English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 55 (2 milliseconds)
English Persian
base frame چهارچوب زیر دستگاهها
Other Matches
birdcage چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcages چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
instrumentation دستگاهها
control pannel تابلوی دستگاهها
out put توان دستگاهها
plate پلاکهای توضیحات دستگاهها
plates پلاکهای توضیحات دستگاهها
jamming تولیداختلال در دستگاهها اغتشاش
orientation روانه کردن دستگاهها
low level keying استفاده از ولتاژ کم درمدارها و دستگاهها
orients توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها
orient توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها
orienting توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها
frame work چهارچوب
cradling چهارچوب
frame چهارچوب
doorjamb چهارچوب
yokes چهارچوب
framework چهارچوب
frameworks چهارچوب
frame چهارچوب تنه
bedsteads چهارچوب تختخواب
paneling قاب چهارچوب
door lintel کلاه چهارچوب
cratch اغل چهارچوب
bedstand چهارچوب تختخواب
sliding چهارچوب متحرک
hurdles چهارچوب جگنی
hurdle چهارچوب جگنی
bedstead چهارچوب تختخواب
frame of reference چهارچوب داوری
frames of reference چهارچوب داوری
adjustable frame چهارچوب قابل تنظیم
structure چهارچوب دار [قالی]
format ابعاد و چهارچوب فرش
basic agreement چهارچوب توافق [حقوق]
spinning frame چهارچوب یا دستگاه نخ تابی
trave چهارچوب اسب بندی
master agreement چهارچوب توافق [حقوق]
slides صفحه لغزنده چهارچوب
slide صفحه لغزنده چهارچوب
outline agreement چهارچوب توافق [حقوق]
skeleton agreement چهارچوب توافق [حقوق]
frame agreement چهارچوب توافق [حقوق]
tenter چهارچوب پارچه خشک کنی
tenterhook گیره چهارچوب پارچه خشک کنی
stile باهو چوب عمودی چهارچوب درب
stiles باهو چوب عمودی چهارچوب درب
outside art [هنری که خارج از چهارچوب رسمی و فرهنگی اجتماع باشد]
EtherTalk درسیستم Apple Macintosh گونههای مختلف شبکه اترنت استاندارد برای اتصال دستگاهها بهم و تغییری در Apple Talk کندتر است
e r p اجرا کرد وکمکهایی که در چهارچوب این برنامه به اروپا شدبیشتر کمکهای مارشال نامیده می شوند
knife rest نوعی مانع یا سدجادهای است که با سیم خاردار و یک چهارچوب فلزی یا چوبی تهیه می کنند و قابل حمل میباشد
automation کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com