English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
Serbia کشور سابق صربیا که امروزه جزء جمهوری یوگوسلاوی است
Other Matches
estonian اهل جمهوری سابق استونی درشمال اروپا
state- جمهوری کشور
stating جمهوری کشور
states جمهوری کشور
stated جمهوری کشور
respublica جمهوری کشور
state جمهوری کشور
respublica کشور جمهوری
Dominican Republic کشور جمهوری دمینیکان
Panama کشور جمهوری پاناما
latvian اهل کشور جمهوری واقع برخلیج ریگا
the common wealth of england جمهوری یا شبه جمهوری که در فاصله سالهای 9461 تا0661 در انگلستان برقراربود
jogoslav یوگوسلاوی
jogoslav اهل یوگوسلاوی
favorite son نامزد ریاست جمهوری کاندیدای ریاست جمهوری
republic حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republics حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
nowadays امروزه
at the present day <adv.> امروزه
these days <adv.> امروزه
nowadays <adv.> امروزه
in this day and age <adv.> امروزه
In this day and age. دراین سال وزمانه ( امروزه )
Burundi کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extraditing مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
neozoic وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
provincialism اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
innocent passage مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
republics جمهوری
republic جمهوری
Slovenia جمهوری اسلوونی
proclamation of the republic اعلان جمهوری
Slovakia جمهوری اسلواکی
Republican جمهوری گروهی
Lithuania جمهوری لیتوانی
Macedonia جمهوری مقدونیه
Republicans جمهوری خواه
Republicans جمهوری گروهی
republicanize جمهوری کردن
Ukraine جمهوری اوکراین
repulican جمهوری خواه
Estonia جمهوری استونیا
presidential government حکومت جمهوری
Yugoslavia جمهوری یوگسلاوی
Azerbaijan جمهوری آذربایجان
Republican جمهوری خواه
former سابق
predecessor سابق
predecessors سابق
aforegoing سابق
whilom در سابق
ci devant سابق
of old سابق
quondam سابق
one-time سابق
antecedent سابق
antecedents سابق
letter of recall نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
united arab republic جمهوری متحده عربی
Central African Republic جمهوری آفریقای مرکزی
common wealth رفاه عمومی جمهوری
former shampion قهرمان سابق
given above سابق الذکر
foregoing سابق الذکر
as before <adv.> مانند سابق
of yon مال سابق
hitherto سابق بر این
unabated <adj.> به شدت سابق
by usage یا معمول سابق
olden پیشین سابق
ex سابق قدیمی
ex- سابق قدیمی
before mentioned سابق الذکر
beforetime سابق بر این
repulican عضو حزب جمهوری خواه
presidency مقام یا دوره ریاست جمهوری
ex prime minister رئیس الوزرای سابق
bastille زندان عمومی سابق در
ci devant متعلق بدوره سابق
throwback باز گشت به سابق
throwbacks باز گشت به سابق
antecede سابق یا اسبق بودن
lira لیره سابق اتریش
liras لیره سابق اتریش
lire لیره سابق اتریش
Baku شهر باکو پایتخت جمهوری آذربایجان
e c s c (european coal & steel commissio فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
as ... as ever <adv.> آنطور ... مثل همیشه [سابق]
above سابق الذکر مذکور در فوق
The presidensial election is the topic of the day. انتخاب ریاست جمهوری موضوع روز است
Latvia جمهوری لتونی در کرانهی جنوبی دریای بالتیک
more frequently than ever <adv.> نسبت به سابق خیلی بیشتر اوقات
filigree تزئیناتی بشکل ذرات ریز یادانههای تسبیح که امروزه بصورت سیمهای ریز طلاونقره و یا مسی در اطراف الات زرین وسیمین ساخته میشود
nonaligned کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
backsliding کسی که پس از ترکیکعادت بد به عادت سابق خود باز میگردد
disaffirm دعوی سابق را به صلح ختم کردن نقض احکام صادره از دادگاهها
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
bogota نام شهری در جمهوری کلمبیای امریکا که در سال 8491 کنفرانسی در ان منعقدشد و سازمان دولتهای امریکایی را به وجود اورد
geometric design طرح هندسی [این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.]
postliminum قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
Oriental rug فرش شرقی [از آنجا که امروزه فرش های شرقی در همه جا بافته می شوند، این لفظ به فرش دست باف که الهام گرفته از طرح های شرقی است اطلاق می شود.]
declaratory statute قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
strikes اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strike اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
state کشور
common wealth کشور
nation کشور
nations کشور
realm کشور
realms کشور
country کشور
countries کشور
stating کشور
state- کشور
soils کشور
territories کشور
fatherland کشور
stated کشور
fatherlands کشور
land n کشور
territory کشور
soiling کشور
soil کشور
states کشور
Cameroon کشور کامرون
Guyana کشور گیانا
Cambodia کشور کامبوج
Honduras کشور هندوراس
Burma کشور برمه
cloud-cuckoo-land کشور پریون
Colombia کشور کلمبیا
Costa Rica کشور کاستاریکا
Ghana کشور غنا
Gabon کشور گابن
Guatemala کشور گواتمالا
Finland کشور فنلاند
Fiji کشور فیجی
Eire کشور ایرلند
Ecuador کشور اکوادر
Djibouti کشور جی بوتی
Cuba کشور کوبا
Great Britain کشور انگلیس
Botswana کشور بوتسوانا
the youth of the country جوانان کشور
the superme court دیوانعالی کشور
the play of europe کشور سویس
Spain کشور اسپانیا
southland کشور نیمروز
sending state کشور فرستنده
secretary of state for home affairs وزیر کشور
sea power کشور دریایی
Ghana کشور گانا
Hungary مجارستان [کشور]
per pais بوسیله کشور
oversea خارج از کشور
ottoman کشور عثمانی
theocrat خداوند کشور
traitor to one's country خائن به کشور
Bhutan کشور بوتان
Belize کشور بلیز
Bangladesh کشور بنگلادش
Bahrain کشور بحرین
Bahamas کشور باهاما
Argentina کشور آرژانتین
Angola کشور انگولا
Andorra کشور آندورا
Albania کشور آلبانی
traitor to the countruy خائن کشور
Morocco کشور مغرب
Sierra Leone کشور سیرالئون
Thailand کشور تایلند
bordering country کشور همسایه
neighboring state [American E] کشور همسایه
Togo کشور توگو
Tunisia کشور تونس
Uganda کشور اوگاندا
Ukraine کشور اوکرانی
neighbouring country [British E] کشور همسایه
Tanzania کشور تانزانیا
Sweden کشور سوئد
Singapore کشور سنگاپور
Somalia کشور سومالی
Sri Lanka کشور سریلانکا
Sudan کشور سودان
Suriname کشور سورینام
Swaziland کشور سوازیلند
Uruguay کشور اوروگوئه
Venezuela کشور ونزوئلا
interior ministry وزارت کشور
Vietnam کشور ویتنام
Zambia کشور زامبیا
Zimbabwe کشور زیمبابوه
in these parts <adv.> در این کشور
Hungary کشور مجارستان
Libya کشور لیبی
Luxembourg کشور لوکزامبورگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com