مطالعه عمیق روانی
myrmecologyt
مطالعه علمی مورچگان
neck
گردن
stiff-necked
گردن کش
napes
پس گردن
crookneck
گردن کج
necks
گردن
mooic
گردن
nape
پس گردن
insubordinate
گردن کش
paxwax
پی گردن
restiff
گردن کش
neck necessity
گردن
extemporized
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporizes
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
toponymy
مطالعه وجه تسمیه شهرهاونقاط
extemporizing
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
geophysical survey
مطالعه خواص فیزیکی زمین
humanist
مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی
studying
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
sinology
مطالعه ادبیات ورسوم چین
extemporising
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporises
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
rheological
<adj.>
علم مطالعه تغییر شکل و جریان ماده
extemporised
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
faunist
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
methods of economic study
روشهای مطالعه علم اقتصاد
angiology
مطالعه عروق خونی و لنفی
extemporize
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
reconsidered
مجددا درامری مطالعه کردن
reconsidering
مجددا درامری مطالعه کردن
integrate circuit technology
مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
consumer research
مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
reconsiders
مجددا درامری مطالعه کردن
studies
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
sight-reads
بدون مطالعه قبلی خواندن
optics
علم مطالعه در خواص نور
capability study
مطالعه امکان انجام کار
income and expenditure approach
مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
ethnology
علم مطالعه نژادها و اقوام
reconsider
مجددا درامری مطالعه کردن
study
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
to make a study of something
چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
gastroenterology
مطالعه معده و روزده وبیماریهای ان
geopolitics
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
sight read
بدون مطالعه قبلی خواندن
sight-read
بدون مطالعه قبلی خواندن
sight-reading
بدون مطالعه قبلی خواندن
ruffian
گردن کلفت
arrogantly
گردن فراز
dumpy
گردن کلفت
ruffians
گردن کلفت
necklet
خز یا شال گردن
arrogant
گردن فراز
necklet
گردن پوش
nucha
پشت گردن
nip up
اسکلبکا پس گردن
stoutness
گردن کلفتی
feed
تغذیه گردن
long necked
گردن دراز
anadem
گردن بند
the neck of a womb
گردن زهدان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com