English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
long shot کسیکه درمسابقات
Other Matches
quarterfinal دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی
nominate تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominates تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominating تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
Car no. 6 is leading. اتوموبیل شماره 6 ازهمه جلوتر حرکت می کند (درمسابقات )
mediaevalist کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
stripper کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
one who کسیکه
whom کسیکه
gospeller کسیکه
dragman کسیکه
blessed is he who کسیکه
minimalist کسیکه خرسنداست
constructionist کسیکه قانون
introspectionist کسیکه معتقد به
whomso بهر کسیکه
stalker کسیکه میخرامد
rumormonger کسیکه شایعه میسازد
figurant کسیکه باجمع میرقصد
joggers کسیکه اهسته می دود
pall bearer کسیکه در همراهی با جنازه
misogynist کسیکه از زن بیزار است
benedick کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
snorter کسیکه خرناس میکشد
scaler کسیکه مقیاس بکارمیبرد
jogger کسیکه اهسته می دود
misogynists کسیکه از زن بیزار است
euphuist کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
obstructionist کسیکه برای جلوگیری
nob کسیکه از طبقات بالاباشد
tugger کسیکه کوشش وتقلامیکند
heliophobe کسیکه ازافتاب بیزاراست
nobs کسیکه از طبقات بالاباشد
wonder worker کسیکه معجزه میکند
gunfighter کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
paperhanger کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
hylicist کسیکه معتقد به مادیات است
browser کسیکه جسته وگریخته میخواند
fruiter کسیکه درخت میوه میکارد
autodidact کسیکه پیش خود میاموزد
demonist کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
paradoxist کسیکه سخنهای متناقض میگوید
paralogist کسیکه قیاس نادرست میسازد
gossiper کسیکه شایعات بی اساس میدهد
personator کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
pledger کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
presentee کسیکه چیزی باوعرضه شده
chain smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
griper کسیکه مرتب شکایت میکند
fruitarian کسیکه با میوه زندگی میکند .
inductee کسیکه وارد خدمت شده
ortorian کسیکه شرکت در خواندن بنماید
liveryman کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
lobbyer کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
embracer کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
depositor کسیکه پول در بانک میگذارد
faunist کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
deadhead کسیکه بدون بلیط سوار
night walker کسیکه در خواب راه میرود
malaprop کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
fillbelly کسیکه درکاری حریص باشد
nightwalker کسیکه شب در خواب راه میرود
contrapuntist کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
elephantiac کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
non entity کسیکه بودونابوداو یکی است
cessionary کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
gigman کسیکه درشکه تک اسبه دارد
revenant کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
first nighter کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
light sleeper کسیکه خوابش سبک است
sweater کسیکه عرق میکند پلوور
stargazer کسیکه به ستاره ها خیره شده
lobbyist کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyists کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
watchers کسیکه پاسداری و نظارت میکند
watcher کسیکه پاسداری و نظارت میکند
speller کسیکه لغت را هجی میکند
sitter کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitters کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
negroid کسیکه خون سیاهان در او باشد
songwriter کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
pranksters کسیکه شوخی زننده کند
prankster کسیکه شوخی زننده کند
symposiarch کسیکه جلسهای را اداره میکند
sweaters کسیکه عرق میکند پلوور
winegrower کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
weaner کسیکه بچه را از شیر میگیرد
waxer کسیکه موم مالی میکند
ghost writer کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writer کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writers کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain-smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smokers کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
symposiast کسیکه در بزم شرکت میکند
somnambulistic کسیکه درخواب راه میرود
sandbagger کسیکه کیسه شن بکار برد
pseudologer کسیکه مرتبا دروغ میگوید
proselyte کسیکه تازه بدینی واردشود
pseudologist کسیکه مرتبا دروغ میگوید
falconers کسیکه با شاهین شکار میکند
falconer کسیکه با شاهین شکار میکند
purse bearer کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
scapegoats کسیکه قربانی دیگران شود
processionist کسیکه با دستهای راه میافتد
libertine کسیکه پابند مذهب نیست
libertines کسیکه پابند مذهب نیست
soliloquizer کسیکه باخود حرف میزند
soliloquist کسیکه باخود حرف میزند
progress chaser کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
weekender کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
parroter کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
irreligionist کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
vouchee کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
whitener شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
wool stapler کسیکه تجارت پشم خام میکند
interpolator کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
hemiplegic کسیکه نیم بدنش فلج است
heteroclite کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
malapropian کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
prison bird کسیکه زندان خانه او شده است
head liner کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
prisoner at the bar کسیکه در نزد دادگاه متهم است
hylotheist کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
pone کسیکه ورق بازی رابر میزند
irrepressible joy کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
would be کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
non abstainer کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
orthoepist کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
milch cow کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
misanthropist کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
smatterer کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
moonlighter کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
mumbler کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
my neighbour at dinner کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
octoroon کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
rock scorpion کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
revelationist کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
vacuist کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
jailŠetc کسیکه زندان خانه اوشده است
knobbler کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
knocker up کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
the observed of all observers کسیکه توجه همه سوی اوست
landsman کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
syllogist کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
loiterer کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
ox man کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
nonunion کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
colonist کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
end gatherer کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
engrosser کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
sadist کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
air controlman کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
would-be کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
lumberjacks کسیکه الوار وتیر اره میکند
lumberjack کسیکه الوار وتیر اره میکند
spoilsports کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
undertaker کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
dragsman لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
sadistically کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
colonists کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
demonstrationist کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
loiters :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitering :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitered :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loiter :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
undertakers کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
sadistic کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
spoilsport کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
death watch پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
gainer کسیکه سود میبرد استفاده کننده
canonist کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
garreteer کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
free thinker کسیکه دارای فکر ازاد بوده
undertaking کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
covenantee کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
conventionalist کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
arsonist کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
ambidexter کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
dabster کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
color bearer کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
bedder لله کسیکه بچه را خواب میکند
ordinee کسیکه تازه درجه شماسی گرفته است
casual poor کسیکه گاه گاهی نیازمند اعانه میشود
nostradamus کسیکه پیشه اش خبراز غیب دادن است
absolutist کسیکه معتقدبه قوای نامحدود الهی است
perjurer کسیکه در دادگاه مغایرباسوگند خود دروغ بگوید
an incorrigible person کسیکه اخلاقش اصلاح نپذیردیا بهبودی نیابد
poler کسیکه باچوب یا دیرک کار یاحرکت کند
panic monger کسیکه با دادن خبرهای بی پروپامردم را دچارهراس میسازد
wine cooper کسیکه کارش جادادن یافروختن باده است
outpensioner کسیکه از بنگاهی وفیفه میگیدرولی در انجابودباش ندارد
pragamatist کسیکه عملی بودن هر چیز راضر ر میداند
abstainer پرهیزگار کسیکه از استعمال مسکرات پرهیز دارد
allottee کسیکه چیزی باو اختصاص داده شده
circumnavigation کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
quarterfinalist کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
valetudinary کسیکه نسبت به سلامتی و تندرستی خودوسواسی است
ventriloquistic کسیکه بجای عروسک یاجانوری تکلم کند
weisenheimer کسیکه معلومات سطحی در همه چیز دارد
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com