English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
ultraist کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
Other Matches
ideology روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
ideologies روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
stripper کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
computer literacy دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
irrigationist کسیکه در مسائل وابسته به ابیاری علاقمند است
irreligionist کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
indifferentist کسیکه بموضوع عای دینی لاقید است و بشناختن حق ازباطل اهمیتی نمیدهد
land shark کسیکه ملوانان رادردریاغارت میکندیابمال انها انگل میشود
to pass muster در بازدیدارتش و مانند انها
grosbeak سهره و سینه سرخ و مانند انها
pelage پوشش جانور پستاندارخزوپشم و مانند انها
neck wear کراوات و یقه و مانند انها گردن پوش
porter house جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
legumen حبه لوبیا و باقلاو مانند انها تخمدان
paintress زنی که کارش رنگ کردن سفالینه و مانند انها است
they are cured by nature طبیعت انها را درمان میکند
dead weights کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
aggregate مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
dead weight کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
aggregates مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
wonder worker کسیکه معجزه میکند
griper کسیکه مرتب شکایت میکند
watchers کسیکه پاسداری و نظارت میکند
watcher کسیکه پاسداری و نظارت میکند
lobbyists کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyist کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
sweater کسیکه عرق میکند پلوور
sweaters کسیکه عرق میکند پلوور
waxer کسیکه موم مالی میکند
falconers کسیکه با شاهین شکار میکند
falconer کسیکه با شاهین شکار میکند
symposiarch کسیکه جلسهای را اداره میکند
fruitarian کسیکه با میوه زندگی میکند .
symposiast کسیکه در بزم شرکت میکند
speller کسیکه لغت را هجی میکند
lobbyer کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
geomorphology علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
gust lock قفل داخلی سطوح فرامین که از حرکت انها در اثر باد شدیدجلوگیری میکند
dragsman لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
end gatherer کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
colonists کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
bedder لله کسیکه بچه را خواب میکند
arsonist کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
whitener شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
knobbler کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
engrosser کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
air controlman کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
demonstrationist کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
garreteer کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
progress chaser کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
moonlighter کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
colonist کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
lumberjack کسیکه الوار وتیر اره میکند
spoilsports کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
lumberjacks کسیکه الوار وتیر اره میکند
spoilsport کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
wool stapler کسیکه تجارت پشم خام میکند
precepts of god فرایض دینی احکام دینی
blue book کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
documentarian کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
wine taster کسیکه شراب را بوسیله چشیدن ازمایش میکند
foundationer کسیکه ازدرامدبنگاه وقف شدهای زندگی میکند
gauger کسیکه گنجایش چلیک وغیره رامعین میکند
circumnavigation کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
winnower کسیکه باد افشانی میکند ماشین بوجاری
wire dancer کسیکه که روی سیم میرقصد و بازی میکند
lounger کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
jawsmith کسیکه با محبت زیاد مردم فریبی میکند
disseisor کسیکه دیگری را ازتصرف ملک خودمحروم میکند
inlander کسیکه درون کشور یا دورازمرز زندگی میکند
quarterfinalist کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
wiseacre کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
rigorist کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
paragraphist کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
wise acre کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
multitudinist کسیکه توده مردم را بیشتر ازافراد رعایت میکند
swamper ساکن مرداب کسیکه الوار را جمع اوری میکند
itemizer کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
occidentalist کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
notobranchiate در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
impulsive کسیکه از روی انگیزه انی وبدون فکر قبلی عمل میکند
thaumaturge کسیکه که کارهای خارق العاده ومعجزه نما میکند خرق عادت کن
private d. کسیکه دست مزد گرفته درکارویژه ایی کاریا اگاهی میکند
barker پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
master clear کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
driver یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
drivers یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
sociopolitical اجتماعی وسیاسی
cross hairs دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
transponder تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
analog خط ارتباطی که خط وط آنالوگ مانند صوت را منتقل میکند
lamber کسیکه میش را هنگام زاییدن توجه میکند میشی که درحال زاییدن است
communication وسیلهای مانند مودم که داده را ارسال و دریافت میکند
analog خط ارتباطی که خط وط سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل میکند
mediaevalist کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
urbanite کسیکه در شهر زندگی میکند شهر نشین
shavian پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
lumpen محروم شده از حقوق اجتماعی وسیاسی وغیره
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
airbrush یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
photovoltaic cell مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
economic determinism یکی ازاصول عقاید مارکس که به موجب ان جمیع تحولات اجتماعی وسیاسی ناشی ازجبر اقتصادی تلقی می گردد
mail server کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
beside the point <idiom> مسائل حاشیهای
business matters مسائل کسبی
battle problems مسائل جنگی
operational problems مسائل عملیاتی
religious matters مسائل مذهبی
economic problems مسائل اقتصادی
matters of great moment مسائل مهم
political matters مسائل سیاسی
macroeconomic issues مسائل اقتصاد کلان
tax administration مسائل اجرایی مالیات
adopting the opinion تقلید در مسائل شرعی
impiousness بی دینی
ungodliness بی دینی
religious دینی
heathenishness بی دینی
chos in action حق دینی
irreligion بی دینی
perfidy بی دینی
indevotion بی دینی
impiety بی دینی
godlessness بی دینی
indifferentism لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
Take things as you find them. <proverb> مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر .
convention باره مسائل حزبی ناحیهای
conventions باره مسائل حزبی ناحیهای
sensationalism پیروی از مسائل احساساتی وشورانگیز
fulsomely زیاده از حد
supernumerary زیاده
distemperate زیاده رو
kow-towing زیاده
excesses زیاده از حد
overmuch زیاده از حد
intemperate زیاده رو
kow-tows زیاده
excess زیاده از حد
infrugal زیاده رو
indulgent زیاده رو
kow-tow زیاده
overly زیاده
more and more زیاده و زیاده
de trop زیاده
kow-towed زیاده
irreligiously ازروی بی دینی
orthodoxy راست دینی
orthodoxies راست دینی
dogmas عقیده دینی
dogma عقیده دینی
sacraments ایین دینی
things in action اموال دینی
proselytism تبلیغ دینی
sacrament رسم دینی
sacrament ایین دینی
sacraments رسم دینی
mufti پیشوای دینی
martyry بشهادت دینی
cult ایین دینی
impiously از روی بی دینی
cults ایین دینی
ghazi مجاهد دینی
religious delusion هذیان دینی
religious instruction اموزش دینی
religious matters امور دینی
religious rites اداب دینی
humanism دلبستگی به مسائل مربوط بنوع بشر
omnibus bill لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
separate opinion رایی که نافربه مسائل مختلف باشد
endogenous مسائل ناشی از درونه سیستم اقتصادی
glasnost سیاست بحث آزاد مطالب و مسائل
urbiculture مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها
surfeit زیاده روی
hairsplitting موشکافی زیاده از حد
intemperance زیاده روی
to pieces <idiom> خیلی زیاده
ultraism زیاده روی
extortionate زیاده ستان
self indulgence زیاده روی
extortionary زیاده ستان
immoderation زیاده روی
hyperpragia زیاده اندیشی
inordinateness زیاده روی
inordinacy زیاده روی
avarice زیاده جویی
hyperaesthetic زیاده از حد حساس
acquisitive زیاده طلب
extortion زیاده ستانی
excess clearance تولرانس زیاده از حد
exorbitance زیاده روی
extorter زیاده ستان
extorsion زیاده ستانی
avaricious طماع زیاده جو
seminaries مدرسه علوم دینی
theological school مدرسه علوم دینی
theologue طلبه علوم دینی
seminary مدرسه علوم دینی
persuasion اطمینان عقیده دینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com