English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
Saudi Arabia کشور پادشاهی عربستان سعودی
Other Matches
United Kingdom کشور متحده پادشاهی
kingdom مملکت یا کشور پادشاهی موالید
araby عربستان
arabia عربستان
The persian gulf is between Iran and saude Arabia . خلیج فارس میان ایران وعربستان سعودی قرار گرفته
republic حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republics حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
Burundi کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradites مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
imperium پادشاهی
royal پادشاهی
sovereignty پادشاهی
king dom پادشاهی
king ship پادشاهی
kinghood پادشاهی
kingcraft پادشاهی
regal پادشاهی
kingdom پادشاهی
regality پادشاهی
the u kingdom پادشاهی
the u states پادشاهی
tiaras تاچ پادشاهی
tiara تاچ پادشاهی
imperial پادشاهی امپراتوری
tiaras کلاه پادشاهی
dethronement عزل از پادشاهی
king craft سیاست پادشاهی
paludament شنل پادشاهی
tiara کلاه پادشاهی
monarchize پادشاهی کردن
innocent passage مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
coronate مقام شهریاری پادشاهی
regalia نشانها وعلائم پادشاهی
was a king in yemen پادشاهی برد در یمن
Exchequer مالیه خزانه دار پادشاهی
they crowed him king تاج پادشاهی برسرش گذاشتن
Carolean [دوره پادشاهی چارلز دوم]
RAF مخفف نیروی هوایی پادشاهی
monarchical وابسته به یا همانند پادشاه یا نظام پادشاهی
to r. aking کسی رادوباره به تخت پادشاهی نشاندن
imperial gallon گالن پادشاهی برابر با6345/4لیتر
letter of recall نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
sovereignty پادشاهی و سلطنت وفرمانروایی حاکمیت و سیادت و سلطه
mixed government حکومتی که در ان جنبههای پادشاهی واشرافی و دمکراسی با هم به کار گرفته شود
nonaligned کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
to wield a sceptre پادشاهی کردن تسلط کردن
fatherland کشور
soiling کشور
soils کشور
territories کشور
common wealth کشور
countries کشور
land n کشور
fatherlands کشور
territory کشور
soil کشور
stated کشور
realms کشور
states کشور
realm کشور
nations کشور
nation کشور
state- کشور
stating کشور
state کشور
country کشور
oversea خارج از کشور
ottoman کشور عثمانی
Morocco کشور مغرب
Sudan کشور سودان
Swaziland کشور سوازیلند
Tanzania کشور تانزانیا
Thailand کشور تایلند
midland داخله کشور
Philippines کشور فیلیپین
Sweden کشور سوئد
Sri Lanka کشور سریلانکا
Paraguay کشور پاراگوئه
stating جمهوری کشور
Peru کشور پرو
Portugal کشور پرتغال
respublica کشور جمهوری
respublica جمهوری کشور
Qatar کشور قطر
Hungary مجارستان [کشور]
Rwanda کشور رواندا
Senegal کشور سنگال
Sierra Leone کشور سیرالئون
Singapore کشور سنگاپور
per pais بوسیله کشور
Somalia کشور سومالی
sea power کشور دریایی
Togo کشور توگو
host nation کشور میزبان
host country کشور میزبان
home country کشور اصلی
Holland کشور هلند
high court of دیوانعالی کشور
Greece کشور یونان
great power کشور با قدرت
friendly state کشور خودی
friendly state کشور دوست
Suriname کشور سورینام
independency کشور مستقل
Liberia کشور لیبریا
Tunisia کشور تونس
land of the rising sun کشور ژاپن
Uganda کشور اوگاندا
Korea کشور کره
kingdom کشور قلمروپادشاهی
Ukraine کشور اوکرانی
Uruguay کشور اوروگوئه
Venezuela کشور ونزوئلا
Vietnam کشور ویتنام
Zambia کشور زامبیا
Zimbabwe کشور زیمبابوه
forwarding country کشور فرستنده
Laos کشور لائوس
Ecuador کشور اکوادر
Djibouti کشور جی بوتی
Luxembourg کشور لوکزامبورگ
Cuba کشور کوبا
Malawi کشور مالاوی
Costa Rica کشور کاستاریکا
Colombia کشور کلمبیا
cloud-cuckoo-land کشور پریون
Cameroon کشور کامرون
Cambodia کشور کامبوج
Burma کشور برمه
Botswana کشور بوتسوانا
Malaysia کشور مالزی
Bhutan کشور بوتان
Maldives کشور مالدیو
Eire کشور ایرلند
Fiji کشور فیجی
Libya کشور لیبی
Kuwait کشور کویت
Kiribati کشور کیریباتی
Kenya کشور کنیا
Jamaica کشور جامائیکا
Indonesia کشور اندونزی
Hungary کشور مجارستان
Honduras کشور هندوراس
Guyana کشور گیانا
Guatemala کشور گواتمالا
Great Britain کشور انگلیس
Ghana کشور گانا
Ghana کشور غنا
Gabon کشور گابن
Finland کشور فنلاند
Belize کشور بلیز
Bangladesh کشور بنگلادش
Lesotho کشور لسوتو
the youth of the country جوانان کشور
states جمهوری کشور
the superme court دیوانعالی کشور
the play of europe کشور سویس
Namibia کشور نامیبیا
Nepal کشور نپال
New Zealand کشور زلاندنو
Nicaragua کشور نیکاراگوا
Niger کشور نیجر
Nigeria کشور نیجریه
Spain کشور اسپانیا
southland کشور نیمروز
Oman کشور عمان
Pakistan کشور پاکستان
sending state کشور فرستنده
theocrat خداوند کشور
Namibia کشور نامیبی
Bahrain کشور بحرین
Bahamas کشور باهاما
Argentina کشور آرژانتین
Angola کشور انگولا
Andorra کشور آندورا
Albania کشور آلبانی
state جمهوری کشور
Mali کشور مالی
traitor to the countruy خائن کشور
traitor to one's country خائن به کشور
Mexico کشور مکزیک
state- جمهوری کشور
Mozambique کشور موزامبیک
stated جمهوری کشور
Myanmar کشور میانمار
secretary of state for home affairs وزیر کشور
neighbouring country [British E] کشور همسایه
mother countries کشور اصلی
mother country کشور اصلی
interior ministry وزارت کشور
neighboring state [American E] کشور همسایه
expulsion اخراج از کشور
traitors خائن به کشور
traitor خائن به کشور
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com