English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (8 milliseconds)
English Persian
praam کرجی یا پارویی اسکاندیناوی
Other Matches
pair oar کرجی دو پارویی
dingey کرجی پارویی
shallop کرجی پارویی
row boat کرجی پارویی
skiff کرجی پارویی کوچک
to pull any one across a river کسی را با کرجی پارویی ازرودخانه گذراندن
gig نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
gigs نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
yawl قایق چهار پارویی یا شش پارویی حمل شده در کشتی
midship میان کشتی یا کرجی وسطکشتی یا کرجی
Scandinavians اسکاندیناوی
Scandinavia اسکاندیناوی
Scandinavian اسکاندیناوی
northman اسکاندیناوی باستانی
norseman اسکاندیناوی باستانی
lapponian درشمال اسکاندیناوی
Vikings جنگجوی اسکاندیناوی
norse مربوط به اسکاندیناوی
Viking جنگجوی اسکاندیناوی
norse اهل اسکاندیناوی
kraken اژدهای دریایی افسانهای اسکاندیناوی
laplander اهل در شمال اسکاندیناوی زبان لایلاندی
sea king دزد دریایی اسکاندیناوی درقرنهای میانه
skald شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
nordic council شورای اسکاندیناوی مجمع متشکل ازنمایندگان دانمارک
cutters قایق پارویی
pulling boat قایق پارویی
cutter قایق پارویی
coble قایق پارویی
rowboats قایق پارویی
rowboat قایق پارویی
kayaks قایق پارویی اسکیموها
kayak قایق پارویی اسکیموها
frigates نوعی قایق پارویی
frigate نوعی قایق پارویی
pinnace کشتی کوچک پارویی
proa قایق پارویی وبادبانی اندونزی
wherry قایق سبک پارویی مسافری
dinghies قایق کوچک پارویی یابادبانی
dinghy قایق کوچک پارویی یابادبانی
nordic council فنلاند و نروژ که هدف ان بسط همکاریهای کشورهای اسکاندیناوی درشئون مختلف است
galleass کشتی بادبانی و پارویی بزرگ قرون 71 و 81
galley کشتی پارویی یا بادبانی قرون وسطی
gig نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
gigs نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
whaleboat قایق موتوری یا پارویی درازو باریک مخصوص صید نهنگ و غیره
dragon style [سبک دراگون که سبک هنری وایکینگ های اسکاندیناوی بوده است.]
barges کرجی
towing boat کرجی
crabber کرجی
hoy کرجی
barque کرجی
barged کرجی
small craft کرجی ها
barge کرجی
barquentine کرجی
praam کرجی ته پهن
penteconter کرجی 05پارویی
life boat کرجی نجات
long boat کرجی بزرگ
oarsmanship کرجی رانی
singlisticker کرجی شراعی
sloop of war کرجی جنگی
steam boat کرجی بخار
flyboat کرجی تندرو
dragboat کرجی لاروب
bargeman کرجی بان
gondolier کرجی بان
drag boat کرجی لاروب
gondoliers کرجی بان
trawlers کرجی ماهیگیری
davit کرجی بلندکن
cockle shell کرجی کوچک
cockboat کرجی کوچک
cock boat کرجی کوچک
trawler کرجی ماهیگیری
caique کرجی که دربوسفوربکارمیرود
bargee کرجی بان
falt کرجی ته پهن
boatman کرجی بان
cutter نوعی کرجی
cutters نوعی کرجی
pleasure boat کرجی تفرجی
pugs کرجی بان
pug کرجی بان
landing craft کرجی ساحلی
ferryman کرجی بان
rower کرجی ران
rowers کرجی ران
regatta مسابقه کرجی رانی
regattas مسابقه کرجی رانی
barcarolle سرود کرجی بان
gondolier راننده کرجی ونیزی
barcarole سرود کرجی بان
tugboat کرجی یا کشتی یدک کش
gondoliers راننده کرجی ونیزی
sloop کرجی یک دگلی قدیمی
fishing boat کرجی ماهی گیری
flag boat کرجی پرچم دار
dory کرجی ته پهن ماهیگیری
keelboatman کرجی بان رودخانه
hackney boat کرجی یاکشتی کرایهای
flag boat کرجی نشان دار
motor launch قایق موتوری کرجی
fosher boat کرجی ماهی گیری
bumboat کرجی سورسات فروش
fishermen صیاد ماهی کرجی ماهیگیری
fisherman صیاد ماهی کرجی ماهیگیری
galliot کرجی باری یا ماهی گیری
inboard engined boat کرجی که موتورش در میان انست
fly boat کرجی تندروکه درترعه هابکارمیرود
dumb barge کرجی بی بادبان یابی موتور
fisher جانور ماهیخوار کرجی ماهیگیری
puntist راننده کرجی نام دارد
pitpan یکجور کرجی دراز و ته پهن
boats کرجی هرچیزی شبیه قایق
boat کرجی هرچیزی شبیه قایق
row a race مسابقه کرجی رانی دادن
packet boat کرجی پستی کشتی مسافربر
to row a race در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
carvel کشتی کوچک سریع السیر کرجی
speedboats کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
speedboat کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
pontoar نوعی کرجی برای پل بندی کلک
galiot کرجی باری یاماهی گیری هلندی
yacht کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
yachts کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
pontoons کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
pontoon کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
long boat بزرگترین کرجی که وابسته بکشتی بازرگانی است
an outboard engine boat کرجی ای که موتور ان دربیرون ان واقع شده است
paddle boats کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
paddle boat کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
nuggar بکجور کرجی بزرگ که دررودخانه نیل بکار میرود
he stroked درعقب کرجی نشسته پارومیزدبدان سام که پاروزنان دیگر .....میزدند
jigger بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
karadja medallion ترنج کرجی [این طرح مربوط به منطقه ای بین اهر و تبریز می باشد که در آن ترنج حالت کشیده داشته و هشت وجه آنرا با حالتی از قلاب می پوشانند.]
floatable قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com