English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
public goods کالاهای عمومی
social good کالاهای عمومی
Search result with all words
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
consolidation container کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
Other Matches
branded goods کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
producer's goods کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
perishable goods کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
general quarters اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduce بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
general orders دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose کارهای عمومی مصارف عمومی
consolidated dining facility تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
durables کالاهای بادوام
consumables کالاهای مصرفی
social good کالاهای اجتماعی
differentiated products کالاهای متفاوت
durable goods کالاهای بادوام
purpose made کالاهای خاص
attractive goods کالاهای جذاب
differentiated products کالاهای ناهمگن
necessities کالاهای ضروری
consumption goods کالاهای مصرفی
merit goods کالاهای ایده ال
merit goods کالاهای مطلوب
soft goods کالاهای بی دوام
heavy goods کالاهای سنگین
intermediate goods کالاهای واسطهای
intermediate goods کالاهای واسطه
supporting goods کالاهای حمایتی
goods on consignment کالاهای امانی
investment goods کالاهای سرمایهای
hazardous goods کالاهای خطرناک
goods receiving کالاهای دریافتی
inwards goods کالاهای وارداتی
fancy goods کالاهای تجملی
Consumer ( consrmers ) goods . کالاهای مصرفی
substitute goods کالاهای جانشین
goods inwards کالاهای دریافتی
labor intensive goods کالاهای کاربر
expendable supplies کالاهای مصرفی
spot goods کالاهای موجود
visibles کالاهای مرئی
mixed goods کالاهای مختلط
proprietary goods کالاهای اختصاصی
luxury goods کالاهای تجملی
collective goods کالاهای جمعی
complementary goods کالاهای مکمل
nondurable goods کالاهای بی دوام
consumer goods کالاهای مصرفی
capital goods کالاهای سرمایهای
goods in transit کالاهای عبوری
luxury goods کالاهای تشریفاتی
goods intake کالاهای دریافتی
imports کالاهای وارداتی
available goods کالاهای موجود
producer goods کالاهای تولیدی
producer goods کالاهای سرمایهای
producer's goods کالاهای مولد
commercial items کالاهای تجارتی
prohibited goods کالاهای ممنوعه
exports کالاهای صادراتی
soft goods کالاهای مصرف شدنی
perishable goods کالاهای فاسد شدنی
spot goods کالاهای اماده تحویل
man made goods کالاهای ساخت بشر
stock accounting حساب کالاهای موجود
visibles کالاهای قابل رویت
prohibited goods کالاهای منع شده
goods inwards کالاهای درحال تحویل
principle of exclusion در مورد کالاهای خصوصی
intermediate stock کالاهای نیمه تمام
goods receiving کالاهای درحال تحویل
finished goods کالاهای ساخته شده
free list صورت کالاهای بی گمرک
finished goods کالاهای اماده فروش
commodity loading بارگیری کالاهای مختلف
competitive goods کالاهای مورد رقابت
stock market بورس کالاهای مختلف
stock markets بورس کالاهای مختلف
nondurable consumer goods کالاهای مصرفی بی دوام
consumer nondurables کالاهای مصرفی بی دوام
consumer durables کالاهای مصرفی پر دوام
durable consumption goods کالاهای مصرفی بادوام
nonessential goods کالاهای غیر اساسی
consumer durable goods کالاهای مصرفی بادوام
fabrication کالاهای ساخته شده
overdue goods کالاهای تحویل نشده
goods intake کالاهای درحال تحویل
service stock اماد و کالاهای جنگی
damaged shipments کالاهای اسیب دیده
semi luxury goods کالاهای نیمه تجملی
semi finished goods کالاهای نیمه ساخته
semi durable goods کالاهای نیمه بادوام
secondhand goods کالاهای دست دوم
consumer price index شاخص قیمت کالاهای مصرفی
index of consumer prices شاخص قیمت کالاهای مصرفی
consumer credit اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
finished goods stock موجودی کالاهای تمام شده
silk manufactures of home کالاهای ابریشمی ساخت میهن
excise taxes مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
extreport trade صادرات مجدد کالاهای وارداتی
surplus مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
surpluses مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
farm price supports حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
rationed goods کالاهای جیره بندی شده
articlcs of virtu کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
marketable goods کالاهای قابل عرضه به بازار
delivery note فهرست کالاهای در حال حمل
intermediate stock موجودی کالاهای درحال ساخت
cataloguing فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogued فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloged فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloging فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogs فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
jetsam کالاهای به دریا ریخته شده
ten cent store فروشگاه دارای کالاهای ارزان
Nothing to declare همراه نداشتن کالاهای گمرکی
Goods to declare همراه داشتن کالاهای گمرکی
general cargo rates نرخهای حمل کالاهای متفرقه
job lot کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
job lots کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
catalogues فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogue فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
finished کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
demand factors جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
cornering the market خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
salvor نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
combination carrier کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
bonded store انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
consumable اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
packing list صورت کالاهای بسته بندی شده
window shop به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
durable goods کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
field stockade کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
stores کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
goods on approval تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
discriminating tariff شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
flag discrimination مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
Best before: تا این تاریخ مصرف شود : [برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
prize of war کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
group contracts قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
window shopper کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
common carrier موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
trade restrictions جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
just in time روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
customs union مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
dead weight کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weights کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
abc analysis طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
work in process کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
ship's manifest صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
work in progress کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
pilot line operation کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
commodity groups گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
widest عمومی
wider عمومی
wide عمومی
outline خط عمومی
universal عمومی
outlining خط عمومی
common :عمومی
common عمومی
generic عمومی
the public voice عمومی
general عمومی
common user عمومی
oecumenical عمومی
popular عمومی
hackneyed عمومی
rife عمومی
public عمومی
general porpose عمومی
commoners عمومی
overt عمومی
commonest عمومی
ecumenic عمومی
commonest :عمومی
outlines خط عمومی
commoners :عمومی
generals عمومی
outlined خط عمومی
vendor فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendors فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
general psychology روانشناسی عمومی
collective call sign معرف عمومی
general staff ستاد عمومی
g/a خسارت عمومی
central war جنگ عمومی
general paresis فلج عمومی
general act سند عمومی
general paralysis فلج عمومی
general stock سهام عمومی
general ability توانایی عمومی
general reserve احتیاط عمومی
checkup معاینه عمومی
general relativity نسبیت عمومی
general plan نقشه عمومی
general quarters اسایشگاههای عمومی
public warehouse انبار عمومی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com