Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
self acquired
کسب وتحصیل شده بوسیله خود شخص
Other Matches
perprep
بوسیله
wherewithal
که بوسیله ان
by dint of
بوسیله
with
بوسیله
whereby
که بوسیله ان
via
بوسیله
per
بوسیله
by
بوسیله
thruogh the a of
بوسیله
by the instrumentality of
بوسیله
at the hand of
بوسیله
of
بوسیله
osmose
نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
hydrolysis
تجزیه بوسیله اب
electrically
بوسیله برق
municipally
بوسیله شهرداری
by the f.
بوسیله لمس
by wire
بوسیله تلگراف
per pais
بوسیله مملکت
per pais
بوسیله کشور
by depty
بوسیله نماینده
hydromancy
تفال بوسیله اب
brew
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
galvanography
روی مس بوسیله اندودکهربایی
traingulation
پیمایش بوسیله مثلثات
electromotive
متحرک بوسیله برق
seagirt
محصور بوسیله دریا
eluviation
انتقال بوسیله بادوباران
electric chair
اعدام بوسیله برق
brews
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
poured
تراوش بوسیله ریزش
pour
تراوش بوسیله ریزش
baptizing
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptizes
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptized
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptize
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptising
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptises
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptised
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
pours
تراوش بوسیله ریزش
churns
بوسیله اسباب گردنده
churn
بوسیله اسباب گردنده
to pick thanks
بوسیله سخن چینی
diathermy
معالجه بوسیله حرارت
to scent out
بوسیله بوجستجوکردن ویافتن
dragonnades
بوسیله سواره نظام
pouring
تراوش بوسیله ریزش
intuitively
بوسیله درک مستقیم
pipe down
بوسیله شیپور یا نای
semaphore
مخابره بوسیله پرچم
phototypography
چاپ بوسیله عکسبرداری
photogelatin process
چاپ بوسیله ژلاتین
pipage
ترابری بوسیله لوله
postage
حمل بوسیله پست
lapped joint
اتصال بوسیله پوشش
brewed
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
leaching
تصفیه بوسیله شستشو
patents
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patenting
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patented
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patent
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
sent via e-mail
بوسیله ایمیل فرستاده شد
pipeage
ترابری بوسیله لوله
aerotherapeutics
معالجه بوسیله هوا
radar scan
مراقبت بوسیله رادار
windblown
در حرکت بوسیله باد
churned
بوسیله اسباب گردنده
hydrolyze
بوسیله اب تجزیه شدن
hydromancer
تفال زننده بوسیله اب
aeromancy
تفال بوسیله هوا
in propria persona
بوسیله خود شخص
infiltration
پالایش بوسیله تراوش
windswept
بوسیله باد جاروشده
chafes
بوسیله اصطکاک گرم کردن
wet down
بوسیله اب پاشی خیس کردن
carbon arcwelding
جوش قوسی بوسیله کربن
argon arc welding
جوش قوسی بوسیله گازارگون
incuse
نقش شده بوسیله چکش
semaphore
بوسیله پرچم مخابره کردن
waterborne
حمل شده بوسیله اب اب برد
wirephoto
بوسیله بی سیم عکس فرستادن
radiograms
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
chemical warfare
جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
wigwag
ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
cathodogeaph
بوسیله پرتومجهول عکس برداشتن از
chafe
بوسیله اصطکاک گرم کردن
container transport
حمل و نقل بوسیله کانتینر
radiophotograph
انتقال عکس بوسیله رادیو
hit wicket
انداختن میله بوسیله خودتوپزن
hydropathy
معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
hydrophilous
گرده افشانی کننده بوسیله اب
hyphenate
بوسیله خط دارای فاصله کردن
in law
خویشاوند و منسوب بوسیله ازدواج
platinotype
عکاسی بوسیله املاح پلاتین
instantiate
معرفی کردن بوسیله کنسرت
intercommunication system
ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
massotherapy
معالجه بوسیله مشت و مال
photomap
نقشه برداری بوسیله عکاسی
photolighograph
عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
photoengraving
گراور سازی بوسیله عکاسی
phonendoscope
اسبابی که بوسیله ان صداهای کوچک
lightproof
غیرقابل نفوذ بوسیله نور
lyophil
خشک شده بوسیله انجمادسخت
memoria technica
فن یا شیوهای که بوسیله ان یادوهوش رانیرومندمیسازند
rainwash
شستشوی چیزی بوسیله باران
rainwash
شسته شده بوسیله باران
the block
مردن بوسیله گردن زنی
pyretotherapy
معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
telekinesis
حرکت اجسام بوسیله ارواح
stethoscopy
معاینه بوسیله گوشی طبی
step down
کم کردن ولتاژجریان بوسیله ترانسفورماتور
steam propulsion of ships
راندن کشتی ها بوسیله بخار
sporogony
تولید مثل بوسیله هاگ
electro magnetism
تولید خواص مغناطیسی بوسیله
electrometallurgy
ذوب فلزات بوسیله برق
self administered
اداره شونده بوسیله خویشتن
perfusion
غسل تعمید بوسیله اب پاشی
electrotype
بوسیله برق چاپ کردن
seaborne
بوسیله کشتی حمل شده
embolic
مربوط به انسداد رگ بوسیله جسمی
roentgenoscopy
معاینه بوسیله اشعه مجهول
rocket propulsion
حرکت بجلو بوسیله موتورموشکی
grout stop
اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
lyophiled
خشک شده بوسیله انجمادسخت
to buy something at an auction
چیزی را در
[بوسیله]
حراجی خریدن
self-service
کمک بوسیله خود شخص
self service
کمک بوسیله خود شخص
suicide attack
قصد کشت بوسیله خودکشی
suicide bombing
قصد کشت بوسیله خودکشی
self appointed
منصوب شده بوسیله خویشتن
soaks
بوسیله مایع اشباع شدن
soak
بوسیله مایع اشباع شدن
chafing
بوسیله اصطکاک گرم کردن
self-appointed
منصوب شده بوسیله خویشتن
nettle
بوسیله گزنه گزیده شدن
nettles
بوسیله گزنه گزیده شدن
by no one else
از
[بوسیله]
هیچ کسی دیگر
photocopied
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
latch
بوسیله کلون محکم کردن
lip-reads
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-read
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip read
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
latches
بوسیله کلون محکم کردن
string
یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
luring
بوسیله تطمیع بدام انداختن
lures
بوسیله تطمیع بدام انداختن
lured
بوسیله تطمیع بدام انداختن
lure
بوسیله تطمیع بدام انداختن
photocopying
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopies
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
shields
بوسیله سپر حفظ کردن
radiogram
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
shield
بوسیله سپر حفظ کردن
photocopy
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
mail order
سفارش کالا بوسیله پست
roentgenize
بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
roentgenoscope
دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
osteopathy
درمان بوسیله مالش استخوان و مفاصل
galanty show
نمایش اشکال بوسیله سایه انداختن
electrolysis
تجزیه جسمی بوسیله جریان برق
gamogenetic
پیداشده بوسیله جفت گیری مواقعهای
photosensitize
بوسیله نور به چیزی حساسیت دادن
locomotion
نقل وانقال نیرو بوسیله حرکت
faradize
بوسیله القای برق معالجه کردن
schizogenesis
تولید مثل بوسیله شکاف خوردن
photoengrave
بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
electrotype
جاپ بوسیله برق گراورسازی برقی
pipage
عوارض یاحق حمل بوسیله لوله
nutriments
کسب نیرو بوسیله غذا بقوت
to shield
بوسیله سپر
[پوشش]
حفظ کردن
nutriment
کسب نیرو بوسیله غذا بقوت
sea borne goods
کالای حمل شده بوسیله دریا
lighterage
حمل ونقل کالا بوسیله دوبه
wherewithal
چیزی که بوسیله ان عملی قابل اجراست
polices
بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
homologate
تصویب نوع اتومبیل بوسیله داوران
permanent magnet centering
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
procrustean
بوسیله اعمال زورکاری از پیش برنده
permanent magnet focusing
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
espresso
نوعی قهوه که بوسیله فشاربخاراماده میشود
hydrometallurgy
استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
espressos
نوعی قهوه که بوسیله فشاربخاراماده میشود
pipeage
عوارض یاحق حمل بوسیله لوله
pyrocondensation
تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
rhapsodic
سروده شده بوسیله دوره گرد
hand off
کنار زدن حریف بوسیله توپدار
rhabdomancy
پیش گویی بوسیله چوب یاعصا
ratchet wheel
چرخ دندانه دارمتحرک بوسیله موتور
pocket veto
رد لایحه قانونی بوسیله معوق گذاردن ان
latensify
بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
evaporated milk
شیری که بوسیله تبخیرغلیط شده است
radiobroadcast
پخش و سخن پراکنی بوسیله رادیو
hypnotherapy
معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
immunotherapy
معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
police states
اداره کشور بوسیله نیروی پلیس
policed
بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
police
بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
to skype somebody
به کسی با
[بوسیله]
سکایپ زنگ زدن
atomic hydrogen arc welding
جوش قوسی بوسیله اتم هیدروژن
autogamy
لقاح وباروری بوسیله گرده خودگل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com