English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
gross f. کلاه برداری بزرگ
Other Matches
frauds کلاه برداری
rip-offs کلاه برداری
fraudulence کلاه برداری
gaud کلاه برداری
swindles کلاه برداری
swindled کلاه برداری
swindle کلاه برداری
fraud کلاه برداری
rip-off کلاه برداری
with intent to defraud بقصد کلاه برداری
defrauding کلاه برداری کردن
defrauded کلاه برداری کردن
defraud کلاه برداری کردن
defrauds کلاه برداری کردن
fools cap کلاه لوده ها کاغذ بزرگ برگ
salami technique کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است
phyrgian cap یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
xerographic عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
To live on borrowed money . To play for time . این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
stencilled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
cask کلاه جنگی کلاه خود
casks کلاه جنگی کلاه خود
get round the law با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
jasey کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
geodesy نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
My grandparents are six feet under. <idiom> پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
modiste کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
macropterous دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
big game صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
fossil آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
museum piece آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
grandam مادر بزرگ ننه بزرگ
so large چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparents پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparent پدر بزرگ یا مادر بزرگ
cray نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
cap کلاه
ice-caps یخ کلاه
ice-cap یخ کلاه
headgear کلاه
aigret گل کلاه
cappa کلاه
hat کلاه
hats کلاه
head piece کلاه
bilk کلاه سر
capped کلاه
jack a dandy کج کلاه
panache پر کلاه
beau کج کلاه
ice cap یخ کلاه
chapeau کلاه
opera hat کلاه له شو
pompom گل کلاه
nightcaps شب کلاه
pretty fellow کج کلاه
nightcap شب کلاه
helmets کلاه خود
service cap کلاه خدمت
Welsh کلاه گذاشتن
pergola کلاه فرنگی
pergolas کلاه فرنگی
helmet کلاه خود
steel cap کلاه فولادی
panama hats کلاه پاناما
panama hat کلاه پاناما
hat tree کلاه اویز
hat in hand کلاه دردست
hat block قالب کلاه
bonnet کلاه سرگذاشتن
bonnets کلاه سرگذاشتن
mutch کلاه کتانی
snowcap برف کلاه
pavilion کلاه فرنگی
skullcap کلاه بره
milliner کلاه فروش
tiara کلاه پادشاهی
tiaras کلاه پادشاهی
avant-sorps کلاه فرنگی
wig کلاه گیس
hatbox جعبه کلاه
hatboxes جعبه کلاه
postiche کلاه گیس
pitch cap کلاه زفت
milliners کلاه فروش
berets کلاه بره
skullcaps کلاه بره
beret کلاه بره
pavilions کلاه فرنگی
periwig کلاه گیس
peruke کلاه گیس
petasus کلاه بالدار
wigs کلاه گیس
plumes پر کلاه زنان تل
plume پر کلاه زنان تل
capping کلاه سازی
helmet liner کلاه فیبری
streamer نوارلباس یا کلاه
balaclava کلاه دوچشمی
welch کلاه گذاشتن
balaclavas کلاه دوچشمی
hat کلاه کاردینالی
hats کلاه کاردینالی
uncap کلاه از سر برداشتن
tricorn کلاه سه ترک
tricone کلاه سه ترک
swindler کلاه گذار
swindler کلاه بردار
bathing cap کلاه حمام
streamers نوارلباس یا کلاه
hatpin گیرهی کلاه
hairpieces کلاه گیس
hairpiece کلاه گیس
crash helmets کلاه ایمنی
hatpins گیرهی کلاه
bathing caps کلاه حمام
kepi کلاه کپی
swindlers کلاه بردار
stetson کلاه کابوی
stetson کلاه وسترن
stetsons کلاه کابوی
cocks کج نهادگی کلاه
hoods کلاه خود
hatter کلاه فروش
summer house کلاه فرنگی
hood کلاه اهنی
hood کلاه خود
high hat کلاه بلند
miyred کلاه دار
steel helmet کلاه اهنی
cocking کج نهادگی کلاه
cock کج نهادگی کلاه
hoods کلاه اهنی
stetsons کلاه وسترن
trilbies کلاه شاپو
rain cap کلاه کریلی
rain hat کلاه بارانی
swindlers کلاه گذار
helmet کلاه اهنی
mantles کلاه توری
helmets کلاه اهنی
mantle کلاه توری
helmet liner کلاه کاسک
casque کلاه خود
casket کلاه خدمت
caskets کلاه خدمت
cockade نشان کلاه
crush hat کلاه بازیگرخانه
polls راس کلاه
bareheaded بدون کلاه
belvedere کلاه فرنگی
fop کج کلاه ابله
black cap کلاه سیاه
galea کلاه خود
door lintel کلاه چهارچوب
belvidere کلاه فرنگی
poll راس کلاه
polled راس کلاه
fraudulent کلاه بردار
fools cap کلاه قیفی
rug [American E] کلاه گیس
d's cap کلاه قیفی
squaring مرتب کردن کلاه
shako کلاه بلند نظامی
boaters کلاه حصیری لبهدار
peaking کلاه نوک تیز
crash helmets کلاه خود ایمنی
busbies یکجور کلاه پوستی
busby یکجور کلاه پوستی
sung hat کلاه افتاب گیر
steel helmet کلاه خود اهنی
squared مرتب کردن کلاه
square مرتب کردن کلاه
tipcat کلاه نوک تیز
capeline کلاه خود کوچک
periwigged کلاه گیس دار
periwig کلاه گیس زدن
capeline نوعی کلاه زنانه
wigmaker کلاه گیس ساز
miyred مانند کلاه اسقف
neck or nothing یا سر میرود یا کلاه می اید
i was bitten کلاه سرم رفت
To puff with pride. <proverb> باد در کلاه افکندن.
take for a ride <idiom> سرکسی کلاه گذاشتن
squares مرتب کردن کلاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com