English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
protege کشور تحت الحمایه
Other Matches
republic حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republics حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
under protection تحت الحمایه
protectorate کشورتحت الحمایه
protege تحت الحمایه
protectorates کشورتحت الحمایه
protected state دولت تحت الحمایه
residentship نمایندگی سیاسی در کشورتحت الحمایه
Burundi کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extraditing مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
innocent passage مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
the british common wealth of nation انگلستان و ایرلند و ممالک وابسته ازاد و ممالک تحت الحمایه و مستعمره ان راگویند
letter of recall نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
nonaligned کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
countries کشور
country کشور
land n کشور
soils کشور
soiling کشور
soil کشور
territory کشور
fatherlands کشور
common wealth کشور
realms کشور
stating کشور
states کشور
stated کشور
state- کشور
territories کشور
state کشور
realm کشور
nations کشور
fatherland کشور
nation کشور
home country کشور اصلی
Finland کشور فنلاند
Malawi کشور مالاوی
high court of دیوانعالی کشور
forwarding country کشور فرستنده
Mozambique کشور موزامبیک
Malaysia کشور مالزی
Mexico کشور مکزیک
Greece کشور یونان
Luxembourg کشور لوکزامبورگ
Mali کشور مالی
Holland کشور هلند
great power کشور با قدرت
friendly state کشور خودی
Maldives کشور مالدیو
friendly state کشور دوست
Myanmar کشور میانمار
Rwanda کشور رواندا
Czechoslovakia کشور چکوسلواکی
Senegal کشور سنگال
country of origin کشور مبداء
Tunisia کشور تونس
Sierra Leone کشور سیرالئون
Singapore کشور سنگاپور
Somalia کشور سومالی
Sri Lanka کشور سریلانکا
Sudan کشور سودان
Swaziland کشور سوازیلند
Sweden کشور سوئد
Tanzania کشور تانزانیا
Canada کشور کانادا
Thailand کشور تایلند
department of the enterior وزارت کشور
Qatar کشور قطر
Portugal کشور پرتغال
fisc خزانه کشور
Namibia کشور نامیبی
Namibia کشور نامیبیا
Nepal کشور نپال
New Zealand کشور زلاندنو
Nicaragua کشور نیکاراگوا
Suriname کشور سورینام
Niger کشور نیجر
Nigeria کشور نیجریه
Oman کشور عمان
Pakistan کشور پاکستان
Egypt کشور مصر
Paraguay کشور پاراگوئه
Peru کشور پرو
Philippines کشور فیلیپین
Togo کشور توگو
the play of europe کشور سویس
Bahrain کشور بحرین
Bangladesh کشور بنگلادش
Belize کشور بلیز
Bhutan کشور بوتان
Botswana کشور بوتسوانا
per pais بوسیله کشور
Cambodia کشور کامبوج
Cameroon کشور کامرون
cloud-cuckoo-land کشور پریون
oversea خارج از کشور
Colombia کشور کلمبیا
ottoman کشور عثمانی
Costa Rica کشور کاستاریکا
respublica جمهوری کشور
respublica کشور جمهوری
Bahamas کشور باهاما
the superme court دیوانعالی کشور
the youth of the country جوانان کشور
theocrat خداوند کشور
traitor to one's country خائن به کشور
Spain کشور اسپانیا
southland کشور نیمروز
traitor to the countruy خائن کشور
sending state کشور فرستنده
secretary of state for home affairs وزیر کشور
Albania کشور آلبانی
Andorra کشور آندورا
Angola کشور انگولا
Argentina کشور آرژانتین
Cuba کشور کوبا
Djibouti کشور جی بوتی
Indonesia کشور اندونزی
Ghana کشور غنا
Jamaica کشور جامائیکا
Kenya کشور کنیا
Kiribati کشور کیریباتی
independency کشور مستقل
Kuwait کشور کویت
Laos کشور لائوس
Lesotho کشور لسوتو
host nation کشور میزبان
host country کشور میزبان
Hungary کشور مجارستان
Honduras کشور هندوراس
kingdom کشور قلمروپادشاهی
Ecuador کشور اکوادر
Eire کشور ایرلند
Morocco کشور مغرب
midland داخله کشور
Fiji کشور فیجی
Gabon کشور گابن
Ghana کشور گانا
Liberia کشور لیبریا
Great Britain کشور انگلیس
land of the rising sun کشور ژاپن
Guatemala کشور گواتمالا
Korea کشور کره
Guyana کشور گیانا
Libya کشور لیبی
Uganda کشور اوگاندا
in these parts <adv.> در این کشور
in this country <adv.> در این کشور
fairylands کشور پریان
treason خیانت به کشور
mother country کشور اصلی
mother countries کشور اصلی
interior ministry وزارت کشور
fairyland کشور پریان
deportation اخراج از کشور
traitors خائن به کشور
traitor خائن به کشور
nationwide در سرتاسر کشور
expulsions اخراج از کشور
expulsion اخراج از کشور
Burma کشور برمه
sea power کشور دریایی
neighbouring country [British E] کشور همسایه
neighboring state [American E] کشور همسایه
bordering country کشور همسایه
Home Office وزارت کشور
Ukraine کشور اوکرانی
state جمهوری کشور
state- جمهوری کشور
attack origine کشور اغازکننده تک
stated جمهوری کشور
states جمهوری کشور
stating جمهوری کشور
America کشور امریکا
Uruguay کشور اوروگوئه
Venezuela کشور ونزوئلا
Vietnam کشور ویتنام
Zambia کشور زامبیا
assyria کشور اشور
Zimbabwe کشور زیمبابوه
Hungary مجارستان [کشور]
ministry of the interior وزارت کشور
turkeys کشور ترکیه
turkey کشور ترکیه
abroad خارج از کشور
inland درون کشور
dependencies کشور غیرمستقل
dependency کشور غیرمستقل
traitor to the countruy خائن نسبت به کشور
Ivory Coast کشور ساحل عاج
Antigua and Barbuda کشور آنتیگوا و باربوداس
Barbados کشور بار بادوس
Cape Verde کشور کیپ ورد
Burkina Faso کشور بورکینا فاسو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com