English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (9 milliseconds)
English Persian
quadruplet چهار گانه
quadruplets چهار گانه
quadruple چهار گانه
quadrupled چهار گانه
quadruples چهار گانه
quadrupling چهار گانه
Search result with all words
the big four بزرگان چهار گانه
to orient oneself جهات چهار گانه خود راتعیین کردن
Other Matches
cross-in-square [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
four poster تختخوابی که چهار تیر یادیرک در چهار گوشه دارد
trapezium چهار پهلو چهار ضلعی غیر منظم
quatrefoil چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
tetragonal دارای چهار زاویه چهار کنجی
quadrumana چهار دستان میمونهای چهار دست و پا
quadrumvir انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
tetrahedron جسم چهار سطحی چهار ضلعی
tetrapterous دارای چهار بال چهار جناحی
quatrefoil چهار ترک چهار گوشه
quadrangle چهار گوش چهار دیواری
qyaternary چهار واحدی چهار عضوی
quadrangles چهار گوش چهار دیواری
tripling سه گانه
trinary سه گانه
triples سه گانه
tripled سه گانه
sextuplicate شش گانه
hobby-horses گانه
hobby-horse گانه
ternal سه گانه
sextette شش گانه
decuple ده گانه
sextuplet شش گانه
trinal سه گانه
trebly سه گانه
triple سه گانه
hexaploid شش گانه
triplet سه گانه
three fold سه گانه
triple point نقطه سه گانه
the tribes اسباط 21 گانه
sextets شش گانه شش قلو
trilcgy یا قطعات سه گانه
degress of comparison درجات سه گانه
sextet شش گانه شش قلو
triple address با نشانی سه گانه
the learned professions علوم سه گانه
the three kingdoms مولودهای سه گانه
ternary سه برگچهای سه گانه
triple bond پیوند سه گانه
ternate سه برگچهای سه گانه
toothless بچه گانه
twelve دوازده گانه
the big three بزرگان سه گانه
the triple entent ائتلاف سه گانه
the three kingdoms موالیدسه گانه
duopoly انحصار دو گانه
septempartite هفت گانه
in severalty جدا گانه
octoploid هشت گانه
services نیروهای سه گانه
macrogamete کلان گانه
decathlons ورزشهای ده گانه دوومیدانی
punic wars جنگهای سه گانه رم باقرطاجنی ها
heptarchy ولایات هفت گانه
hypocorism لقب بچه گانه
octachord نتهای هشت گانه
the three persons اقنوم های سه گانه
octarchy ولایات هشت گانه
octateuch کتابهای هشت گانه
pedologia گفتار بچه گانه
slingshot تیرکمان بچه گانه
slingshots تیرکمان بچه گانه
triumvir عضو اتحاد سه گانه
decathlon ورزشهای ده گانه دوومیدانی
five unit code الفبای پنج گانه
twelve tables الواح دوازده گانه
trivium علوم ازاد سه گانه
small clothes جامه بچه گانه
sextuple دارای شش ضربه شش گانه
multiprocessing پردازش چند گانه
multiple connector بست چند گانه
fourteen points اصول چهارده گانه
multicomputer کامپیوتر چند گانه
multiple regression رگرسیون چند گانه
parish register دفتر ثبت وقایع سه گانه
multiaccess computer کامپیوتر با دسترسی چند گانه
multiprecision arithmetic ریاضیات با دقت چند گانه
multiprocessing system سیستم پردازش چند گانه
soapbox derby مسابقه گاریهای بچه گانه درسرازیری
hop stop and jump قسمتهای سه گانه پرش طول سه گام
multiple arc lamp لامپ قوسی با اتصال چند گانه
girly غیر بالغ خام وبچه گانه
signs of the zodiac صورتهای منطقه البروج برجهای دوازده گانه
hierarchy گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
trigraph حروف رمز سه گانه مربوط به کد فنی تجهیزات انفرادی
hierarchies گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
triathlon مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر
phratry درتاریخ یونان واحد قومیت یکی از تقسیمات سه گانه قبیله
agoines مسابقههای سه گانه یونانیان باستان ورزش وموسیقی وغشه یادو
jan grid سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
menu display روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
triple point نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
siva خدای والامقام هندو که ازخدایان سه گانه یا تثلیث دین هندو بشمار میرود
heptateueh کتب هفت گانه اول کتب عهدعتیق
quadrate چهار یک
quartile چهار یک
quarter چهار یک
four چهار
tetrad چهار
quadrilateral چهار بر
quadrilaterals چهار بر
quatre چهار
tetragon چهار بر
quadrupled چهار لا
quadruple چهار لا
quadruples چهار لا
quadruped چهار پا
quadrupeds چهار پا
quadrupling چهار لا
vigesimal بیست قسمت شده بیست گانه
four o'clock ساعت چهار
four dimensional چهار بعدی
four cycle چهار چرخه
four pole چهار قطبی
four way چهار لولهای
quatrefoil گل چهار گلبرگی
Wednesday چهار شنبه
Wednesdays چهار شنبه
gallops چهار نعل
square dome چهار طاقی
galloped چهار نعل
double breasted کت چهار دکمه
gallop چهار نعل
squaring چهار گوش
twice is دو دو تا چهار تا میشود
squares چهار گوش
squared چهار گوش
square چهار گوش
quadrant چهار گوش
four way چهار راه
quadrisyllabic چهار هجائی
close چهار گوشه
quadrangular چهار گوشه
point four اصل چهار
long legged چهار پایه
creep چهار دست و پا
all eyes چهار چشمی
intersections چهار راه
intersection چهار راه
quad چهار قلو
quad چهار گوش
quads چهار قلو
quadrivalent چهار ارزشی
quadrivalent چهار بنیانی
foursquare چهار ضلعی
tetrasyllabic چهار هجائی
quadrifid چهار شکافی
quadric چهار تایی
quadrate چهار گوش
quads چهار گوش
quadraple چهار برابر
quadrant چهار یک دایره
tetrastich چهار بیتی
tetrahedron چهار وجهی
the cardinal humours چهار ابگونه
the four seasons چهار فصل
quadripartite چهار جزئی
tetrahedral چهار وجهی
quadrupling چهار تایی
four عدد چهار
quadrilateral چهار ضلعی
tetrahedral چهار ضلعی
quadrilaterals چهار جانبه
quadrilaterals چهار ضلعی
tetramerous چهار جزیی
tetrasporous چهار هاگی
tetrasporic چهار هاگی
tetrastichous چهار جزیی
footstool چهار پایه
footstools چهار پایه
tetratomic چهار اتمی
tetravalent چهار فرفیتی
tetravalent چهار بنیانی
tetrapod پروانه چهار پا
tetraphyllous چهار برگه
quadruples چهار تایی
all fours چهار دست و پا
tetrad چهار عنصری
tetradactylous چهار پنجهای
quadrupled چهار تایی
quadrilateral چهار جانبه
tetragon چهار ضلعی
tetragon چهار گوشه
quadruple چهار تایی
backfour چهار مدافع
tetrameter چهار وزنی
qyaternary چهار تایی
tertramerous چهار جزئی
cross legged چهار زانو
curb-roof شیروانی چهار تکه
eyes in the back of one's head <idiom> چهار چشمی پاییدن
Egyptian triangle [سه، چهار یا پنج گوش]
phantom circuit مدار چهار سیمی
estipite ستون چهار گوش
phantomed cable کابل چهار سیمی
cross-quarter [آرایش گل چهار برگی]
tetrachromatism دید چهار رنگی
cross-vault طاق چهار بخش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com