Dictiornary-Farsi | کبرای قضیه منطقی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
majorpremise	کبرای قضیه منطقی


Other Matches

lemma	کبرای قیاس منطقی اصل موضوع
syllogism	قضیه منطقی
subordinate coajunction	حرف عطفی که قضیه تاریخ را به قضیه اصلی می پیوندد
majorpremise	کبرای قیاس
compound complex	دارای دو قضیه اصلی ویک قضیه فرعی
labia majora	شفتین کبرای فرج
material implication	شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
conditional	شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
material conditional	شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
implies	شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
implication	شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
material consequence	شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
paged address	مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
end stopped	دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
programmable logic array	ارایه منطقی برنامه پذیر ارایه منطقی برنامه ریزی
proposition	قضیه
axiom	قضیه
propositions	قضیه
propositioning	قضیه
propositioned	قضیه
theorem	قضیه
cages	قضیه
cage	قضیه
theorems	قضیه
clauses	قضیه
thesis	قضیه
theses	قضیه
cases	قضیه
case	قضیه
clause	قضیه
axioms	قضیه
premiss	قضیه
rearrangement theorem	قضیه نوارایی
pythagorean proposition	قضیه عروس
poniard asinorum	قضیه خرفهم
mattered	امر قضیه
virial theorem	قضیه ویریال
variation theorem	قضیه تغییر
poniard asinorum	قضیه حماریه
slutsky theorem	قضیه اسلاتسکی
orthogonality theorem	قضیه تعامد
point of honour	قضیه شرف
principal clause	قضیه اصلی
matters	امر قضیه
expansion theorem	قضیه بسطی
bayes'theorem	قضیه بیس
bernoulli theorem	قضیه برنولی
binomial theorem	قضیه دو جملهای
boltzmann h threrem	قضیه H بولتزمن
h theorem of boltzmann	قضیه H بولتزمن
central limit theorem	قضیه حد مرکزی
opposites	عکس قضیه
duality theorem	قضیه دوگانگی
mattering	امر قضیه
euler theorem	قضیه اولر
matter	امر قضیه
euler's theorem	قضیه اویلر
asses bridge	قضیه حماریه
test cases	قضیه در ازمایش
test case	قضیه در ازمایش
opposite	عکس قضیه
obverse	قضیه تالی
clause	جزء قضیه
clauses	جزء قضیه
f.clause	قضیه که با in order thatاغازگرد د
balanced budget theorem	قضیه بودجه متوازن
adjudicated case	قضیه محکوم بها
theses	رساله دکتری قضیه
addition theorem	قضیه جمع پذیری
thesis	رساله دکتری قضیه
clausius virial theorem	قضیه ویریال کلازیوس
How did it turn out?	[قضیه] چطور تمام شد؟
Pythagoras' theorem	قضیه فیثاغورس [ریاضی]
Pythagorean theorem	قضیه فیثاغورس [ریاضی]
hypotheses	قضیه فرضی نهشته
hypothesis	قضیه فرضی نهشته
res judicata	قضیه محکوم بها
worst-case scenario	بدترین شکل قضیه
jahn teller theorem	قضیه یان- تلر
In this matter	در این بابت [قضیه]
non restrictive clause	قضیه غیر تحدیدی
worst case scenario	بدترین شکل قضیه
superaltern	قضیه کلی مورداستدلال
prime number theorem	قضیه اعداد اول [ریاضی]
issued	مسئله قضیه تحویل جنس
issue	مسئله قضیه تحویل جنس
I saw it for myself . I was an eye –witness	خودم شاهد قضیه بودم
axioms	قضیه حقیقی حقیقت متعارفه
i had no voice in that matter	من دران قضیه رایی نداشتم
issues	مسئله قضیه تحویل جنس
premised	قضیه ثابت یا اثبات شده
to have no say [in that matter]	پاسخگو نبودن [در این قضیه]
well-ordering theorem	قضیه خوش ترتیبی [ریاضی]
premisses	قضیه ثابت یا اثبات شده
premise	قضیه ثابت یا اثبات شده
autre fois acquit	قضیه محکوم بها در امورجزاییfacsimile
axiom	قضیه حقیقی حقیقت متعارفه
It is quite a hypothetical case .	این یک قضیه کاملا" فرضی است
adoption	مربوط به قضیه پسر خواندگی عیسی
That's another story.	این داستان [قضیه] دیگری است.
Now that you're here, it's a whole new ball game.	حالا که اینجایی قضیه خیلی فرق می کند.
prosyllogism	قضیهای که نتیجه ان مبنای قضیه دیگر باشد
question	موضوع قضیه شکنجه کردن به منظوراقرار گرفتن
questioned	موضوع قضیه شکنجه کردن به منظوراقرار گرفتن
questions	موضوع قضیه شکنجه کردن به منظوراقرار گرفتن
argumentive	منطقی
intralogical	منطقی
argumentative	منطقی
logic	منطقی
logical trace	رد منطقی
logical	منطقی
reasonable	منطقی
logistic	منطقی
not	نه منطقی
dialectician	منطقی
dialectical	منطقی
dialectic	منطقی
rational	منطقی
logical fallacy	سفسطه منطقی
logical operation	عملکرد منطقی
logical operations	عملیات منطقی
logical decision	تصمیم منطقی
logical operator	عملگر منطقی
logical product	رکورد منطقی
logical reasoning	استدلال منطقی
logical record	مدرک منطقی
logical record	رکورد منطقی
logical operation	عمل منطقی
logical design	طرح منطقی
logical file	پرونده منطقی
logical expression	مبین منطقی
logical file	فایل منطقی
logical instruction	دستورالعمل منطقی
logical not	نقص منطقی
logical drives	گردانندههای منطقی
logical difference	تفاضل منطقی
logical design	طراحی منطقی
logical not	نفی منطقی
logical representation	نمایش منطقی
logical sum	جمع منطقی
logical symbol	علامت منطقی
stand to reason <idiom>	منطقی بودن
rational expectations	انتظارات منطقی
rational numbers	اعداد منطقی
syllogism	قیاس منطقی
unreasoning	غیر منطقی
to stand to reason	منطقی است
syntaxic thought	اندیشه منطقی
prelogical	پیش منطقی
postulation	قیاس منطقی
paralogism	لغزش منطقی
logical unit	واحد منطقی
logical value	ارزش منطقی
logical value	مقدار منطقی
logicality	منطقی بودن
non logical	غیر منطقی
nonsequitur	غیر منطقی
sorites	تسلسل منطقی
logical connector	رابط منطقی
illogic	غیر منطقی
irrationally	بطورغیر منطقی
and	ضرب منطقی
logic device	دستگاه منطقی
logic diagram	نمودار منطقی
and	جمع منطقی
logic element	عنصر منطقی
rational	عقلانی منطقی
consequences	نتیجه منطقی
consequence	نتیجه منطقی
logic error	خطای منطقی
logical error	خطای منطقی
logic design	طراحی منطقی
logic design	طرح منطقی
logic circuits	مدارهای منطقی
inconsecutive	فاقدارتباط منطقی
inconsequent	فاقدارتباط منطقی
elench	تکذیب منطقی
consecution	نتیجه منطقی
ligical multiply	ضرب منطقی
logical multiply	ضرب منطقی
alu	واحدحسابی- منطقی
logic add	جمع منطقی
logic analysis	تحلیل منطقی
logic array	ارایه منطقی
logic board	تخته منطقی
logic board	برد منطقی
logic card	کارت منطقی
logic circuit	مدار منطقی
logic function	تابع منطقی
logical function	تابع منطقی
or	یای منطقی
logical comparison	مقایسه منطقی
logic variable	متغیر منطقی
logic sum	مجموع منطقی
logic switch	گزینه منطقی
logic symbol	نماد منطقی
logic symbol	علامت منطقی
postulate	قیاس منطقی
logical cognition	شناخت منطقی
logic theory	نظریه منطقی