|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|
|||||||||||||||||||||
| Total search result: 5 (3 milliseconds) | |||||
| English | Persian | ||||
|---|---|---|---|---|---|
| twister | کسی که میچرخاند یا می پیچاند | ||||
| twisters | کسی که میچرخاند یا می پیچاند | ||||
| Other Matches | |||||
| He twisted my arm. | دستم را پیچاند | ||||
| turnspit | اسبابی که سیخ کباب را روی اتش میچرخاند | ||||
| air turbine starter | استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند | ||||
| Recent search history | |
|